دریانیوز//اجرای پروژههای بزرگ اقتصادی، بهویژه در حوزههای فولاد، پتروشیمی و انرژی در استان هرمزگان، بدون اتکا به طرح جامع آمایش سرزمینی و ارزیابیهای دقیق زیستمحیطی و اجتماعی، یکی از ریشههای اصلی بحرانهای چندوجهی در این استان است. آمایش سرزمینی، سندی بالادستی است که هدف آن توزیع بهینه فعالیتها در فضا، با در نظر گرفتن توان محیطی، اجتماعی و اقتصادی هر منطقه است.در هرمزگان، فقدان اجرای این طرح یا نادیده گرفتن عمدی آن، به جای «توسعه پایدار»، منجر به «توسعه متمرکز و مخرب» شده است که سه پیامد عمده دارد: بحران محیط زیست، تشدید نابرابری منطقهای و تخریب ظرفیتهای بومی.
* بحران زیستمحیطی؛قربانی شدن اکوسیستمهای حساس
اولویتدهی به صنایع سنگین بدون ملاحظات آمایشی، حساسترین بخشهای محیط زیست هرمزگان را بهطور برگشتناپذیری تخریب کرده است.بسیاری از صنایع بزرگ (مانند فولاد و نیروگاهها) بهمنظور دسترسی به آب دریا برای خنکسازی یا تخلیه پساب، در مناطق ساحلی و مجاور خورها مستقر شدهاند.این استقرارها منجر به تخریب فیزیکی و تغییر کاربری اراضی حرا (یکی از ارزشمندترین اکوسیستمهای ساحلی و پرورشگاه آبزیان) شده است.
* آلودگی حرارتی و شیمیایی
تخلیه پسابهای صنعتی با دمای بالا یا حاوی فلزات سنگین به خلیج فارس، حیات آبزیان و مرجانها را بهویژه در اطراف بندرعباس و عسلویه (در مجاورت) به خطر انداخته است.
* آلودگی هوا و سلامت عمومی
تمرکز پالایشگاهها، پتروشیمیها و صنایع فلزی در یک
نقطه خاص، آلودگی هوا ناشی از گازهای سمی نظیر
( دیاکسید گوگرد ) و( اکسیدهای نیتروژن) را در آن مناطق، به سطوح بسیار خطرناکی رسانده است.این مسئله مستقیماً باعث افزایش بیماریهای تنفسی و قلبی در ساکنان شهرهای نزدیک به این مجتمعهای صنعتی شده است.
* بحران آب
صنایع بزرگ، مصرفکنندگان اصلی آب شیرین یا
آب شیرینسازیشده هستند. استقرار این صنایع بدون در نظر گرفتن ظرفیت آبی منطقه، فشار مضاعفی بر منابع آب محدود استان وارد کرده و سهم آب شرب مردم بومی و کشاورزی را کاهش داده است.
* تشدید نابرابری منطقهای و شکاف طبقاتی
توسعه نامتوازن، به جای ایجاد تعادل، تمرکز ثروت و امکانات را در نقاط خاصی (مانند بندرعباس و مناطق صنعتی غرب) افزایش داده و مناطق دیگر را در محرومیت فرو برده است.
* اقتصاد متمرکز و برونزا
پروژههای کلان، اغلب ارزش افزوده و سود اصلی خود را به خارج از استان منتقل میکنند. در حالی که آسیبهای
محیط زیستی و اجتماعی آن نصیب مردم بومی میشود.این تمرکز، باعث میشود بخش زیادی از مناطق شرقی و داخلی استان از هرگونه مزیت توسعهای محروم بمانند و توسعه فقط در کریدورهای صنعتی خاص رخ دهد.
* بحران نیروی کار و مهاجرت معکوس
صنایع بزرگ، بیشتر نیروی کار متخصص خود را از خارج استان تأمین میکنند و نرخ بیکاری جوانان بومی همچنان بالاست.این تمرکز اقتصادی، باعث مهاجرت داخلی جوانان از روستاها و شهرهای کوچک به مراکز صنعتی میشود که نتیجه آن حاشیهنشینی، تورم مسکن و گسترش آسیبهای اجتماعی در شهرهای صنعتی است.
* ناتوانی در استفاده از ظرفیتهای بومی،،؟
آمایش سرزمین میتوانست توسعه را بر اساس ظرفیتهای بومی و محلی (مانند کشاورزی ارگانیک، صیادی پایدار یا گردشگری دریایی) توزیع کند. اما تمرکز بر صنعت سنگین، این ظرفیتهای بومی را در سایه قرار داده و تضعیف کرده است.
* راهکار؛ بازگشت به اصول آمایش سرزمین
برای مهار این بحران، نیاز به یک بازنگری جدی در مدل توسعه هرمزگان وجود دارد: اولویتدهی به توان اکولوژیک تصمیمگیریهای جدید صنعتی باید مبتنی بر ظرفیت تحمل محیط زیست هر منطقه باشد. این یعنی منع استقرار صنایع آلاینده در مجاورت مناطق حساس (مانند حراها و زیستگاههای مرجانی).
* توزیع عادلانه توسعه
استفاده از اصول آمایش برای توزیع زیرساختها و خدمات در مناطق محروم و داخلی استان، برای کاهش مهاجرت به مراکز صنعتی و ایجاد فرصتهای شغلی محلی.
* جبران خسارات زیستمحیطی
الزام صنایع بزرگ به تخصیص سهمی از درآمد خود برای جبران، بازسازی و احیای زیستبومهای آسیبدیده استان.
بدون یک برنامه جامع و الزامآور آمایش سرزمین، هرمزگان همچنان قربانی توسعههای تکبعدی و کوتاهمدت خواهد بود و تناقض «قلب ثروتمند با تن بیمار» در این استان ادامه خواهد یافت.
صفحه اصلی » گروه » یادداشت و مقاله
دریانیوز//اجرای پروژههای بزرگ اقتصادی، بهویژه در حوزههای فولاد، پتروشیمی و انرژی در استان هرمزگان، بدون اتکا به طرح جامع آمایش سرزمینی و ارزیابیهای دقیق زیستمحیطی و اجتماعی، یکی از ریشههای اصلی بحرانهای چندوجهی در این استان است.






ثبت دیدگاه