دریانیوز//تصادف، فقط یک خبر کوتاه در حاشیه صفحه حوادث نیست؛ آغاز یک عمر معلولیت است. آغاز رنجی که نهتنها یک انسان، که یک خانواده را درگیر میکند. امروز اگر به آمار معلولان جسمیـحرکتی و ضایعات نخاعی در کشور نگاه کنیم، رد پررنگ جادهها و خیابانها را میبینیم؛ جایی که یک لحظه، یک ضربه، یک نقص فنی یا یک جاده ناایمن، سرنوشت انسانی را برای همیشه تغییر میدهد.بخش بزرگی از معلولیتها، نه حاصل بیماریهای مادرزادی است و نه نتیجه انتخابهای پرخطر فردی؛ بلکه محصول تصادفهایی است که میشد رخ ندهند. جوانی که صبح با پای خود از خانه بیرون میرود و شب روی تخت بیمارستان با خبری تلخ روبهرو میشود؛ پدری که نانآور خانه بوده و حالا خود نیازمند مراقبت است؛ مادری که باید میان پرستاری از همسر معلول و تأمین معاش خانواده یکی را انتخاب کند. اینها روایتهای تکراریاند؛ آنقدر تکراری که گویی عادی شدهاند، اما هیچکدام عادی نیست.هزینه این تصادفها فقط شکستگی و جراحی نیست. هزینه واقعی، سالها فیزیوتراپی، دارو، تجهیزات توانبخشی، ویلچر، مناسبسازی خانه و مهمتر از همه، فشار روانی و فرسودگی خانواده است. بسیاری از این خانوادهها زیر بار هزینههای درمانی کمر خم میکنند؛ حمایتهای بیمهای ناکافی است و خدمات توانبخشی، گران و محدود.
معلولیت، در این شرایط، از یک مسئله جسمی به یک بحران اقتصادی و اجتماعی تبدیل میشود.اما پرسش اصلی این است: چرا؟ چرا اینهمه تصادف به معلولیت منجر میشود؟ پاسخ را نباید فقط در «خطای انسانی» جستوجو کرد. واقعیت این است که بخش قابل توجهی از این حوادث، حاصل جادههای غیراستاندارد، نقاط حادثهخیز رهاشده، نبود علائم هشداردهنده، روشنایی نامناسب و خودروهایی است که ایمنیشان با جان انسانها معامله میشود. وقتی جاده ناایمن است و خودرو از حداقل استانداردها فاصله دارد، حتی محتاطترین راننده هم در معرض خطر است. در این حوزه، تدبیرها یا دیرهنگام بوده یا نیمهکاره و مقطعی.در کنار اینها، آموزش رانندگی نیز نیازمند بازنگری جدی است. با ده، دوازده یا حتی بیست جلسه آموزش، نمیتوان «راننده مسئول» تربیت کرد. رانندگی فقط مهارت فنی نیست؛ فرهنگ است، مسئولیتپذیری است و احترام به جان دیگران. این فرهنگ باید از کودکی آغاز شود؛ از مدرسه، از خانواده، از آموزشهای عمومی و مستمر. قوانین راهنمایی و رانندگی زمانی اثرگذارند که فهمیده و درونی شوند، نه فقط حفظ شوند برای قبولی در آزمون.سرمقاله امروز، دعوت به توقف نیست؛ دعوت به فکر کردن است. به اینکه هر تصادف، میتواند یک معلولیت دائمی باشد و هر کوتاهی، میتواند یک خانواده را برای سالها به حاشیه زندگی بکشاند. ایمنی جاده، کیفیت خودرو و آموزش عمیق رانندگی، هزینه نیست؛ سرمایهگذاری برای حفظ جان انسانهاست. سرمایهگذاریای که اگر امروز جدی گرفته نشود، فردا باید بهایش را با ویلچر، تخت بیمارستان و اشک خانوادهها پرداخت.






ثبت دیدگاه