حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Thursday, 25 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2999 تعداد نوشته های امروز : 4 تعداد اعضا : 14 تعداد دیدگاهها : 77×
  • تقویم شمسی

    فروردین ۱۴۰۳
    ش ی د س چ پ ج
        فروردین »
     12345678910111213141516171819202122232425262728293031  
  • نوازندگان تیرور ترک تحصیلی، بیماری و محرومیت می نوازند
    ۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۲
    شناسه : 5240
    بازدید 1473
    18
    وعده وزیر آموزش و پرورش را مسئولان هرمزگان نشنیدند تیرورمیناب سالهاست که از روستا تبدیل به شهر شده است و اما برخی ساکنان با مشکلات زیادی مواجهند و نیاز به رسیدگی بیشتر دارند.
    ارسال توسط : نویسنده : علی زارعی منبع : روزنامه دریا
    پ
    پ

    دریانیوز// تیرورمیناب سالهاست که از روستا تبدیل به شهر شده است و اما برخی ساکنان با مشکلات زیادی مواجهند و نیاز به رسیدگی بیشتر دارند.
    وزیرآموزش و پرورش گرچه اعلام کرده است که دانش آموزان بازمانده از تحصیل را به مدارس برمی گردانند، اما مسئولان هرمزگانی گویا این موضوع را نشنیده اند ویا نخواسته اند اجرایی کنند که همچنان در مناطق مختلف استان دانش آموزان بازمانده از تحصیل وجود دارد.
    گرچه مدتی قبل خبردار شدم تعدادی از دانش آموزان تیرور میناب بدلیل مشکلات اقتصادی نتوانسته اند به مدرسه بروند واین موضوع را چند هفته پیش به برخی از نهادها و مسئولان استان و متولیان مربوطه و… هم اعلام کرده بودم، اما متاسفانه اقدمی نشد وهمین موضوع باعث شد تا روز جمعه گذشته به آنجا بروم و مشکلات تحصیلی، درمانی و… دانش آموزان وساکنان محله نوازندگان تیرور(شغل بیشتر ساکنان نوازندگی در مراسمات عروسی و… است) را بررسی کنم.
    برخی از دانش آموزان همچنان نتوانسته بودند به مدرسه بروند وبرخی هم که به سختی ثبت نام کرده اند، نیاز به کیف وکفش ولباس ونوشت افزار و… داشتند. برخی از والدین دانش آموزان می گفتند که برخی مدارس می گویند باید دانش آموزان حتما با لباس فرم به مدرسه بیایند و هزینه ثبت نام، بیمه و… را پرداخت کنند، وگرنه به مدرسه نیایند.

    امیرعلی بایستی امسال به کلاس چهارم می رفت که به گفته مادرش دو سال است که ترک تحصیل کرده است ونتوانسته اند هزینه تحصیلش را بدهند. فاطمه خواهرش هم فقط توانسته تا کلاس ششم درس بخواند و چند سال است که مدرسه نمی رود. زینب هم طبق گفته مادرش گویا از هفته قبل مدرسه می رود و فریناز هم نتوانسته اند در پیش دبستانی ثبت نامش کنند. آنها هزینه خرید کیف و کفش و… را ندارند. مادرش می گوید برای امیرعلی التماس کردم ثبت نام کنند و نکردند، چون هزینه ثبت نام را ندارم. مادر بچه ها هم بيمار است وتوان درمان ندارد. برخی خانواده های دیگر نیز از مشکلات تحصیلات فرزندان شان و خطر ترک تحصیلی شان می گویند واز مسئولان می خواهند حمایت شان کنند تا فرزندان شان درس بخوانند. بیشتر خانواده ها در فقر مطلق بسر می برند و نیاز به منزل مناسب، حمام و سرویس بهداشتی، کولر و یخچال، آبگرمکن، مواد غذایی و… دارند. برای سوگند هشت ساله هم هنوز هزینه ثبت نام را نتوانسته اند پرداخت کنند و کیف و… می خواهد.
    محمد کودک ۱۱ساله که مو وابرو و مژه هایش ریخته شده و ومشکوک به سرطان هستند و نتوانسته اند پیگیر درمانش شوند. برخی خانواده ها هم که سال های قبل با وام ویا کمک خیرین شروع کرده اند برای خودشان سرپناهی بسازند که نیمه تمام مانده است و نیاز به حمایت دارند تا خانه های شان را تکمیل کنند. برخی بچه نیاز به کفش، دمپایی و لباس و… دارند. بیشترشان لباس های مندرس و با پای برهنه در کوچه های خاکی و سنگلاخ رفت وآمد وبازی می کنند.

    ترک تحصیل و نجات از نیش عقرب

    امیرعلی دانش آموز دیگری بوده که بايدامسال کلاس پنجم می رفت که خانواده اش نتوانسته اند ثبت نامش کنند و خواهرش فاطمه هم باید امسال به کلاس دهم می رفت که هر دو از تحصیل بازمانده اند. خیری به مادرشان کمک کرده تا خانه ای بسازند که آن خیر در اوج کرونا، فوت می کند وخانه از دوسال قبل نیمه تمام مانده است. روی بلوک ها می خوابند و پنجشنبه شب عقربی سیاه بزرگ کنار فاطمه بوده که مادرش متوجه می شود و فاطمه از گزش وخطرمرگ نجات می یابد. کولرشان هم خراب است و تعمیرکار گفته هفت میلیون تومان خرج دارد واینها ندارند. هوا گرم است و دیوارها هم پلاستر وکامل نشده اند ومار و عقرب وحشرات داخل می آیند و نیاز به شن و سیمان و درب و پنجره وایزوگام و… دارند تا خانه شان تکمیل شود. دعاگوی آن خیری هستند که اجل مهلتش نداده است تا خانه شان را تکمیل کند و چشم انتظار یاریگر دیگری هستند.

    ثنا آرزوی دانشگاه دارد

    پدر و مادر ثنا که دختر دانش آموزشان باهوش وعلاقمند به درس در کلاس نهم است وآرزوی رفتن به دانشگاه را دارد، چوب های سقف خانه شان را موریانه خورده ونیاز به بازسازی دارد و از مسئولان و خیرین می خواهند کمک شان کنند تا از ریختن سقف خانه شان و مدفون شدن در زیرا آوارش جلوگیری کنند. بیش از پنج میلیون تومان به دو مغازه تیرور بدهی دارند که مغازه دار گفته باید بدهی تان را تسویه کنید، وگرنه جنس دیگری به آنها داده نمی شود.
    پیرمردی هم که همسرش را چند ماه قبل ازدست داده است و تحت پوشش کمیته امداد است، نتوانسته سقف خانه اش را تکمیل کند ونیاز به سرپناه ایمن دارد. یوسف ۷۰ساله هم نیاز به کمک برای درمان دیسک کمرش دارد و دو میلیون و ۴۰۰هزار تومان بدهی آب و برق دارندو به آنها اخطار قطع داده اند ونگرانند. زانوهای همسرش هم مشکل دارندو پزشک معالجش گفته برای هر زانویش بین ۵۰تا ۶۰میلیون هزینه نیاز دارد.

    دانش آموزی که در کشاورزی کار می کند

    سارینا کلاس پنجم است و کم خونی شدید دارد که خانه شان آب ندارد واز همسایه شان با شیلنگ آب می گیرند و هزینه انشعاب آب هم گفته اند چهارمیلیون است و ندارند تا پرداخت کنند و خانه شان هم نیمه تمام مانده است، این دانش آموز هم بجای درس خواندن مجبور است برخی روزها برود در کشاورزی کارکند و خرج خانواده شان را بدهد واز درس بازمی ماند. تلویزیون هم ندارند تا تماشا کنند.حمام و آبگرمکن هم ندارند و دستشویی شان هم سقف ندارد. اعلام بارندگی شده است و نگرانند باران ببارد واز سقف آب داخل خانه بریزد وجایی برای خواب نداشته باشند وخانه غرق در باران شود.
    پدر مهسا هم خونریزی و سرفه خونی دارد و مهسا۱۳ساله کم خونی شدید و مشکل مفصل دست وخونریزی دارد و بایستی درمان شود . کولرشان خراب بوده و چهارمیلیون و ۵۰۰هزار تومان قرض گرفته اند و تابستان کولر را تعمیر کرده اند وحالا توان بازپرداختش را ندارند. سه میلیون و ۷۰۰هزار تومان هم به مغازه بدهی دارند. الان هم باید سونوگرافی و… انجام دهند وتوان پرداخت هزینه ها را ندارند.
    سمیره که سه بچه دارد هم نیاز به کولر و یخچال دارند.

    در انتظار وام ازدواج

    سلیمان هم که جوان یتیم است و می خواهد ازدواج کند، در بانک تجارت میناب تشکیل پرونده داده و منتظر پرداخت وام ازدواج است تا بتواند مراسم عروسی بگیرد که از مسئولان بانک می خواهد زودتر وامش را پرداخت کند. خانمی دیگر که با دو بچه از همسرش جدا شده است و در خانه پدرش زندگی می کند، دختر هشت ساله اش بیماری کبد چرب دارد و توان درمان ندارد. به مغازه هم بدهی دارند و نمی توانند پرداخت کنند. پدرپیرش نیز که تحت پوشش کمیته امداد است ودیسک گردن و مشکل چشم دارد و توان درمان ندارد.
    سقف خانه یکی از ساکنان تحت پوشش کمیته امداد را می بینم که فروریخته است و توان تعمیر ندارند. پسرش بواسیر و خونریزی دارد. هزینه عمل ندارد. کمیته امداد هم گفته که بودجه ندارد تا بدهد و بتوانند سقف خانه شان را تعمیر کنند. زنی دیگر هم که در سن کم ازدواج کرده و الان بخاطر اعتیاد همسرش، چندسال در خانه پدرش است و شوهرش حاضر نیست طلاقش دهد واز طرفی بيماري کلیه و… دارد و هزینه درمان و طلاق گرفتن را هم ندارد.
    پیرزن دیگری که تحت پوشش کمیته امداد است، بمپوری نام دارد هم بيمار است و می گویدخانه اش نیاز به تعمیر دارد و کولر و یخچال ندارد و پیش دختر ودامادش زندگی می کند ودوست دارد بتواند در خانه خودش زندگی کند.

    نیاز به پروتز

    خانمی دیگر که بخاطر دیابت سه سال قبل پایش از زیرزانوقطع شده است، پروتز را قبلا با وام گرفته و الان پاره شده و ده میلیون تومان هزینه نیاز دادتا بتواند پروتز دیگری بگیرد وراه برود. شوهرش هم دیسک گردن و کمر دارد و هزینه درمانش هم ۵۰میلیون تومان است. چهار بچه دارند و خواستار حمایت مسئولان برای درمان هستند. دیگری هم سرطان ریه دارد وتاکنون سه مرتبه شیمی درمانی شده است. هر دفعه هزینه دارویش ۴میلیون و۸۰۰هزار تومان و تخت بستری هم ۲۹۰ هزار تومان است. سه بچه دارد که یکی نوزاد است. بيمار دیگری بایستی باطری قلب بگذارند که توان مالی ندارد. عاطفه دختر۲۳ساله ای که فکش مشکل دارد و تحت پوشش بهزیستی است ونمی تواند حرف بزند، پدرش کارگر است و برای درمانش ۲۰ میلیون تومان نیاز دارند تا درمان شود وبتواند حرف بزند. مرتب هم این دختر تشنج می کند و در بندرعباس علی رغم مصرف داروی تجویز شده پزشکان، اما درمان نشده است وباید ببرندش یزد و درمان کند. عذرا، خانمی دیگر که تحت پوشش بهزیستی است و پسرش ۱۴ساله و فاقد شناسنامه است، همسرش بنگلادشی بوده و سال ها قبل از کشور اخراج می شود و الان اینها خانه هم ندارند و داخل اتاقی فرسوده و در معرض تخریب در کنار پدر ومادر و برادرش زندگی می کنند وبه مسئولان می گوید اگر خانه برایم نمی سازید، حداقل یک چادر به من بدهید تا با فرزندم در چادر زندگی کنیم. کولر و یخچال و… هم ندارند.

    هرمزگان فقیر و غنی در کجا ایستاده است؟

    استان هرمزگان که از یک طرف در درآمدزایی صدر نشین است، در کفه دیگر ترازوی ارزیابی هم در فقروفلاکت، بیکاری و گرانی هم صدرنشین است و بسیاری از حاشیه نشینان و روستاییان حتی برای خوردوخوراک ومعیشت، تحصیل ودرمان، مسکن و اشتغال و…. با بحران مواجهند وبرخی از بیماران هم بدلیل عدم توان درمانشان، جان شان را از دست می دهند ویا قطع عضو می شوند. در این استان که بنگاه های اقتصادی بزرگ و کوچک ازجمله بنادر و گمرکات، پالایشگاه های نفت و گاز ، شرکت های فولادکاوه جنوب کیش و هرمزگان، کشتی سازی، آلومینیوم، مناطق ویژه اقتصادی، صنعتی و آزاد، تایدواتر، نفت لاوان، نفت ستاره و…. فعالیت دارند که بیشترشان حتی حاضر نیستند مالیات و عوارض شان را نیز در استان پرداخت کنند و در ایفای نقش مسئولیت های اجتماعی شان کوتاهی می کنند ونماینده ولی فقیه در استان نیز بارها از این موضوع اظهار گلایه کرده اند، نتیجه اش این می شود که بیشتر روستاها و محلات حاشیه ای شهرهای استان وحتی بندرعباس با چالش های بسیاری مواجه باشند که منجر به نارضایتی ساکنان شده است و نیاز است که برای رفع مشکلات محرومان، صنایع فعال در استان و نهادهای انقلابی نظیر بنیاد مستضعفان، ستاداجرایی فرمان امام (ره) و… در کنار دولت برای تامین نیازها اقدام کنند تا هیچ دانش آموزی بدلیل عدم توان در خرید لباس، کیف وکفش و نوشت افزار و…. مجبور به ترک تحصیل نشود و بیماران بتوانند خودشان را درمان کنند واز سرپناه وخانه مناسب و حمام وسرویس بهداشتی، کولر ویخچال و…. بهره مند شوند.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.