دریانیوز// شرایط آموزشی در استان هرمزگان سالهاست رضایتبخش نیست. کمبود معلم، کمبود فضای آموزشی استاندارد و مدارس فرسوده، فقدان تجهیزات آموزشی و آزمایشگاهی، نبود امکانات برودتی متناسب با اقلیم گرم استان و شکاف جدی میان مدارس شهری و روستایی این استان با مرکز و سایر استانها، هرمزگان را از تحقق عدالت آموزشی دور کرده است. این فاصله، صرفاً یک مسئله آموزشی نیست؛ بلکه ریشه بسیاری از نابرابریهای اجتماعی و فرهنگی آینده را در خود دارد.
واقعیت آن است که آموزشوپرورش بهتنهایی قادر به ترمیم این شکاف نیست. تحقق عدالت آموزشی نیازمند بسیج همه ظرفیتهاست؛ از خانوادهها و جامعه محلی گرفته تا خیرین آموزشی، صنایع، بنگاههای اقتصادی و نهادهایی که باید در قالب مسئولیت اجتماعی خود، یاریگر تعلیم و تربیت نسل آینده هرمزگان باشند.در شمارههای پیشین روزنامه «دریا»، قسمت اول و دوم گفتوگوی ما با آرش باقرپور، دبیر قرارگاه عدالت آموزشی وابسته به ستاد اجرایی فرمان امام(ره)، منتشر شد؛ گفتوگویی که در آن از تحول بنیادین در آموزش، نقش معلم بهعنوان موتور محرک اجتماعی و ضرورت همافزایی نهادها سخن به میان آمد. در این شماره، بخش سوم این گفتوگو را میخوانید؛ گفتوگویی که تمرکزش بر نقش خانواده و جامعه، انگیزههای شخصی و میدانی فعالان عدالت آموزشی و همچنین برنامههای عملیاتی برای توانمندسازی معلمان در استان هرمزگان است.

نقش خانوادهها و جامعه در تحقق عدالت آموزشی
دریا:به نظر شما نقش خانوادهها و جامعه در تحقق عدالت آموزشی چیست؟
در بحث خانوادهها، ما با یک واقعیت دوگانه مواجهیم. از یک طرف، سطح سواد علمی خانوادهها نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده؛ خانوادههای تحصیلکردهتری داریم. اما از طرف دیگر، در حوزه تربیت فرزند دچار افت شدهایم. این دو لزوماً با هم همراستا نیستند. ممکن است پدر و مادری مدرک دانشگاهی داشته باشند، اما در تربیت فرزند دچار سردرگمی باشند.در تعلیم و تربیت اسلامی، بستر اصلی تربیت «خانواده» است. مدرسه نباید مرجع اصلی تربیت باشد؛ بلکه باید کمککننده خانواده باشد تا خانواده بتواند نقش خودش را درست ایفا کند.
ما اگر مدرسه را جایگزین خانواده کنیم، از اساس مسیر را اشتباه رفتهایم. در قرارگاه عدالت آموزشی، در کنار برنامهریزی برای رشد و توانمندسازی معلمان، حتماً باید به سراغ خانوادهها هم برویم. این یعنی طراحی برنامه برای آموزش والدین، برای افزایش آگاهی تربیتی آنها و برای همراهسازیشان با مدرسه. بهویژه در مناطق روستایی و کمبرخوردار، بسیاری از خانوادهها با ابزارهای نوین آموزشی، فضای مجازی و حتی شیوههای جدید یادگیری آشنا نیستند. اگر خانواده همراه نشود، هرچقدر هم مدرسه تلاش کند، نتیجه کامل به دست نمیآید.به همین دلیل، ما نیازمند کارگروههای تخصصی در قرارگاه عدالت آموزشی هستیم که بهطور مشخص روی خانوادهها کار پژوهشی، آموزشی و برنامهریزی انجام دهند. عدالت آموزشی فقط با کتاب و معلم محقق نمیشود؛ عدالت آموزشی یعنی ایجاد یک زیستبوم تربیتی سالم که خانواده، مدرسه و جامعه در آن همجهت باشند.
دریا:چه انگیزهای دارید که بهعنوان دبیر قرارگاه عدالت آموزشی به فعالیتهای خود ادامه میدهید و چگونه انرژی و انگیزهتان را حفظ میکنید؟ همچنین چه تجربههای ملموسی از تأثیر عدالت آموزشی بر زندگی دانشآموزان هرمزگان داشتهاید؟
انرژی ما از آدمها میآید؛ از همراهان، از معلمها، از دانشآموزها. فشار کاری، مشکلات اقتصادی و دغدغههایی که همه مردم دارند، برای ما هم هست. اما بعضی صحنهها و تجربهها، آنقدر تأثیرگذار است که خستگی را از تن آدم درمیآورد.اجازه بدهید یک خاطره بگویم. ما در یکی از مناطق انتهایی رودان، در بخشهایی از جغین جنوبی، در روستای پالور، پروژه تجهیز یک کارگاه آموزشی را داشتیم؛ در یک مدرسه شبانهروزی. خود دانشآموزان هم در اجرای کار مشارکت داشتند؛ از نصب تجهیزات گرفته تا رنگزدن و کارهای فنی ساده. هم یاد میگرفتند و هم در ساختن فضای مدرسهشان سهیم میشدند.یکی از دانشآموزان از من پرسید: «چقدر پول میگیری که اینجا کار میکنی؟ از کی پول گرفتی؟» وقتی صمیمیتر شدیم، به او گفتم: «من پولی نمیگیرم. رهبر به من مأموریت داده و گفته بیا برای این بچهها کار کن.» اول تعجب کرد. باورش نمیشد. اما در سفرهای بعدی که دوباره به آن منطقه رفتیم، همان دانشآموز آمد و با جدیت پرسید: «واقعاً از طرف رهبر آمدی؟»
برای آن بچهها، این جمله یعنی «کسی ما را فراموش نکرده». یعنی در گوشهای از استان هرمزگان، در یک مدرسه شبانهروزی دورافتاده، یک نفر بیمنت آمده و دارد برایشان کار میکند. امروز همان بچهها در همان کارگاه، روی موضوعاتی مثل کشاورزی هوشمند تحقیق میکنند. این یعنی هویتبخشی، یعنی انگیزهآفرینی.وقتی میبینید یک دانشآموز که تا دیروز احساس بیپناهی میکرد، امروز با افتخار عکس کارگاهش را به دیوار زده و به آینده فکر میکند، این بزرگترین منبع انرژی است. این همان جهادی است که رهبرمعظم انقلاب از آن حرف میزنند. جهاد فقط در میدان نظامی نیست؛ آموزش هم یک سنگر است. اگر حکم رهبری امروز «توانمندسازی مدارس دولتی» است، این برای ما حکم جهاد دارد. بسمالله؛ باید بلند شد و وارد میدان شد.

معلم، معمار آینده کشور
دریا:برای معلمان چه برنامههایی در قرارگاه عدالت آموزشی اجرا میکنید؟
ما از سال گذشته، دورههای توانمندسازی معلمان را با عنوان «معلم ما» یا «معلم؛ معمار آینده کشور» آغاز کردیم. این عنوان را از فرمایشات مقام معظم رهبری گرفتیم که میفرمایند معلم، معمار آینده کشور است. هدف اصلی این طرح، شبکهسازی معلمان و ارتقای مهارتهای کاربردی آنهاست.در این سامانه آموزشی، هیچ پرداخت مالیای وجود ندارد. هیچ معلمی به اجبار وارد دوره نمیشود و هیچ امتیاز ضمن خدمتی هم داده نمیشود. اما چون دورهها کاربردی، مفید و مسئلهمحور است، معلمان با انگیزه وارد میشوند. ما از اساتید برجسته کشوری استفاده کردهایم؛ از آموزش علوم تجربی و ریاضیات گرفته تا یادگیری مشارکتی، مدیریت کلاس، آموزش در مدارس چندپایه و مناطق چندزبانه.
نکته مهم این است که این آموزشها «دمدستی» یا صرفاً تئوریک نیست. معلم یاد میگیرد چطور کلاس ۳۰ یا ۴۰ نفره را مدیریت کند، چطور برنامهریزی داشته باشد و چطور فضای کلاس را از یک محیط فرسایشی به یک فضای پرنشاط تبدیل کند. وقتی معلم این مهارتها را یاد میگیرد و نتیجهاش را در کلاس میبیند، خودش مبلغ این مسیر میشود.ما قرار است حدود ۱۰۰ نفر از معلمان برتر این دورهها را برای آموزشهای تخصصیتر به تهران اعزام کنیم تا بهعنوان «پشتیبان آموزشی» فعالیت کنند.
این پشتیبانها به استان برمیگردند و آموزش معلمان دیگر را برعهده میگیرند. این یعنی یک زنجیره پایدار آموزش؛ کمهزینه، پرثمر و مبتنی بر روحیه جهادی.اگر آموزشوپرورش استان، بهویژه اداره تکنولوژی و گروههای آموزشی، صرفاً در ترویج این سامانه با ما همراهی کند، من با قاطعیت میگویم طی سه سال، سطح توانمندی معلمان شهری و روستایی استان به یک حد نسبی و قابل قبول خواهد رسید. آنوقت عدالت آموزشی، نه در شعار، بلکه در کلاس درس اتفاق میافتد.

بنگاههای اقتصادی آموزش را جدی بگیرند
دریا:نقش بنگاههای اقتصادی، صنایع و خیرین آموزشی را در این مسیر چگونه میبینید؟
بنگاههای اقتصادی و صنایع باید آموزش را جدی بگیرند؛ نه بهعنوان یک اقدام نمایشی، بلکه بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت. مسئولیت اجتماعی یعنی تربیت نیروی انسانی آینده. اگر یک صنعت امروز در مدرسه سرمایهگذاری کند، فردا نیروی کار آگاه، متخصص و متعهد خواهد داشت.اما این مشارکتها باید هدفمند و هماهنگ باشد. مرجعیت لازم است؛ یک استاندار، یک نماینده یا یک مدیرکل آموزشوپرورش قوی که بتواند همه این ظرفیتها را به خط کند، همافزایی ایجاد کند و منابع را دقیق، عادلانه و بهموقع هزینه کند. اگر این اتفاق بیفتد، هم عدالت آموزشی محقق میشود و هم اعتماد عمومی افزایش پیدا میکند.
عدالت آموزشی، یک پروژه کوتاهمدت یا صرفاً دولتی نیست
گفتوگوی سوم ما با آرش باقرپور، بیش از هر چیز نشان میدهد عدالت آموزشی، یک پروژه کوتاهمدت یا صرفاً دولتی نیست. این مسیر، نیازمند همراهی خانوادهها، توانمندسازی معلمان، همافزایی نهادها و ایفای واقعی مسئولیت اجتماعی صنایع و خیرین است. هرمزگان برای رسیدن به عدالت آموزشی، بیش از هر چیز به «باهمبودن» نیاز دارد؛ باهمبودنی که از خانه آغاز میشود، در مدرسه قوام مییابد و در جامعه به ثمر مینشیند.






ثبت دیدگاه