دریانیوز//در شهری مثل بندرعباس که هر روزش با وعدههای عمرانی، برنامههای شهری و طرحهای توسعهای گره خورده، مردم دیگر تاب شنیدن جملهی «بهزودی تکمیل میشود» را ندارند. پروژههایی که میتوانند با یک مدیریت دقیق و یک برنامهریزی منسجم در چند روز یا چند هفته به نتیجه برسند، ماههاست در میانه راه رها شدهاند و تنها چیزی که برای شهروندان باقی گذاشتهاند، گردوغبار، ترافیک، سردرگمی و یک بیاعتمادی تلخ است. اجرای کند پروژهها، بهخصوص طرحهای اثرگذار در گرههای حیاتی شهر، امروز به یکی از مهمترین عوامل نارضایتی عمومی تبدیل شده و صدای مردم را بلندتر از همیشه کرده است.
نمونه بارز این بینظمی و کُندی آزاردهنده، طرح احداث دوربرگردان روبهروی اورژانس ۱۱۵ بندرعباس است؛ پروژهای که از همان ابتدا قرار بود گره مهمی از ترافیک این محدوده باز کند و عبور و مرور بیماران، خودروهای امدادی و مردم عادی را آسانتر سازد. اما حالا، پس از گذشت چندین هفته ـ شاید بهتر است بگوییم چندین هفتهی خستهکننده ـ هنوز در همان مراحل ابتدایی متوقف مانده است. جایی که باید سرعت، دقت و مسئولیتپذیری حرف اول را بزند، حالا به صحنهای از حرکت لاکپشتی پیمانکاران تبدیل شده؛ حرکتی که نهتنها امیدها را کمرمق کرده، بلکه باعث تشدید ترافیک و ایجاد مزاحمتهای جدی برای اورژانس و شهروندان شده است.مردم حق دارند بپرسند:چرا پروژهای که با کمی حضور میدانی، نظارت قوی و مدیریت اجرایی درست میتوانست در چند روز جمع شود، اینچنین کشدار و فرسایشی شده است؟
چرا باید هر پروژه در این شهر از همان ابتدا محکوم به تأخیر و کُندی باشد؟و مهمتر از همه، چرا شورای شهر و شهرداری ـ بهعنوان نهادهای ناظر و تصمیمساز ـ در برابر این وضعیت واکنش جدی نشان نمیدهند؟
این تنها یک پروژه نیست؛ روایت تلخی از وضعیت بسیاری از طرحهای عمرانی، پیادهروسازی، جدولگذاری، آسفالتریزی و حتی پروژههای کوچک اما ضروری شهری است. مردم هر روز که از کنار پروژههای نیمهجان و رهاشده عبور میکنند، احساس میکنند مدیریت شهری ترجیح میدهد کارها «آهسته و بیصدا» پیش برود، حتی اگر نتیجهاش تلخکامی و خستگی شهروندان باشد.
در شرایطی که هر روز سخن از توسعه، زیباسازی و بهبود کیفیت زندگی شهری گفته میشود، این کُندی، تصویر واقعی دیگری از مدیریت شهری به مردم عرضه میکند.واقعیت این است که بخش قابل توجهی از نارضایتی مردم، نه از نداشتن پروژهها، بلکه از ناتمام ماندن و کند پیش رفتن آنهاست. شهروندان بیش از هر چیز از این خستهاند که هر طرحی در شهرشان، بیدلیل و بیتوضیح، تبدیل به پروژهای زمانبر و بیپایان میشود.شورای شهر و شهرداری باید بدانند که اعتماد عمومی سرمایهای است که با هیچ بودجه و آییننامهای قابل خریدن نیست. نظارت بر پروژهها، الزام پیمانکاران به سرعت و کیفیت، حضور میدانی مدیران و پاسخگویی شفاف، حداقل کاری است که توقع میرود.
شهر امروز بیش از هر چیز نیازمند ارادهای جدی برای پایان دادن به عادت خطرناک کُندی است. مردمی که هر روز با مشکلات ناشی از این تأخیرها زندگی میکنند، حق دارند اجرای پروژه های شهرشان با سرعت مدیریت شود، نه با قدمهای خسته و بیحوصله پیمانکاران. اگر قرار است امیدِ شهر زنده بماند، پروژهها باید به حرکت درآیند؛ آن هم با سرعت، نظم و تعهد.






ثبت دیدگاه