دریانیوز// یک سال از آغاز دوره استانداری محمد آشوری تازیانی در هرمزگان میگذرد؛ مدیری که پیشینه بلندمدت نمایندگی مجلس و تجربههای سیاسی او، سطح انتظار از عملکرد اجراییاش را بالا برد. اما آیا این انتظار برآورده شد؟ گفتوگو با حجت الاسلام عباس فضلی، فعال سیاسی اصلاحطلب، تصویری نزدیک و انتقادی از وضعیت امروز استانداری ارائه میدهد.
سناتورهایی که وارد زمین اجرا میشوند
فضلی معتقد است ریشه بسیاری از کندیها، به سابقه سیاسی طولانی آشوری برمیگردد.به گفته او، «افرادی که سالها در جایگاه نمایندگی مجلس بودهاند، بهمرور تبدیل به «شخصیتهای سناتوری» میشوند؛ یعنی شبکه ارتباطی قوی دارند، اما از مسائل اجرایی فاصله میگیرند. این فاصله باعث شده استاندار در ورود به جزئیات اجرا، چابکی و اقتدار لازم را نداشته باشد».
انتصاباتی که دیر انجام شد و حرفوحدیث ساخت
یکی از محورهای انتقادی فضلی، تاخیر طولانی در انتصاب فرمانداران و مدیران است: «جامعه انتظار سرعت و شفافیت داشت، اما انتصابات با تأخیر انجام شد. نیروهای انتخابشده «تلفیقی و ناهمصدا» توصیف میشوند.بسیاری از آنها خصوصا فرمانداران، فاقد توان یا تجربه لازم برای مدیریت استان هستند». وی حتی معتقد است«تلاش استاندار برای ایجاد «وفاق» میان نیروهای سیاسی مختلف، در عمل به ضعف انسجام مدیریتی بدل شده است.»
مشاوران فراوان؛ کارکردهای حداقلی
یکی از بخشهای مهم نقد این فعال سیاسی، به تعیین تعداد قابل توجهی مشاور برمیگردد؛ اقدامی که بهجای تقویت تصمیمسازی، بیشتر «نمایشی» توصیف میشود.«هیچ حوزه تخصصی مشخص و تعریفشدهای برای مشاوران تعیین نشده است.جلسات و رفتوآمدهای اولیه آنها خیلی زود کاهش یافت.حتی برخی تصور داشتند که برایشان میز و دفتر ثابتی در استانداری در نظر گرفته خواهد شد، اما عملاً هیچ سازوکار عملیاتی برای استفاده از آنان شکل نگرفت. «فضلی معتقد است این وضعیت نشان میدهد مشاوران «به کار گرفته نشدهاند» و حضورشان بیشتر جنبه «حکم و عنوان» دارد.
کارهایی که وظیفه دستگاههاست، نه استاندار
به باور حجت الاسلام فضلی، بخشی از عملکردی که استانداری روی آن مانور داده است و میدهد، اصولاً در حوزه مأموریت استاندار تعریف نمیشود. «مواردی همچون خرید آمبولانس یا واگذاری دستگاه دیالیز به بیمارستان یا تجهیز یک ایستگاه آتش نشانی اقدامات جزئی و وظیفه دستگاههای اجرایی استان هستند».او میگوید: این موارد «وظیفه دانشگاه علوم پزشکی یا دیگر دستگاهها است»، نه «تحول استانی». از نگاه او، استاندار باید سطح مداخلهاش در قامت مدیر عالی استان ارتقا پیدا کند.
مدیریت اهل سنت؛ قدمی مثبت که کافی نیست
به کارگیری چند مدیر اهل سنت در شهرستانها، از جمله در جزیره قشم، از نظر او امری مثبت اما «نه یک تحول بزرگ» است. چرا که در هرمزگان ۴۰ تا ۴۵ درصد جمعیت استان اهل سنتاند. این انتصابها حق طبیعی آنان است، نه امتیازی ویژه. تحول واقعی زمانی است که در سطوح ملی از نیروهای هرمزگان استفاده بهینه شود.»
استانداری که «گران» تمام شد
فضلی به نکته مهمی اشاره میکند: «اینکه استانداری آشوری برای هرمزگان گران تمام شده است».او توضیح میدهد:»آشوری پنج تا شش دوره نماینده مجلس بوده.استعفای وی برای استاندار شدن، هرمزگان را از «یک کرسی مهم در مجلس» محروم کرد. انتظار این بود او در سطح وزارت یا معاونت رئیسجمهور نقشآفرینی کند.»او میگوید:»در حالی که هرمزگان از کمبود مدیران ملی رنج میبرد، نباید تنها سرمایههای سیاسیاش را در همین جغرافیا محدود کند.»
چرا استاندار شد؟ پشتپرده انتخاب
در بخش دیگری از گفتوگو، حجت الاسلام فضلی به روند انتخاب استاندار اشاره میکند: «ستاد آقای پزشکیان در هرمزگان ، در یک فرآیند طولانی، فهرست مفصلی از گزینههای بومی داشت. افراد مختلفی مانند نفیسی، سالاری، ذاکری، امینیپوری در این فهرست قرار داشتند اما در نهایت «به شکل ناگهانی» نام آشوری در صدر قرار گرفت.» به گفته او، «یک هدایت بیرونی» در وزارت کشور باعث شد همه گزینههای قبلی کنار بروند. او میگوید:» این تغییر ناگهانی، حتی اعضای ستاد را هم شوکه و غافلگیر کرد.»
نبود کادرسازی؛ مسئله مزمن هرمزگان
در ادامه، فضلی به موضوعی اساسیتر میپرداز: «هرمزگان در ۴۰ سال گذشته مدیر اجرایی ملی پرورش نداده و همین ضعف، امروز خودش را در لابیگری ملی، کمبود مدیران توانمند و محدود بودن چهرههای موثر نشان میدهد».
بومیگرایی ناکام در هرمزگان
فضلی با نگاهی کارشناسانه تأکید میکند که «استانداران بومی هرمزگان از جمله زائری و هاشمیتختی بهدلیل کمبود تجربه اجرایی و محدودیتهای مدیریتی قادر نبودهاند به مطالبات و توقعات جامعه پاسخ لازم بدهند.»
وی استنباط میکند که «انتخاب استانداران صرفاً بر اساس بومیبودن، بدون توجه به کارآمدی و ظرفیتهای مدیریتی، موجب شده عملکرد آنان بیشتر روزمرهنگر و محافظهکارانه باشد و تحولات اساسی در استان شکل نگیرد». فضلی همچنین به این نکته اشاره میکند که» استانداران غیربومی و باتجربهتر، مانند مقتدایی یا معین، بهواسطهی تجربه ملی و توان لابیگری توانستهاند پروژههای ماندگار و توسعهمحور ایجاد کنند، در حالیکه استانداران بومی اغلب گرفتار مدیریت روزمره و انتظارات محلی شدهاند». از منظر او، این تجربه نشان میدهد که «بومیگرایی بدون کارآمدی مدیریتی، نه تنها مشکل هرمزگان را حل نکرده بلکه گاه موجب کندی تصمیمگیری و ناکارآمدی مدیریتی در استان شده است».
انتظاراتی که همچنان بر زمین مانده
یکسالگی استانداری آشوری در هرمزگان، از نگاه این فعال سیاسی، با این شاخصها سنجیده میشود:
کندی شدید در اجرا
انتصابهای دیرهنگام و غیرهمافزا
استفاده نکردن از مشاوران
بزرگنمایی اقدامات کوچک
نبود تحول در سطح کلان اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی
از دست رفتن یک کرسی مجلس
تداوم خلأ مدیران ملی در هرمزگان
حجت الاسلام فضلی با احترام به سابقه سیاسی آشوری، معتقد است «آنچه مردم و گروههای سیاسی انتظار داشتند، محقق نشده است» و مسیر پیشرو نیازمند بازنگری جدی در شیوه مدیریت استان است.
دریانیوز// یک سال از آغاز دوره استانداری محمد آشوری تازیانی در هرمزگان میگذرد؛ مدیری که پیشینه بلندمدت نمایندگی مجلس و تجربههای سیاسی او، سطح انتظار از عملکرد اجراییاش را بالا برد.






ثبت دیدگاه