دریانیوز//بارندگیهای اخیر، اگرچه برای سرزمین تشنه ما نعمتی آسمانی بود، اما خیلی زود چهره دیگری از خود نشان داد؛ چهرهای که در کوچههای گِلی، دیوارهای ترکخورده، سقفهای فروریخته و خانههایی که دیگر «خانه» نبودند، عیان شد.
باران رفت، اما زخمها ماند؛ زخمهایی که این روزها بیش از خود سیلاب، شهروندان را آزار میدهد: کندی بازسازی و تعلل در رفع خرابیها. در روزهای نخست، تصاویر خسارتها تیتر شد؛ مسئولان از مناطق آسیبدیده بازدید کردند، وعدهها داده شد و صورتجلسهها نوشته شد. اما حالا که هیجان رسانهای فروکش کرده، بسیاری از مناطق سیلزده و املاک آسیب دیده همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرند. خیابانهایی که هنوز چالهچولهاند، خانههایی که دیوارشان نمکشیده و ساکنانش نگران فرو ریختن آن هستند و خانوادههایی که زندگیشان میان آوار و وعده معلق مانده است.بازسازی، فقط ترمیم بلوک و سیمان نیست؛ بازگرداندن امنیت روانی شهروندان است.

وقتی مادری هر شب نگران است که سقف خانهاش طاقت یک بارندگی دیگر را نداشته باشد، یا سالمندی که برای عبور از کوچهای پر از گل و نخاله باید جانش را کف دست بگیرد، دیگر نمیتوان از «عادی شدن شرایط» سخن گفت. شرایط زمانی عادی میشود که زندگی مردم به روال طبیعی بازگردد، نه وقتی که گزارشها بسته میشوند.کندی در بازسازی، هزینهای دوچندان بر شهر تحمیل میکند.
خرابیهایی که میتوانست با اقدام سریع مهار شود، به مرور تشدید میشود. رطوبت، فرسودگی را عمیقتر میکند، ترکها گسترش مییابند و یک آسیب جزئی، به بحرانی پرهزینه بدل میشود. این تعلل، هم به زیان بیتالمال است و هم به زیان مردمی که توان مالی ترمیم مجدد ندارند.در مناطق سیلزده، سرعت عمل یک ضرورت است، نه یک انتخاب.
بازسازی املاک آسیبدیده باید در اولویت قرار گیرد؛ با سازوکاری شفاف، زمانبندی مشخص و پاسخگویی روشن. مردم حق دارند بدانند پرونده خسارتشان در چه مرحلهای است، چه زمانی کمکها پرداخت میشود و چه نهادی مسئول تأخیرهاست. سکوت و ابهام، اعتماد را فرسایش میدهد؛ همان اعتمادی که در روزهای بحران، بزرگترین سرمایه مدیریت شهری است.باران، آزمونی بود برای تابآوری شهر و مدیریت آن. آزمونی که هنوز تمام نشده است. اگر بازسازی با سرعت و دقت انجام شود، میتوان از دل این بحران، تجربهای برای آینده ساخت. اما اگر خرابیها به حال خود رها شود، هر بارندگی بعدی، نه نعمت، که هشداری تلختر خواهد بود.
شهر، بعد از باران، بیش از هر چیز به عمل نیاز دارد؛ عملی که نشان دهد زخمهایش دیده شده و قرار است درمان شود، نه اینکه با گذر زمان، به بخشی عادی از منظره شهر بدل گردد.در برخی از مناطق که آسفالت خیابان ها و جاده ها و پل ها خراب شدند و یا فاضلاب وارد خیابان ها شد، پروژه های بازسازی باید با فوریت و جدیت بیشتری اجرایی شود تا مشکلات مردم کمتر شود که درحال حاضر این روند بنظر می رسد با کندی پیش می رود.املاک آسیب دیده بایستی با حمایت دولت و مشارکت صنایع در راستای ایفای نقش مسئولیت های اجتماعی ، نهادهای انقلابی و حمایتی و خیرین بازسازی شوند که محرومان در هرمزگان که در فقر وفلاکت در صدر استانهای کشور قرار دارد، توان بازسازی ندارند وبیم آن می رود اگر املاک فرسوده و آسیب دیده بازسازی نشوند، ساکنان در زیر آوار این املاک مدفون شوند. مدارس فرسوده هم بایستی زودتر نوسازی و ایمن سازی شوند.






ثبت دیدگاه