دریانیوز//باران، در ذات خود رحمت است؛ نشانه زندگی، طراوت و امید. اما در روزهای اخیر، باران در هرمزگان چهرهای دیگر از خود نشان داد؛ چهرهای خشن و ویرانگر که نهتنها خیابانها و رودخانهها را طغیانزده کرد، بلکه زخمهای کهنه فقر، محرومیت و بیتدبیری را دوباره سرباز کرد. سیلابهای اخیر، هزاران خانه شهری و روستایی را درهم کوبید، سقفها فرو ریخت، دیوارها ترک برداشت و خانوادههایی که پیش از این هم با حداقلها زندگی میکردند، یکشبه همه داراییشان را در گل و لای جا گذاشتند.در روستاها ومحلات حاشیه ای وبافت فرسوده، خانههای قدیمی، کاهگلی و فرسوده تاب نیاوردند و در حاشیه شهرها، همان خانههایی که سالهاست با عنوان «بافت فرسوده» فقط در گزارشها دیده میشوند، یکی پس از دیگری تسلیم باران شدند. حتی مرکز استان نیز از این فاجعه در امان نماند. آبگرفتگی معابر، تخریب منازل و انسداد مسیرها، زندگی عادی را برای روزها مختل کرد و بار دیگر این پرسش را به میان آورد که چرا هر بار طبیعت، ضعیفترینها را نشانه میگیرد؟واقعیت تلخ این است که باران مقصر اصلی نیست؛ مقصر، سالها انباشت فقر، نابرابری و بیتوجهی به زیرساختها و مسکن محرومان است. استانی که در آمارهای رسمی، در فقر، فلاکت و بیکاری در صدر استانهای کشور قرار دارد، چگونه میتواند در برابر یک بارندگی شدید تاب بیاورد؟ هرمزگان با جایگاهی مهم در اقتصاد ملی، با بنادر، صنایع بزرگ، معادن و موقعیت راهبردی، نباید اینگونه با محرومیت مزمن دستبهگریبان باشد.
این تضاد آشکار میان ثروت تولیدشده و فقر زیسته مردم، دردناکتر از خود سیلاب است.در این میان، اقدامات نهادهای امدادرسان و خدماترسان قابل تقدیر است. از نخستین ساعات بارندگی و بروز خسارتها، ستاد اجرایی فرمان امام(ره)، سپاه، بسیج، هلالاحمر و دستگاههای اجرایی وارد میدان شدند؛ مسیرها بازگشایی شد، امدادرسانی آغاز شد و تلاش شد تا خانوادههای آسیبدیده تنها نمانند. شرکت سیمان نیز با اقداماتی برای کمک به آسیبدیدگان و همکاری با دستگاههای امدادی و اجرایی، نقش خود را در این روزهای سخت ایفا کرد. شرکت فولاد هرمزگان هم با اعلام آمادگی برای کمک به خسارتدیدگان، بار دیگر بر مسئولیت اجتماعی صنایع بزرگ تأکید کرد. این همراهیها ارزشمند است، اما کافی نیست.حجم خسارتها گستردهتر از آن است که با کمکهای مقطعی و اقدامات کوتاهمدت جبران شود. امروز هزاران خانه فرسوده شهری و روستایی نیازمند بازسازی و تعمیر اساسیاند. ترمیم سقفها با پلاستیک، اگرچه در لحظه ضروری و نجاتبخش است، اما فقط مُسکن است؛ مسکنی موقت برای دردی عمیق. خانهای که دیوارش ترک برداشته و سقفش توان تحمل ندارد، با اولین باران یا زلزله بعدی میتواند به قبری خاموش برای ساکنانش تبدیل شود. آیا باید منتظر فاجعهای بزرگتر بمانیم تا دوباره سوگواری کنیم؟محرومان این استان، توان مالی بازسازی ندارند.
بسیاری از آسیبدیدگان، مددجویان نهادهای حمایتیاند که همین حالا هم با یارانه و مستمری حداقلی روزگار میگذرانند. خسارتی که به این خانوادهها وارد شده، فراتر از تخریب یک سقف یا دیوار است؛ امنیت روانی، احساس پناه داشتن و کرامت انسانیشان آسیب دیده است. اینجاست که نقش صنایع بزرگ، بنگاههای اقتصادی و نهادهای انقلابی پررنگتر از همیشه میشود.مسئولیت اجتماعی، نباید فقط به چند بیانیه یا کمک نمادین خلاصه شود. صنایع مستقر در هرمزگان، که از منابع این استان بهره میبرند و سودهای کلان دارند، باید در خط مقدم بازسازی قرار گیرند. بازسازی مسکن محرومان، تأمین مصالح، مشارکت در اجرای پروژههای ایمنسازی بافتهای فرسوده و حمایت پایدار از خانوادههای سیلزده، مصداق واقعی ایفای مسئولیت اجتماعی است. این یک لطف یا بخشش نیست؛ یک وظیفه اخلاقی و اجتماعی است.امروز، هرمزگان نیازمند یک عزم جمعی است؛ از دولت و نهادهای حاکمیتی گرفته تا صنایع، خیران و سازمانهای مردمنهاد. برنامهای جامع برای بازسازی، نه فقط ترمیم، باید در دستور کار قرار گیرد. باید بهجای واکنشهای مقطعی، به پیشگیری اندیشید؛ به مقاومسازی، به ساماندهی بافتهای فرسوده و به توانمندسازی اقتصادی مردم تا در برابر بحرانها، اینچنین بیپناه نباشند.بارانهای اخیر، آینهای بود که حقیقت را بیپرده نشان داد. اگر امروز از کنار این هشدار عبور کنیم، فردا شاید دیر باشد. جلوگیری از مدفون شدن محرومان زیر آوار خانههای فرسوده، فقط با همدلی، مسئولیتپذیری و اقدام جدی ممکن است. هرمزگانِ محروم، بیش از هر زمان دیگری، چشمانتظار حمایت کامل و پایدار است؛ حمایتی که نه از سر ترحم، که از سر عدالت باشد.






ثبت دیدگاه