دریانیوز// بندرعباس، شهر آفتاب و دریا، سالهاست بارِ مهاجرت، کار و اقتصاد جنوب را به دوش میکشد. شهری بندری و مهاجرپذیر که بهحق «ایرانِ کوچک» نام گرفته؛ جایی که اقوام مختلف از گوشهوکنار کشور برای کار در بندر، صنایع، خدمات، بازار و پروژههای عمرانی کنار هم زندگی میکنند.اما همین ویژگی، امروز به پاشنهآشیل بزرگ شهر تبدیل شده است: بحران مسکن؛ بحرانی که با عدم ساخت و تحویل حدود ۱۵ هزار واحد «مسکن ملی» در شمال بلوار شهید رجایی بندرعباس، عمیقتر و فرسایندهتر شده و مستأجران و حتی بیخانمانها را به لبه تابآوری رسانده است.
عرضهای که جا ماند، تقاضایی که انفجار کرد
در بیش از یک دهه گذشته، تقاضای مسکن در بندرعباس با سرعتی بیشتر از عرضه رشد کرده است. مهاجرت کاری، رشد جمعیت، تمرکز فرصتهای شغلی و ضعف برنامهریزی برای تولید مسکن، کفه تقاضا را سنگین و بازار را ملتهب کرده است. نتیجه روشن است: اجارهخانهای که دیگر با درآمدها همخوانی ندارد. خانههای مناسب کمیاباند و قیمتها بیسروسامان؛ نظارتی دیده نمیشود و هر صاحبخانهای ساز خود را میزند.
چاهستانیها؛ روایت یک خانواده در آستانه بیخانمانی
در محله چاهستانیهای بندرعباس، کارگر شهرداری با سه فرزند-نوزادی ۱۰ ماهه، کودکی ۹ ساله و دانشآموزی ۱۲ ساله-در خانهای فرسوده زندگی میکند. خانهای که مدتی پیش بخشی از دیوارش فرو ریخت و او با دستهای خودش و چند کیسه سیمان ترمیمش کرد. اما این پایان ماجرا نیست. صاحبخانه به دلیل فرسودگی بنا قصد بازسازی دارد و از این خانواده خواسته پیش از تخریب و وقوع حادثه، خانه را تخلیه کنند.پول پیش این خانواده فقط ۵۰ میلیون تومان است؛ رقمی که در بازار امروز بندرعباس تقریباً هیچ است. در همان محلات معمولی شهر، ودیعههای خانه های معمولی در محلات حاشیه ای و بافت فرسوده بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ و حتی ۵۰۰ میلیون تومان اعلام میشود. برخی از خانه ها در بارندگی ها مانند آبکش بوده و آب از سقف و دیوارهای سوراخ وارد خانه ها می شوند و اما اجاره شان بالاست.او اکنون ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان اجاره میدهد، در حالی که متوسط حقوق ماهانهاش ۱۵ تا۱۶ میلیون تومان است و اقساط دیگری هم دارد. میگوید حتی اگر بخواهد، توان پرداخت اجاره بیشتر را ندارد. به خیرین چشم دوخته تا شاید بتواند سقفی امنتر برای خانوادهاش فراهم کند.تلختر آنکه این پدر کارگر حتی نتوانسته از وام فرزندآوری استفاده کند؛ نه ضامن داشته و نه اعتبار بانکی. بانک هم گفته بودجه شان تمام شده است. شرایطش را «سخت، نفسگیر و ناامیدکننده» توصیف میکند؛ شرایطی که هر روز هزاران خانواده دیگر در بندرعباس با آن دستوپنجه نرم میکنند. سه ماه پیگیر یافتن خانه مناسب است و هنوز نتوانسته بیابد. مادر خانواده هم نگران آوارگی شان با دو فرزند دانش آموز ابتدایی است.
«خانه نیست»؛ جملهای که همه میشنوند
در گفتوگو با شهروندان در مناطق مختلف، جملهای مشترک تکرار میشود: «خانه نیست.» مستأجران میگویند به دلیل کمبود شدید واحد اجارهای، برخی صاحبخانهها در مناطق مناسبتر ودیعههای میلیاردی طلب میکنند. بسیاری از زوجهای حتی بدون فرزند توان اجاره خانه ندارند. خانوادههایی که بچه دارند، با بهانههایی مثل «سروصدای بچهها» از سوی برخی مالکان رد میشوند و ناچارند به حاشیهها رانده شوند؛ جایی که خانهها فرسودهتر و خطرناکتر است و در همین مناطق هم که آسیب های اجتماعی بالاست، هم خانه کم و گران است. حتی مدارس در محلات هم شلوغ هستند و شرایط خوبی ندارند و در آسیب های اجتماعی غرق هستند و متولیان مربوطه بنظر می رسد این مدارس را فراموش کرده اند.
مسکن ملی؛ فرصتی که از دست رفت
بخش مهمی از گلایهها متوجه عملکرد چند سال گذشته در اجرای طرح مسکن ملی در بندرعباس است. شهروندان میگویند اگراز چهار سال پیش وزارت راه و شهرسازی، زمین را به متقاضیان بندرعباس واگذار میکرد تا خودشان خانههای ساده و ویلایی بسازند، امروز هزاران واحد مسکونی ساخته شده بود. اما زمین واگذار نشد، ساختوساز جدی انجام نگرفت و اکنون نیز سهم آورده متقاضیان با جهش قیمت مصالح، دستمزد و خدمات چند برابر شده است؛ بهگونهای که بسیاری از متقاضیان دیگر توان پرداخت ندارند.
عدم تحویل حدود ۱۵ هزار واحد مسکن ملی در شمال بلوار شهید رجایی نهتنها گرهی باز نکرده، بلکه به تشدید التهاب بازار دامن زده است. وعدهها یکییکی داده شد، اما زمان گذشت و خانهها ساخته نشدند؛ و هر ماه که گذشت، قیمتها بالاتر رفت.
قیمتهای بیمهار و سایه مافیا
در بازار ملک بندرعباس، واژه «نظارت» غایب بزرگ است. برخی شهروندان از مافیای مسکن سخن میگویند؛ شبکهای غیررسمی از سوداگران که با احتکار، قیمتسازی و دلالی، «خون مردم را در شیشه کردهاند». نبود چارچوب شفاف برای قیمتگذاری، ضعف کنترل بر قراردادها و نبود ابزارهای بازدارنده، فضا را برای سودجویی باز گذاشته است. اپلیکشن های مجازی هم بدون نظارت ، توسط دلالان و مافیا و سوداگران مسکن قیمت سازی ملک واجاره را انجام می دهند.
پیامدهای اجتماعی؛ وقتی سقف امن نیست
بحران مسکن فقط عدد و رقم نیست؛ پیامدهای اجتماعی دارد: افزایش حاشیهنشینی، ناایمنی ساختمانها، ترک تحصیل پنهان کودکان، فرسودگی روانی خانوادهها و تضعیف سرمایه اجتماعی. گاهی هم طلاق ،خودکشی و آسیب های اجتماعی دیگر بدلیل مشکل مسکن شنیده و دیده می شود که موردتوجه مسئولان قرار نگرفته است.
وقتی خانوادهای هر سال یا هر چند ماه نگران تخلیه است، وقتی پدری نگران ریزش دیوار و جان فرزندش میشود، وقتی مادر خانواده برای یافتن خانهای «قابل اجاره» تحقیر میشود، جامعه هزینه میدهد.
چه باید کرد؟
کارشناسان و شهروندان چند راهکار فوری و میانمدت را مطرح میکنند:
• تسریع واقعی در ساخت و تحویل مسکن ملی و اعلام زمانبندی شفاف و قابل پایش.
• واگذاری زمین به متقاضیان بومی با الگوی ساخت ساده و کمهزینه، متناسب با اقلیم بندرعباس.
• کنترل و نظارت بر بازار اجاره؛ تعیین سقف رشد منطقی، شفافسازی قراردادها و برخورد با دلالی.
• حمایت هدفمند از مستأجران کمدرآمد؛ وام ودیعه با شرایط واقعی (ضامنمحور نباشد)، کمکهزینه اجاره و نقشآفرینی خیرین.
• نوسازی بافتهای فرسوده با تضمین امنیت ساکنان و حمایت از ساکنان.
• اجرای طرح هایی برای حمایت از خانواده های محروم و بخصوص چندفرزندی ها و زوج های جوان برای خانه دار شدن
• مشارکت صنایع برای ساخت مسکن برای کارگران و پرسنل خودشان و همچنین ساخت مسکن برای محرومان در راستای ایفای نقش مسئولیت های اجتماعی
پایان باز؛ شهری که هنوز امید میخواهد
بندرعباس هنوز زنده است؛ با مردمی سختکوش و اقتصادی پویا. اما اگر بحران مسکن مهار نشود، همین موتور اقتصادی از نفس میافتد. خانه، حداقلِ کرامت انسانی است. تا وقتی سقف امن به رویا تبدیل شده، توسعه معنایی ندارد. چشمها به تصمیمهای امروز است؛ تصمیمهایی که اگر بهموقع و شجاعانه نباشند، فردا هزینهای چند برابر خواهند داشت.
مسکن ملیِ نساخته، مستأجرانِ آواره
دریانیوز// بندرعباس، شهر آفتاب و دریا، سالهاست بارِ مهاجرت، کار و اقتصاد جنوب را به دوش میکشد.






ثبت دیدگاه