دریانیوز // صبح هنوز کاملاً بالا نیامده است. مه روی دامنههای کوههای احمدی نشسته و جاده، مثل زخمی کهنه، از میان سنگ و پرتگاه و رودخانه عبور میکند. اینجا «مسیر» فقط یک واژه است؛ چیزی شبیه خطی باریک میان زندگی و مرگ. جادههای هماگ، بخش احمدی، کوهشاه احمدی و محور سیاهو به احمدی در شمال استان و از آن طرف بشاگرد در شرق هرمزگان نه فقط راه ارتباطی، که روایت هرروزهی ترس،انتظار و گاه سوگواریاند. در نخستین پیچ، آسفالت ترک خورده و در جاهایی کاملاً ناپدید شده است. رانندهها مسیر را از حفظ میشناسند؛ میدانند کجا باید آهستهتر رفت، کجا دعا کرد و کجا آمادهی ایستادن شد. نبود شانهی امن، پیچهای تند بدون گاردریل، ریزشهای مداوم کوه و پرتگاههایی که تنها یک لغزش کوچک تا فاجعه فاصله دارند، این محور را به یکی از ناایمنترین جادههای هرمزگان تبدیل کرده است. اما خطر فقط به خشکی جاده محدود نمیشود؛ باران که میبارد، رودخانهها بیدار میشوند و راه را میبلعند.در فصل بارندگی، جاده سیاهو – احمدی بارها و بارها قطع میشود. طغیان رودخانهها پل موقت و مسیر خاکی را میشکند و مردم را برای ساعتها و گاه روزها در دو سوی آب حبس میکند. امدادرسانی در چنین شرایطی بیشتر شبیه قمار با جان انسانهاست.
آمبولانسهایی اگر باشند و بتوانند بیایند، پشت رودخانه میمانند، بیمار در آن سوی آب میپیچد و خانواده، چشم به جریان خروشان میدوزد؛ جریانی که انگار بیاعتنا به اضطراب انسانها میگذرد.بارندگی اخیر، یکی از تلخترین صحنهها را رقم زد؛ بیماری با درد شدید آپاندیسیت، زمانی که هر دقیقه برایش حیاتی بود، پشت رودخانه گرفتار شد. نه پلی بود، نه مسیر جایگزین. در نهایت، تصمیمی از سر ناچاری گرفته شد: عبور بیمار با لودر از عرض رودخانه. تصویر مردی که روی ماشین سنگین عمرانی، میان آب گلآلود، برای رسیدن به درمانگاه جابهجا میشود، خلاصهی وضعیت جادههای احمدی است؛ جایی که «راه» گاهی به معنای واقعی کلمه، وجود ندارد.این فقط یک مورد نیست. در احمدی و مناطق مشابه، از جمله بشاگرد، روایتهای نانوشتهی بسیاری از بیماران وجود دارد که به دلیل دیر رسیدن به مراکز درمانی یا نرسیدن کامل، جان خود را از دست دادهاند. مارگزیدگی، سکته، زایمانهای پرخطر، تصادفها و بیماریهای حاد، همگی به یک نقطه ختم میشوند: فاصلهی مرگبار میان خانه و بیمارستان. فاصلهای که نه بر حسب کیلومتر که با ناایمنی و انسداد سنجیده میشود

قبرستان به جای بیمارستان
بسیاری از بیماران و مصدومان در این جاده ها محکوم هستند به رفتن به سینه قبرستان به جای رسیدن به بیمارستان.مردم این منطقه سالهاست با این وضعیت کنار آمدهاند؛ کنار آمدنی که بیشتر به اجبار شبیه است تا انتخاب. بخش احمدی با وجود ظرفیتهای کشاورزی، دامداری و انسانی، زیر سایهی همین جادههای غیراستاندارد، از توسعه جا مانده است. جوانها میروند، خانوادهها مهاجرت میکنند و روستاها آرامآرام خالی میشوند. جاده، فقط مسیر عبور نیست؛ شاهرگ حیات اجتماعی و اقتصادی است و وقتی این شاهرگ بسته یا زخمی باشد، حیات هم لنگ میزند.در کوهشاه احمدی، وضعیت دستکمی از سیاهو ندارد. مسیرهایی که باید امنترین راه دسترسی باشند، به چالش روزمره تبدیل شدهاند. هر بارش باران، هر لرزش زمین، هر ریزش سنگ، یادآور این واقعیت است که زیرساختها سالهاست به حال خود رها شدهاند. در این میان، مردم نه انتظار پروژههای لوکس دارند و نه وعدههای دور؛ مطالبهشان ساده و انسانی است: جادهای استاندارد و ایمن.همین مطالبه، اخیراً به شکل یک کارزار بروز پیدا کرده است. کارزاری با عنوان «درخواست احداث جاده استاندارد و ایمن برای سیاهو – بخش احمدی هرمزگان» که خطاب به محمد آشوری، استاندار هرمزگان، راه افتاده و صدای مردمی است که بیش از ۴۵ سال صبورانه سختیها را تحمل کردهاند. در متن این کارزار، مسیر فعلی «سیاهو – احمدی» بهدرستی «خطرناکترین جاده استان» توصیف شده؛ مسیری با ریزشهای مداوم کوه، پرتگاههای شدید، پیچهای تند و نبود ایمنسازی که با کوچکترین بارندگی به مسیری مرگبار تبدیل میشود.امضاکنندگان این کارزار، خواستههای مشخصی را مطرح کردهاند: تعیین کریدور جدید برای دسترسی ایمن به بخش احمدی، اولویت دادن به مطالعات فنی و طراحی استاندارد جاده و احداث محوری دو بانده و ایمن با مسیر رفت و برگشت مستقل. خواستههایی که نه اغراقآمیز است و نه غیرواقعی؛ بلکه حداقلهای زندگی در قرن بیستویکم محسوب میشود.
آنچه این مطالبه را پررنگتر میکند، پیوند مستقیم آن با جان انسانهاست. اینجا بحث آسایش صرف یا رفاه اضافی نیست؛ صحبت از نجات جان هزاران نفر است. جادهای استاندارد، میتواند زمان رسیدن به مراکز درمانی را کاهش دهد، امدادرسانی را ممکن کند و ترس دائمی از باران و رودخانه را از زندگی مردم بگیرد. افزون بر آن، چنین محوری میتواند به رونق اقتصادی منطقه، ایجاد مهاجرت معکوس و تثبیت جمعیت کمک کند؛ حتی بخشی از فشار جمعیتی و ترافیکی بندرعباس را کاهش دهد.در گفتگو با اهالی، یک جمله مدام تکرار میشود: «ما سهم زیادی نمیخواهیم، فقط راه امن.» پیرمردی که سالها رانندهی این مسیر بوده، میگوید هر بار که پشت فرمان مینشیند، خانوادهاش نگران است. مادری از شبهایی میگوید که با تب کودک، دعا کرده باران نبارد تا جاده بسته نشود. این روایتها، آمار و ارقام نیستند؛ زندگیاند.شروع این کارزار از ۲۱ آذر ۱۴۰۴ بوده و تا ۲۲ خرداد ۱۴۰۵ ادامه دارد. اما زمان برای مردم احمدی، طور دیگری میگذرد؛ هر روزی که جاده اصلاح نشود، میتواند روز یک حادثهی تازه باشد. استانداری هرمزگان امروز در برابر آزمونی انسانی و مدیریتی قرار دارد: شنیدن صدای مردمی که سالها نجیبانه سکوت کردهاند و حالا فقط امنیت میخواهند.جادههای احمدی، کوهشاه احمدی و سیاهو،بشاگرد دیگر فقط مسیرهای محلی نیستند؛ نمادی از شکاف توسعهاند. ترمیم این شکاف، با آسفالت و پل و گاردریل ممکن است، اما پیش از آن با تصمیم و اراده. ارادهای که اگر شکل بگیرد، شاید دیگر هیچ بیماری برای عبور از رودخانه، نیازمند لودر نباشد.

معادن فعال، جادههای خاموش؛ سهم مسئولیت اجتماعی کجاست؟
در کنار همه مشکلاتی که جادههای احمدی، کوهشاه احمدی و بشاگرد با آن دستوپنجه نرم میکنند، یک پرسش جدی و مغفول وجود دارد؛ پرسشی که پاسخ آن میتواند بخشی از این بنبست مزمن را باز کند: سهم معادن منطقه در توسعه زیرساختها کجاست؟
کوهشاه احمدی و بشاگرد از مناطق غنی معدنی استان هرمزگان بهشمار میروند. معادنی که سالهاست از دل کوهها برداشت میکنند، مواد خام را از همین جادههای ناایمن عبور میدهند و سود اقتصادی قابل توجهی را نصیب بهرهبرداران خود میکنند. اما تناقض تلخ آنجاست که همان مسیرهایی که بار سنگین کامیونهای معدنی را تاب میآورند، برای تردد مردم محلی، بیماران، دانشآموزان و خودروهای امدادی، ناامن و خطرآفرین باقی ماندهاند.اهالی میگویند جادههایی که روزانه بار معادن را حمل میکنند، میتوانند با مشارکت همین بهرهبرداران، ایمنتر و استانداردتر شوند؛ مشارکتی که نه لطف، بلکه بخشی از مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی است. انتظار افکار عمومی این است که معدنداران، در کنار بهرهبرداری اقتصادی، سهم خود را در جادهسازی، ایمنسازی مسیرها و حتی ساخت مدارس و فضاهای آموزشی و… ایفا کنند؛ اقدامی که هم به کاهش خطرات جانی کمک میکند و هم به تثبیت جمعیت در مناطق کمتر برخوردار.از سوی دیگر، مسئله اشتغال نیز به یکی از مطالبات جدی مردم احمدی و بشاگرد تبدیل شده است. جوانان این مناطق، در همسایگی معادنی قرار دارند که نیروی کار خود را عمدتاً از خارج منطقه تأمین میکنند. این در حالی است که آموزش و بهکارگیری نیروهای بومی میتواند هم به کاهش بیکاری و مهاجرت کمک کند و هم پیوند اجتماعی میان معدن و جامعه محلی را تقویت نماید.تجربه استانهای دیگر نشان میدهد هرجا مسئولیت اجتماعی معادن جدی گرفته شده، توسعه زیرساختها شتاب گرفته و تنشهای محلی کاهش یافته است. در هرمزگان نیز میتوان با سازوکاری روشن و الزامآور، مشارکت معادن در جادهسازی، مدرسهسازی و اشتغالزایی را از یک توصیه اخلاقی به یک تعهد عملی تبدیل کرد.شاید وقت آن رسیده باشد که جادههای ناایمن احمدی و بشاگرد، فقط دغدغه مردم محروم نباشد؛ بلکه به مسئله مشترک دولت، معادن و بهرهبرداران اقتصادی تبدیل شود. توسعهای که از دل کوه بیرون میآید، اگر راهی امن به زندگی مردم باز نکند، ناقص و ناعادلانه خواهد بود.
متن کارزار درخواست احداث جاده استاندارد و ایمن برای «سیاهو – بخش احمدی» هرمزگان
استاندار محترم استان هرمزگان
جناب آقای دکتر آشوری
با سلام؛
سالهاست مردم شریف و نجیب بخش احمدی، برای تردد روزانه خود ناچارند از مسیری عبور کنند که بهحق میتوان آن را «خطرناکترین جاده استان هرمزگان» نامید.مسیر فعلی «سیاهو – احمدی» با ریزشهای مداوم کوه، پرتگاههای شدید، پیچهای تند، نبود ایمنسازی و تخریب مکرر آسفالت، هر لحظه جان مردم را تهدید میکند و کوچکترین بارندگی یا زلزله، این محور را به مسیری مرگبار تبدیل میسازد. این جاده نهتنها مانع رشد و توسعه منطقه شده، بلکه عامل اصلی مهاجرت اجباری بسیاری از خانوادههاست؛ درحالیکه مردم احمدی بیش از ۴۵ سال با نجابت و صبوری، تمام سختیها را تحمل کردهاند.ما، مردم بخش احمدی و امضاکنندگان این کارزار، از استاندار محترم هرمزگان درخواست داریم دستور فرمایند:
۱. مسیر و کریدور جدید برای دسترسی ایمن به بخش احمدی تعیین شود.
۲. عملیات نقشهبرداری، مطالعات فنی و طراحی استاندارد جاده در اولویت قرار گیرد.
۳. احداث یک محور دو بانده و ایمن (با مسیر رفت و برگشت مستقل) در برنامه اجرایی استان قرار گیرد.
تحقق این مطالبه، جان هزاران نفر را از خطر نجات میدهد و موجب رونق اقتصادی، ایجاد مهاجرت معکوس، تثبیت جمعیت و کاهش بخشی از مشکلات بندرعباس در حوزه اسکان و ترافیک خواهد شد.
این امضا، مطالبهای برای زندگی بهتر است؛ مطالبهای برای آیندهای امنتر برای فرزندان احمدی.
• شروع کارزار: ۲۱ آذر ۱۴۰۴
• پایان کارزار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۵
• از طرف: مردم شریف و نجیب بخش احمدی – هرمزگان






ثبت دیدگاه