حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنج شنبه, ۴ دی , ۱۴۰۴ Thursday, 25 December , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 6315 تعداد نوشته های امروز : 13 تعداد اعضا : 13 تعداد دیدگاهها : 173×
  • تقویم شمسی

    آذر ۱۴۰۴
    ش ی د س چ پ ج
        فروردین »
     123456789101112131415161718192021222324252627282930  
  • بیمارستان یا قبرستان؟
    ۰۴ دی ۱۴۰۴ - ۴:۰۲
    شناسه : 37332
    بازدید 116
    0
    دریانیوز//بیمارستان یا قبرستان؟ وقتی جاده، مرز باریک مرگ و زندگی می‌شود.در استان هرمزگان، هنوز هم برای بسیاری از مردم، رسیدن به بیمارستان یک «امکان» نیست؛ یک «قمار» است. قماری میان زندگی و مرگ.
    ارسال توسط : نویسنده : علی زارعی منبع : روزنامه دریا
    پ
    پ

    دریانیوز//بیمارستان یا قبرستان؟ وقتی جاده، مرز باریک مرگ و زندگی می‌شود.در استان هرمزگان، هنوز هم برای بسیاری از مردم، رسیدن به بیمارستان یک «امکان» نیست؛ یک «قمار» است. قماری میان زندگی و مرگ. قماری که گاهی نتیجه‌اش نه تخت بیمارستان، که سنگ قبر است.

    در مناطقی چون بشاگرد، کوهشاه احمدی، بخش احمدی و ده‌ها روستای دورافتاده دیگر، نبود جاده استاندارد، نبود پل ایمن و انسداد مسیرها در فصل بارندگی، سال‌هاست جان انسان‌ها را گروگان گرفته است؛ بی‌سروصدا، بی‌تابلو و بی‌پاسخگو.در این جغرافیای رنج، بیمارستان برای برخی شبیه قبرستان است؛ نه به‌خاطر کمبود پزشک، بلکه چون اصلاً به آن نمی‌رسند.

    مادر بارداری که در دل شب درد زایمان می‌گیرد، مصدومی که در تصادف یا حادثه کاری مجروح می‌شود، کودک یا سالمندی که عقرب یا مار او را نیش می‌زند؛ همه یک سوال مشترک دارند: «آیا راهی هست؟» و اغلب پاسخ، سکوت جاده‌ای است که یا وجود ندارد، یا در اولین باران، فرو می‌ریزد و بسته می‌شود.هفته گذشته، در بارندگی‌ها، بیماری با درد شدید آپاندیس در بخش احمدی، نه با آمبولانس، که با لودر از رودخانه عبور داده شد.

    تصویری که اگرچه تلخ است، اما استثنا نیست؛ نماد یک وضعیت مزمن است. وقتی بیمار با ماشین سنگین از رودخانه می‌گذرد، یعنی سیستم حمل‌ونقل درمانی فروپاشیده است. یعنی جاده، نه مسیر نجات، که مانع حیات شده است.در چنین شرایطی، گاهی تنها راه، امدادرسانی هوایی است؛ راه‌حلی پرهزینه، محدود و اضطراری که نمی‌تواند جای زیرساخت را بگیرد. آیا مردم این مناطق باید همیشه منتظر بالگرد باشند؟ آیا جان انسان‌ها باید به وضعیت آب‌وهوا، بودجه‌های معوق و وعده‌های تکراری گره بخورد؟از سوی دیگر، تخریب برخی پل‌ها و جاده‌ها در همین بارندگی‌های اخیر، پرسش‌های جدی‌تری را پیش می‌کشد.

    این سازه‌ها چند سال عمر داشتند؟ نظارت هنگام اجرا کجا بود؟ چرا با اولین سیلاب، پل فرو می‌ریزد و راه قطع می‌شود؟ این‌ها حوادث طبیعی نیست؛ نتیجه ضعف نظارت، اجرای غیراصولی و پروژه‌هایی است که روی کاغذ افتتاح می‌شوند، اما در میدان، تاب نمی‌آورند.در استانی که صنایع بزرگ، معادن، بنگاه‌های اقتصادی و گردش مالی کلان دارد، پذیرفتنی نیست که جاده‌های مرگ همچنان قربانی بگیرند. مشارکت اجتماعی صنایع در جاده‌سازی، پل‌سازی و رفع نقاط حادثه‌خیز، دیگر یک کار خیرخواهانه نیست؛ یک ضرورت اخلاقی و اجتماعی است.

    وقتی از خاک این استان سود می‌برند، باید در حفظ جان مردمش هم سهم بپردازند.جاده فقط آسفالت نیست؛ شریان زندگی است. هر روز تأخیر در ساخت، هر پل نیمه‌کاره و هر پروژه بی‌کیفیت، یعنی احتمال یک مرگ دیگر. پرسش اینجاست: تا چه زمانی باید میان بیمارستان و قبرستان، جاده‌ای نباشد.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.