حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

سه شنبه, ۲۹ اسفند , ۱۴۰۲ Tuesday, 19 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2934 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 14 تعداد دیدگاهها : 84×
  • تقویم شمسی

    اسفند ۱۴۰۲
    ش ی د س چ پ ج
        فروردین »
     1234567891011121314151617181920212223242526272829  
  • سوگواری یا اندوه از دست دادن را جدی بگیریم
    ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ - ۸:۴۸
    شناسه : 620
    بازدید 11128
    34
    «شمیم طاهرپور» کارشناس ارشد روانشناسی  سوگ امتداد عشق است، چون درد دارد و این درد از دست دادن عزیزی است که ما زمانی عاشقش بودیم
    ارسال توسط : نویسنده : مریم منصف
    پ
    پ

    دریانیوز// زندگانی افت و خیزهای فراوانی دارد، شادی ها و غم های بسیاری که همه با تلخی و شیرنی همراه است.  زندگی خوشی دارد و درد. یکی از دردهایی که فراموش نشدنیست، درد از دست دادن انسان هاست. همانطور که همیشه گفتند هر چیزی چاره ای دارد جز مرگ و این نقطه پایان دفتر زندگیست که نه قابل پیش بینی است و نه راه گریزی دارد.اما این از دست دادن برای بازماندگان سخت و در بعضی موارد غیر قابل باور است تاجایی که فرد را از مسیر عادی زندگی دور می کند و منجر به منزوی و افسرده شدن در بسیاری از افراد می شود. در این شماره با «شمیم طاهرپور» کارشناس ارشد روانشناسی در خصوص اندوه از دست دادن به گفتگو پرداختیم.

    دریا: سوگواری چیست؟
      معنی سوگواری یعنی احساسات و شرایطی که فرد به دنبال از دست دادن یک عزیزی تجربه  می کند . سوگواری در واقع یک درد خیلی عمیق است و افراد برای التیام دردشان نیاز به زمان دارند و این زمان باید به رسمیت شناخته شود . در نگاه تراژدی می گویند که اگر حالتان خوب نیست باید کاری انجام دهید و یک نظم به زندگی خود دهید، اما در فرهنگ مدرن سوگواری یا غم را به رسمیت نمی شناسند . ما وقتی به آیین سوگ نگاه می کنیم در تمام جوامع می بینیم که آن شخص را با آن اندوه مواجهه می کنند سپس به آن شخص زمان می دهند تا با آن غم رو به رو شود و کنار بیاید اما در فرهنگ مدرن به این صورت نیست.در واقع سوگ امتداد عشق است .چرا ؟ چون درد دارد و این درد از دست دادن عزیز است که ما یک زمانی عاشقش بودیم و چون در آرزوی تکرار آن هستیم خیلی دردناک است نکته ایی که جا دارد بگویم این است که سوگ فقط به معنی مرگ یک شخص یا از دست دادن فردی به واسطه مرگ نیست؛ ما می توانیم برای تمام شدن یک رابطه نیز بگوییم  که سوگ اتفاق افتاده مثل طلاق گرفتن یا  مهاجرت کردن و حقیقت سوگواری این است که غمی است که ما با هیچ شادی نمی توانیم آن را از بین ببریم، به راه حل نیاز نداریم و فقط به کسی نیاز داریم که این اندوه را پشت سر بگذاریم و کسی باشد تا ما را درک کند .بعضی دردها آنقدر شدید هستند که ما نمی توانیم به راحتی آنها را فراموش کنیم و باید با آنها زندگی کنیم سوگ هم جزء همین درد هاست . اگر یک فرد را در نظر بگیریم که یک سوگ را در ۲۰ سال یا ۳۰ سال پیش تحمل کرده و از او بپرسیم که آیا توانست آنرا فراموش کند؟ می گوید خیر هرگز فراموش نکرده و خوب نمی شود. انسان همیشه سعی می کند به جای این که با دردها و رنج ها بجنگد با آن کنار بیاید و یک زندگی مسالمت آمیز داشته باشد . مثلا فرض می کنیم که یک چاقو در قلب ما بخورد و قلبمان را هزار تیکه کند به مرور زمان تیکه تیکه های قلب خوب می شود اما هنوز ردش هست پس هنوز خاطره یا دلتنگی وجود دارد .
    دریا: حالا چرا سوگواری مهم است ؟ 
       اینکه سوگواری درست انجام شود  و مراحلش درست طی شود خیلی مهم است چون امکان دارد که تبدیل به اختلال افسردگی، وسواس و یا اضطراب شود .  یک رازی که در درمان اندوه  وجود دارد این است که ما آنرا به رسمیت بشناسیم. دنیای مدرن رنج و غم را به رسمیت نمی شناسد چون در ۱۵۰ ، ۲۰۰ سال پیش این موضوع در ذهن ما شکل گرفته که یک انسان سالم و  درست کسی هست که فقط شاد باشد . اما قبل از آن انسان ها زندگی را تجربه می کردند با تمام احساساتی که در زندگی وجود دارد حالا آن احساس می توانست غم باشد یا شادی آن احساسات را می پذیرفتند یعنی این افکار را در ذهن انسان ها نکرده بودند که باید یک انسان که همیشه زندگی خوبی دارد همیشه شاد است . آدم ها با آن غم اندوه  خوشحالی و شادی با آن هیجاناتی که دارند زندگی و رشد می کنند اما دنیای مدرن ما آمده و آن غم و انده را حذف کرده و دیدگاهش به زندگی فقط یک زندگی شاد است .ما نباید خودمان را وادار کنیم به این که زود خوب شویم، عیبی ندارد اگر حالمان خوب نیست تنها راه التیام سوگ پذیرش سوگ است و اینکه بدانیم قرار است طول بکشد تا حالمان خوب شود و درد دارد تا بهبودی و شاید هم هرگز خوب نشود .
    دریا: چگونه از فرد سوگوار مراقبت و به او کمک کنیم؟ 
      چیزی که می خواهم راجع به آن صحبت کنم، واژه ها و کلمه هایی است که ما وقتی پیش یک فرد سوگ دیده می رویم  از آنها استفاده می کنیم. مشکل تمام ما آدم ها این است که می خواهیم بگوییم که نگاه کن اتفاقی که پیش آمده چیزی نیست و برای خیلی ها بدتر ازاین اتفاق افتاده اما فردی که سوگ دیده اصلا با این حرف ها و دلداری ها آرام نمی شود و دردهایش التیام پیدا نمی کند. چرا ؟! چون الان خودش را در شرایط بدی می بیند یا برای مثال می گوییم نگاه کن حالا بدتر از اینم می توانست باشد . اما در آن لحظه فرد در شرایط بدی قرار دارد و گفتن این حرف ها او را آرام نمی کند و حال او بدتر نیز می شود .ما فقط باید کنار آنها باشیم و آنها احساس کنند که هستیم و آن درد و حسی را که دارند درک کنیم .نیازی نیست به آنها دلداری بدهیم، نیازی نیست که بگوییم بدتر از شما هم وجود دارد چون در آن شرایط انگار لبه پرتگاهی قرار گرفتند و نیاز به فرصت و زمان دارند که از شرایط پیش آمده خود را در بیاورند و خودشان را جمع و جور کنند و این مدت زمان در هر فرد متفاوت است .
    دریا: سوگ در کودکان چگون نمایان می شود؟
       نحوه برخورد با کودکی که سوگ دیده به خصوص سوگ از دست دادن والدین ، بسیار حساس است.کودکان مانند افراد بزرگسال در فوت افراد دچار غم می شوند و اینکه ما با آنها چگونه برخورد داشته باشیم رابطه مستقیمی دارد با تکامل کودک. هر چه سن کودک کمتر باشد میزان برون ریزی کودک کمتر هست صحبت کردنش کاهش پیدا می کند، نشانه هایی که در کودک امکان دارد اتفاق بیفتد اضطراب، افسردگی، لجبازی است و آن اضطرابی که به وجود می آید به دلیل احساس ناامنی است که در کودک به وجود می آید ممکن است افکار مزاحم به سراغش بیاید، کابوس ببیند، پرخاشگر شود . این علائم کودکی است که دچار سوگ شده است . باور کودکان با توجه به سن آنها در رابطه با مرگ متفاوت است که نظریه مختلف در این مورد است و می گویند کودکان ۳ تا ۵ سال مرگ را طوری می بینند که قابل برگشت است .مثلا در سن ۳ تا ۵ سالگی به کودکان می گویند والدینت رفتند پیش خدا و کودک در ذهن خود به بازگشت آنها فکر می کند اما در سن ۶ تا ۹ سالگی کودک این واقعیت را می پذیرد که مرگ پایان زندگی است اما به آن واقعیت یک جسمیت می دهد و فکر می کند فردی که فوت شده خارج از این محدوده او را می بیند و در  سن ۱۰ تا ۱۲ سالگی کودک تمام مراحل مرگ را به صورت رویداد طبیعی و برگشت ناپذیر می بیند .درمان سوگ در کودکان به چیزهای مختلفی بستگی دارد، به استرس کودک، خانواده،سبک های مقابله ایی که در آن وجود دارد و اینکه مرگ مادر برای کودک خیلی سخت تر است زیرا مادر از نظر عاطفی یک پیوند قوی را با بچه برقرار می کند و اگر مادر فوت کند تغییرات زیادی هم در نظم و اوضاع خانه به وجود می آید .
    دریا: به عنوان بزرگتر برای یک کودک سوگوار چه کنیم؟
      عموماً به کودکان می گویند والدینت به مسافرت رفته اند یا بیماری طولانی مدتی دارد یا رفته پیش خدا ….ما نباید این کلمه ها را به بچه ها بگوییم به کودک داغ دیده باید اجازه بدهیم گریه کند و هیجانات خودش را خالی کند درباره فردی که فوت شده صحبت کند، به احساسات آن کودک احترام بگذاریم و صبوری کنیم چون کودک ترس از دست دادن والدین و عزیزانش را دارد و مدام احساس می کند که دوباره این اتفاق می تواند برایش بیفتد و این باعث بروز اضطراب به خصوص در کودکان ۳ ساله می شود چون در این سن تازه دلبستگی ها شکل می گیرد . بعضی از کودکان خودشان را سرزنش می کنند چون فکر می کنند مقصر علت مرگ والد هستند و این موضوع احساس گناه و استرس را به کودک وارد می کند و سعی می کند در برابر این رفتار ها تنبیهی داشته باشند . اینکه ما وسایل یا عکس افرادی که از دست رفته اند را از دسترس کودک پنهان می کنیم یک اشتباه است زیرا کودک باید با آنها رو به رو شود و مواجه سازی اتفاق بیفتد بهتر است که کودک در مراسم سوگواری شرکت کند زیرا می تواند به کودک کمک کند که با آن شخصی که فوت شده خداحافظی کند و ممکن است سوالاتی را راجع به مرگ داشته باشد . باید به سوالاتش پاسخ ساده بدهیم و قابل فهم و واقعی باشد . سوگواری خود را از کودک مخفی نکنید و جلوی کودک گریه کنید یا ناراحتی خود را نشان دهید .از کودک بخواهید برای فرد از دست رفته نقاشی بکشد یا  نامه ایی بنویسد .
    دریا: چه توصیه‌هایی برای داغدیدگان دارید؟
      همه ی افراد داغ دیده ممکن است یک روزی حس کنند دوباره مورد تنش و اضطراب قرار گرفته اند و پر از حال و هوای روز های اول سوگواری بشوند اما اینها یک امر طبیعی است و نیاز نیست شما احساس کنید که وقتی اختلال در خوابتان به وجود آمده؛ یک چیزهایی را فراموش می کنید یا یک چیزهایی در زندگیتان بهم ریخته همه این ها طبیعی است  نگران نباشید.
    دریا: چه توصیه ای برای اطرافیان فرد داغدیده دارید؟
      کنارشان باشیم و همدلی کنیم همین که مواقعی دستشان را محکم بگیریم و فشار دهیم بگوییم من هستم همین برایشان کافی است. لازم نیست که ما حرف خاصی بزنیم که
    معجزه ایی در زندگیشان بخواهد اتفاق بی افتد . همین که احساس کنند کسی در کنارشان هست و همدلی می کند و درکشان می کند کافی است .
    دریا : حرف آخر؟
        انسانها  با مرگ ارتقا پیدا می کنند و جسمشان را در این جهان مادی می گذارند و به دنیایی دیگر کوچ می کنند و به درجه بالاتری نائل میشن، مرگ در واقع سیری از مادیات به معنویات است پس در نتیجه جنسشان با زمینیان متفاوت می شود و آنها درک متفاوتی  از احساساتی که ما در این دنیا تجربه می کنیم و لمس می کنیم دارند بنابراین گریه و زاری ما تاثیری به حالشان ندارد.پس بهتر است برای آرامش روح رفتگان کارهای معنوی انجام دهیم که درکی از آنها دارند به عنوان مثال قرآن  که همان کلام الهی است را برایشان بخوانیم و با خیرات می توانیم موجبات شادی روح شان را فراهم کنیم که اثرات آن به روحشان برسد و اینکه مرتب بر سر خاکشان برویم و مراسم بگیریم هیچ تأثیری به حال آنها ندارد چون جنس مادی ندارند  و از عقاید خرافی بپرهیزیم و سعی کنیم مرگ را به عنوان یک غم به رسمیت بشناسیم اینکه توقع نداشته باشیم آن شخص داغ دیده وغم دیده حالش خوب باشد و خیلی زود و ساده بتواند از این مسائل بگذرد . در پایان از خداوند برای تمام کسانی که عزیزانشان را از دست داده اند طلب صبر و آرامش دارم .

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.