حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

چهارشنبه, ۵ آذر , ۱۴۰۴ Wednesday, 26 November , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 6068 تعداد نوشته های امروز : 2 تعداد اعضا : 13 تعداد دیدگاهها : 173×
  • تقویم شمسی

    آبان ۱۴۰۴
    ش ی د س چ پ ج
        فروردین »
     123456789101112131415161718192021222324252627282930  
  • هرمزگان؛ پایتخت اقتصادی یا پایتخت تناقض‌ها؟
    ۰۵ آذر ۱۴۰۴ - ۴:۱۴
    شناسه : 35962
    بازدید 115
    0
    دریانیوز//در هیچ‌کجای این سرزمین، پارادوکس و تناقض با چنین صراحت، چنین بی‌پروایی و چنین بی‌رحمی، در کنار هم نایستاده است؛ مگر در هرمزگان.
    ارسال توسط : نویسنده : علی زارعی منبع : روزنامه دریا
    پ
    پ

    دریانیوز//در هیچ‌کجای این سرزمین، پارادوکس و تناقض با چنین صراحت، چنین بی‌پروایی و چنین بی‌رحمی، در کنار هم نایستاده است؛ مگر در هرمزگان. استانی که در توصیفش، همه مسئولان یک‌صدا از «شاهرگ اقتصادی ایران» سخن می‌گویند؛ از قطب صنایع فولاد و آلومینیوم تا غول‌های نفت، گاز، انرژی و ده‌ها کارخانه و شرکت و مجتمع بزرگ اقتصادی که در آمارهای رسمی، موتور محرک درآمد کشور محسوب می‌شوند.

    اما وقتی همین آمارها را ورق می‌زنیم، باز هم هرمزگان در صدر جدول‌هاست؛ نه در رفاه و توسعه، بلکه در بیکاری، فقر، گرانی، فلاکت، آسیب‌های اجتماعی و محرومیت.این استان، انگار خودِ تناقض است؛ دو تصویر متضاد که پشت‌سر هم ایستاده‌اند و هرگز به یکدیگر نمی‌رسند: از یک‌سو تابلوی خیره‌کننده «پایتخت اقتصاد کشور» و از سوی دیگر کوچه‌هایی که هر روز زیر وزن فقر می‌شکنند و سقف‌هایی که روی سر ساکنان فرومی‌ریزند.صنایع در هرمزگان فقط نام‌شان بزرگ است.سال‌هاست که مسئولان از «مسئولیت اجتماعی صنایع» سخن گفته‌اند؛ اما در هرمزگان، این واژه شبیه یک شوخی تلخ است.

    امام‌جمعه بندرعباس پیش‌تر اعلام کرد که صنایع در دیگر استان‌ها بیش از ۲۰ همت در حوزه مسئولیت اجتماعی مشارکت دارند، اما در هرمزگان حتی به یک‌همت هم نمی رسد.یعنی استانی که نان صنایع را می‌پزد، از سهم خود حتی لقمه‌ای بر سر سفره نمی‌بیند.چند روز پیش، هنگامی که خبرنگار روزنامه از یکی از مدیران شرکت‌های گازی درباره میزان مشارکت اجتماعی می‌پرسد، نه گزارشی ارائه می‌شود و نه توضیحی؛ بلکه با پرخاش و تهدید روبه‌رو می‌شود: «همین اندک مشارکت را هم قطع می‌کنیم!»این تهدید، نه متوجه یک خبرنگار، بلکه متوجه مردم استان بود؛ مردمی که سال‌هاست هزینه صنعتی‌شدن ایران را از سلامت، محیط‌زیست، معیشت و آینده خود پرداخت کرده‌اند.

    استان حاشیه‌نشینان؛ مرکز توسعه کجاست؟شاید کمتر جایی در کشور باشد که در مرکز استان، در قلب شهر، بخش‌های وسیعی از محلات حاشیه‌ای، فرسوده، فراموش‌شده و خارج از دایره برنامه‌ریزی رسمی قرار داشته باشند. در بندرعباس، بخش زیادی از مردم در خانه‌هایی زندگی می‌کنند که هر لحظه امکان ریزش آن‌ها وجود دارد. خانواده‌هایی که نه توان بازسازی دارند، نه حامی‌ای دارند که دستشان را بگیرد.دولت، صنایع، نهادهای حمایتی؛ همه و همه گویا هرمزگان را فقط به‌عنوان محل استخراج سود و درآمد می‌شناسند؛ نه محل زندگی انسان‌هایی واقعی، با رنج‌های واقعی.در همین استان، هزاران خانواده در تأمین مسکن، درمان، اجاره، هزینه مدارس، دارو، حتی مایحتاج روزمره درمانده‌اند. ده‌ها هزار دانش‌آموز از تحصیل بازمانده‌اند و چند برابر این جمعیت، هر روز زیر فشار هزینه‌های آموزشی، به سمت ترک تحصیل هل داده می‌شوند.
    مدارس فرسوده در هرمزگان ؛ آینده‌ای است که از ریشه می‌پوسد.آموزش در هرمزگان سال‌هاست که در وضعیت اضطراری نفس می‌کشد. بسیاری از دانش‌آموزان در مدارسی درس می‌خوانند که نه استاندارد است، نه ایمن، نه دارای آزمایشگاه، نه تجهیزات آموزشی، نه حتی سیستم سرمایشی مناسب در گرمای طاقت‌فرسای جنوب. کمبود معلم، کلاس‌های چندپایه، کیفیت پایین و نبود امکانات پایه، آینده هزاران کودک را به تاریکی می‌برد.آخر چگونه ممکن است استانی که میلیاردها دلار از قلبش استخراج می‌شود، نتواند تمام مدرارس استاندارد موردنیاز برای فرزندانش بسازد؟ این‌همه صنعت، حتی نمی‌تواند یک‌هزارم سود خود را برای آموزش منطقه هزینه کند؟
    * فقر، بی‌کاری و مهاجرت معکوس به سمت قاچاق سوخت
    وقتی فقر، بیکاری، بی‌امیدی و نبود فرصت‌های شغلی دست به دست هم می‌دهند، طبیعی است که برخی نوجوانان و جوانان راهی جز قاچاق سوخت پیدا نکنند. اما این «انتخاب» نیست؛ اجبار است، فشار است، فرار از گرسنگی است.هر روز خبر تصادف، واژگونی، آتش‌سوزی، سوختن در شعله‌های بنزین و گازوئیل می‌شنویم. نیسان‌های بی‌پلاک، خودروهای بدون گواهینامه، رانندگی خلاف مسیر؛ همه و همه نشانه شغلی است که قانون، امنیت و کرامت انسانی را همزمان نقض می‌کند.

    در سوی دیگر اما قاچاقچیان سازمان‌یافته با درآمدهای میلیاردی کار خود را ادامه می‌دهند؛ بدون آنکه دستانشان بسوزد یا جاده‌ها برایشان جهنم شود. این تناقض، قلب مردم را می‌سوزاند.آیاسهم مردم استان از صنایع فقط باید بیماری و گرانی باشد؟آلودگی صنایع، سرطان‌ها، بیماری‌های تنفسی، گرانی مسکن ناشی از هجوم کارگران غیربومی، فشار بر زیرساخت‌های شهری، ترافیک؛ این‌ها سهم واقعی مردم هرمزگان از صنعت بوده است.حتی برخی از صنایعی که زیرمجموعه نهادهای انقلابی‌اند—که انتظار بیشتری از آن‌ها می‌رود—در عمل تفاوت معناداری با دیگر صنایع ندارند.

    مسئولیت اجتماعی برایشان نه اولویت است، نه وظیفه، نه افتخار؛ فقط یک «بار اضافه» است که از آن فرار می‌کنند.آسیب‌های اجتماعی در هرمزگان؛ بحران پنهان شده در سکوت مسؤلان است.این استان زخمی‌تر از آن چیزی است که آمارهای رسمی اجازه بیانش را می‌دهند. بسیاری از خانواده‌ها زیر فشار اقتصادی، به مرز فروپاشی رسیده‌اند. در گزارش‌هایی که هیچ‌گاه منتشر نمی‌شود، مواردی از خودکشی سرپرستان خانوار، طلاق‌های عاطفی و رسمی، رهاشدگی کودکان، اعتیاد و بی‌خانمانی دیده می‌شود؛ اما این دردها به جای درمان، فقط پنهان می‌شوند.اگر چاره‌ای اندیشیده نشود…برای هرمزگان باید تصمیمی جدی و فوری گرفت.

    نخست، دولت باید جنوب کرمان را به استان تبدیل کند تا فشار جمعیتی و مهاجرت اقتصادی بر دوش هرمزگان کاهش یابد. نیمه‌جان نگه‌داشتن دو منطقه محروم کنار هم، نه تنها راه‌حل نیست، بلکه محرومیت را تکثیر می‌کند.دوم، صنایع باید ناگزیر به ارائه گزارش‌های شفاف و الزام‌آور در حوزه مسئولیت اجتماعی شوند؛ نه با لطف مدیران، بلکه با قانون و نظارت شدید.سوم، آموزش، مسکن، درمان و بازسازی بافت‌های فرسوده باید در اولویت نخست قرار گیرد؛ نه در حاشیه، نه در گزارش‌های نمایشی.

    سخن آخر با دولتمردان:هرمزگان خسته است؛ خسته از وعده‌ها، خسته از نگاه تحقیرآمیز برخی مدیران، خسته از تحمل سهمی که فقط درد است.هیچ استانی در ایران به اندازه هرمزگان میان «داشتن» و «نداشتن» گرفتار نیست. ثروت‌هایش ملی است، اما فقرش محلی. درآمدهایش به سراسر کشور می‌رود، اما محرومیتش فقط بر دوش مردم خودش می‌ماند.پایان این داستان باید تغییر کند؛ وگرنه روزی خواهد رسید که حتی همین صدای اعتراض هم در میان آتش فقر و فرسودگی خاموش شود.هرمزگان حقش این نیست؛ حقش زندگی است، نه تناقض.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.