دریانیوز// یعقوب دبیری نژاد نائب رئیس شورای شهر بندرعباس در نود و هشتمین نشست این شورا با انتقاد از موضوعات مطرح شده در سفر استانی رئیس جمهور به فارس گفت: سفرهای استانی رئیس جمهور که باید مایه امیدبخشی در کشور باشد، گاهاً با طرح موضوعاتی همچون انتزاع روستاهای پارسیان از هرمزگان، موجبات یاس و ناامیدی را فراهم می آورد و باعث ایجاد اختلاف میان مردم استان های فارس و هرمزگان می شود.
به گزارش خبرنگار دریا، جای تاسف است که پرچمدار این اختلاف‌افکنی‌ها هم استاندار نمک‌نشناس اسبق هرمزگان است که نمک مردم هرمزگان را خورده و حالا برای محکم کردن صندلی نمایندگی به هر چیزی چنگ می زند. نائب‌رئیس شورای شهر بندرعباس با اشاره به دستور رئیس جمهور مبنی‌بر بررسی این موضوع گفت: مردم هرمزگان نه تنها هیچگاه مانع فعالیت بندرگاهی هیچ استانی نبوده اند بلکه با هزینه کردن اعتبارات عمرانی استانی، سهم عمده ای در تسهیل استفاده ملی از ظرفیت بندری این استان داشته اند و جا داشت آقای رئیس جمهور در همان جلسه از مسئولین بی‌فکر در استان فارس می پرسید کدام تانک و نیروی مسلح مرزهای هرمزگان را برروی استفاده تجار و سرمایه‌گذاران فارسی بسته اند؟ غیر از این است که آقایان قصد دارند با دستیابی به ساحل و با توجه به لابی کشوری قوی که دارند، مقررات محیط‌زیستی و گمرکی کشور را دور بزنند و برای تامین منافعشان هر بلایی دلشان خواست بر سر سواحل خلیج‌فارس بیاورند؟
مگر نه اینکه تاکنون حتی بسیاری از فرصت‌های شغلی جوانان تحصیلکرده هرمزگانی را اشغال نموده‌اند و نه تنها رسم مهمانی را بجا نیاوردند که نمک خوردند و نمک دان شکستند و به جوانان هرمزگانی انگ بیسوادی و عدم توان مدیریتی بر منابع خدادادی استانمان را زدند؟
یعقوب دبیری نژاد افزود: زمانی که ما هرمزگانی‌ها برای انتخاب استاندار و مدیران استانی روضه بومی و غیربومی می‌خوانیم؛ دلیل آن خاطره تلخ از همان استاندار نمک‌نشناسی است که چند صباحی استاندارمان بود، سر سفره هایمان نشست و مقدمات جدایی پاره تن هرمزگان را فراهم نمود. آیا به ما هرمزگانی ها حق نمی دهید زبان به گلایه باز کنیم و ریشه مشکلاتمان را در عدم دلسوزی مدیران غیر بومی بدانیم؟ تا کی قرار است هرمزگان نردبان آزمون و خطای نیروی انسانی سایر استانها باشد؟ اگر اتصال به دریا می تواند موجب توسعه کشور خود مختار فارس باشد، چرا هرمزگان با ۱۵۰۰ کیلومتر ساحل، همیشه در صدر شاخص فلاکت و بیکاری قرار دارد؟ چرا رتبه آموزش و پرورش هرمزگان در یکسال ۱۵ پله سقوط می کند و کک هیچکس نمی گزد؟ چرا بعد از ۱۲ سال و تعویض دو دولت با دو گرایش کاملا متفاوت سیاسی هیچ کدام حتی عرضه علم نمودن پایه های پل خلیج فارس برای اتصال جزیره قشم به سرزمین اصلی را نداشته اند؟ آیا بازهم دست آمریکا و اسرائیل درکار است یا بی‌عرضگی دلتمردان ادوار مختلف؟ حالا که قرار است انتزاع و الحاق موجب آبادانی و خوشحالی عده ای شود، مرحمت بفرمائید لارستان استان فارس و کهنوج استان کرمان را که بیشترین قرابت فرهنگی و تعاملات اجتماعی را با هرمزگان دارند به این استان الحاق نمائید.
نائب رئیس شورای شهر بندرعباس با گلایه از سال ها بی توجهی به استان هرمزگان گفت: هر بار که موضوع انتزاع مطرح می شود، داغ دلمان تازه می شود و بازهم یادمان می آید که اولین منطقه آزاد کشور در قشم هرمزگان تاسیس شد، اما هنوز حتی آخرین منطقه آزادی نیستیم که بتوانیم مجوز تردد خودروهای منطقه آزاد را تا مرکز استان کسب کنیم.یادمان می آید جزیره کیش با وجود فاصله هزاران کیلومتر از پایتخت، مستعمره تهران است و سهم هرمزگانی ها از کیش فقط مشاغل کارگری است. یادمان می‌آید معادن فاریابمان را استان کرمان قبضه نمود و کرمانی ها امروز چشم طمع به معادن شمال هرمزگان دارند که با واکنش غیرتمندانه همکارانم در شورای اسلامی روستاهای منطقه کوهشاه احمدی همراه شده است تا شاید صدای مظلومیتمان به گوش مبارک برسد.
یادمان می آید که بیش از ۷۰ درصد واردات کشور از بیخ گوشمان عبور می کند اما تولید کننده و تاجر خرد هرمزگانی برای ارسال کالایش به مرکز کشور باید از هفت خان رستم عبور نماید تا حاصل عمرش را توقیف نکنند. یادمان می آید ۵۰ درصد تولید بنزین و سهم عمده ای از فولاد در مرکز هرمزگان تولید می‌شود، و آلودگی و بیماری اش سهم ماست، پرداخت مالیات سهم تهرانی های عزیزتر از جان.
ثبت دیدگاه