دریانیوز//بیستوپنج سال، عدد کوچکی نیست؛ نه برای یک انسان، و نه برای یک روزنامه.بیستوپنج سال یعنی عبور از نسلها، تغییر دولتها، فرسایش امیدها و بازسازی اعتماد. یعنی ماندن، آنهم در سرزمینی که ماندن همیشه سادهترین انتخاب نبوده است.
روزنامه «دریا» امروز وارد بیستوپنجمین سال انتشار خود میشود؛ فصلی که بیش از آنکه جشن باشد، فرصت مکث و تأمل است. مکثی برای پرسیدن این سؤال ساده اما تعیینکننده: آیا «دریا» توانسته در این سالها، همان بماند که قرار بود باشد؟
در روزگاری که بسیاری از رسانهها یا به سکوت عادت کردهاند یا به هیاهوی بیاثر، دوام آوردن یک روزنامهی محلی، خود یک کنش است. کنشی که نه با سرمایههای کلان ممکن میشود و نه با روابط پشتپرده؛ بلکه با اعتماد مردم. اعتمادی که اگر یکبار ترک بردارد، دیگر با هیچ تیتر درشتی ترمیم نمیشود.«دریا» از آغاز، انتخاب کرد که تریبون باشد؛ نه بلندگوی قدرت. انتخابی که شاید کمسود بود، اما پرمسئولیت. انتخابی که هزینه داشت؛ از فشار و محدودیت گرفته تا قضاوتهای عجولانه و گاه بیرحمانه. اما همین انتخاب، به این روزنامه هویتی داد که با تغییر زمان، تغییر نکند.بیستوپنج سال انتشار، یعنی «دریا» شاهد بوده است؛ شاهد وعدههایی که داده شد و فراموش شد، پروژههایی که آغاز شد و نیمهکاره ماند و مردمی که همچنان منتظر شنیده شدن ماندند.
وظیفهی رسانه در چنین مسیری، ثبت تاریخ نیست؛ یادآوری مسئولیت است.
و اگر «دریا» در این سالها معنایی داشته، از همین یادآوری آمده است؛ از ایستادن بر این اصل ساده که توسعه بدون پاسخگویی، صرفاً یک واژهی تزئینی است.
در میانهی این راهِ طولانی، نامهایی هستند که نمیشود از آنها گذشت؛ نه از سر تعارف، بلکه از سر انصاف. حاج ایوب دبیرینژاد، از همان نامهاست. نه فقط بهعنوان بنیانگذار «دریا»، بلکه بهعنوان کسی که به رسانه، قبل از آنکه حرفهای بیاموزد، اخلاق آموخت.او باور داشت روزنامه اگر قرار است بماند، باید پیش از هر چیز به مردم وفادار بماند؛ حتی وقتی این وفاداری، پرهزینه است. حاج ایوب رسانه را محل معامله نمیدید؛ محل تعهد میدید. تعهدی که نه با تغییر مسئولان کمرنگ میشد و نه با گذر زمان فرسوده.اما «دریا» اگر امروز به بیستوپنجمین سال رسیده، فقط محصول یک نام نیست. محصول یک مسیر جمعی است؛ مسیری که در آن، خبرنگار، دبیر، عکاس و نویسنده یاد گرفتهاند هر خطی که مینویسند، میتواند امید بسازد یا ناامیدی و مسئولیت همینجاست.بیستوپنج سالگی، سنِ بلوغ است؛ هم برای انسان و هم برای رسانه. سنی که دیگر نمیشود همهچیز را به «شرایط» نسبت داد. از این نقطه به بعد، «دریا» بیش از هر زمان دیگری باید مراقب باشد که به عادتِ ماندن، دچار نشود؛ چرا که خطرناکترین آفت رسانه، عادی شدن است.
اگر قرار است «دریا» همچنان تریبون مردم بماند، باید هر روز از خود بپرسد:
آیا هنوز صدای بیصدایان را میشنود؟ آیا هنوز در برابر انفعال، سکوت را انتخاب نمیکند؟و آیا هنوز آماده است برای حقیقت، هزینه بدهد؟در پایان این بیستوپنج سال، بازگشت به نام حاج ایوب دبیرینژاد، بازگشت به یک معیار است؛ معیاری برای سنجش خود. اینکه اگر او امروز این روزنامه را ورق میزد، آیا همان روح مطالبهگری را میدید که برایش ایستاد؟سالروز انتشار «دریا»، نه فقط یادآور آغاز یک نشریه، که یادآور آغاز یک تعهد است؛ تعهدی که هنوز تمام نشده.
راهی که آسان نبود، اما ارزش ماندن داشت.و شاید راز ماندگاری «دریا» همین باشد:ایستادن، حتی وقتی موجها بلندتر از همیشهاند.
صفحه اصلی » گروه » یادداشت و مقاله
بیستو پنج سال ایستادن کنار آب؛
دریانیوز//بیستوپنج سال، عدد کوچکی نیست؛ نه برای یک انسان، و نه برای یک روزنامه.






ثبت دیدگاه