دریا نیوز//زنان به عنوان نیمی از جامعه نه تنها مسئولیت پرورش نسل آینده را بر عهده دارند، بلکه با ارتقای سطح تحصیلات دانشگاهی تمایل آنان به اشتغال نیز افزایش یافته است؛ اما زنان چگونه می توانند بین دو وظیفهای که در نهاد خانواده و جامعه بر عهده گرفتهاند، توازن ایجاد کنند به شکلی که هم کانون خانواده حفظ شود و هم آنان سهمی در رشد و پیشرفت کشور داشته باشند.
با توجه به افزایش تعداد ورود زنان متأهل به بازار کار در سال های اخیر که ناشی از تحصیلات دانشگاهی و رشد جایگاه علمی و مشکلات اقتصادی آنان است، میخواهیم بدانیم چگونه زنان می توانند هم در پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه سهیم باشند و هم در محیط خانواده موثر واقع شوند. اشتغال زنان در خارج از خانه نیازمند ایجاد توازن بین محیط خانه و امور شغلی است به طوری که «اگر بین اشتغال زن در خارج از خانه و امور خانواده توازن ایجاد نشود، تأثیر منفی بر روابط زوجین و تربیت فرزندان خواهد گذاشت». «زن در کانون خانواده، برای تربیت، ایجاد فضای صمیمانه و همدلانه، به زمان نیاز دارد، وقتی زمان او به اشتغال یا امور مجاز دیگر اختصاص داده میشود؛ در این صورت زن انرژی، طراوت و سرزندگی خود را در محیط دیگری صرف کرده و در چنین شرایطی پرواضح است که در محیط خانواده بازدهی مطلوبی نخواهد داشت و این می تواند شروع ناخوشایندی در روابط زناشویی باشد.»
یکی از آسیب هایی که در سایه نداشتن آگاهی زنان از جایگاه خود در خانواده ناشی می شود، این ایده است که میخواهند با دست و پا کردن شغل و کار بیرون از خانه استقلال مالی داشته باشند؛ حتی گاهی به صراحت اعلام می کنند که دلیل شاغل بودنشان، استقلال مالی و مادی از همسر است؛ وقتی با این نگاه وارد بازار کار می شوند، به دنبال آن، این نوع نگاه جایگزین اقتدار مردان میشود؛ در حقیقت اگر اشتغال زنان با نگاه تأمینشدگی مالی یا پاسخ به نیازهای اقتصادی باشد، بر اقتدار مردها تأثیر منفی گذاشته و حس مردانگی و کارآمدی آنان را در نظام خانواده تضعیف میکند.
ضعیف شدن اقتدار مرد در درازمدت بر حس امنیت خودِ زنان نیز تأثیر منفی میگذارد؛ زنها به شکل فطری و بر اساس قاعده خلقت نیاز به تأمینشدگی از طرف یک مرد دارند، نیاز به اینکه از سوی یک مرد مورد مراقبت، توجه و رسیدگی قرار گیرند؛ اما متاسفانه زنان با روی آوردن غیرضروری و در عین حال هدفمندانه به اشتغال، ناخواسته و ناخودآگاهانه خودشان را از این حس بسیار مهم و اساسی هم محروم میکنند.زنی که همزمان عهدهدار چند نقش است، در مقایسه با زنی که یک نقش دارد زودتر در معرض آسیبهای جسمی، روحی و اجتماعی قرار میگیرد.لازم است مسئولان حوزه اشتغال نیازهای زنان را شناسایی و برای پاسخ به این نیازها برنامه ریزی کنند، به عنوان مثال، برای نیازهای مادی آن دسته از زنانی که به خاطر مسائل اقتصادی به مشاغل پناه میآورند، تامین کنند و هویت آن دسته از زنانی را که برای رشد و تعالی اجتماعی خود خواستار اشتغال هستند، بارور نمایند. همچنین در صدد سامان دادن نظام و ساختار امنیتی خانواده برای آن دسته از زنانی باشند که برای گریختن از کانون خانواده و پناه بردن به یک محیط امن، مشغولیتهای شغلی و اجتماعی را یک آرمان دانسته و به آن روی آوردهاند.
ثبت دیدگاه