دریانیوز// ساعت حدود دهونیم تا یازده شب، ۲۴ مهرماه؛ بلوار آیتالله خامنهای(مدظله العالی )رودان خلوتتر از همیشه است. دو نوجوان، «مصیب» ۱۷ ساله و دوستش «حسین» ۲۰ ساله، سوار بر موتورسیکلت از مسیر همیشگی عبور میکنند؛ مسیری که باید امن باشد اما بهتازگی محل اجرای یک پروژه عمرانی شده بود؛ بدون روشنایی کافی و بدون هیچ تابلوی هشداردهندهای.
همان لحظه که تلفن همراه یکی از خواهران مصیب زنگ میخورد، هیچکس نمیدانست آن سوی خط حادثهای انتظارشان را میکشد که زندگی یک خانواده یتیم و بیپناه را زیر و رو میکند.خواهر مصیب میگوید:«خواهرم توی مسیر برگشت به خانه چشمش به صحنه تصادف افتاده بود. نزدیکتر که شده، ناگهان فهمیده بود نوجوانی که بیهوش روی زمین افتاده، خودِ مصیب ماست…»
صحنهای که نباید اتفاق میافتاد
در محل تصادف، همهچیز گواه یک سهلانگاری بود:پُر از شن، خاک و تودههای رهاشده کنار جدولهای در حال تعمیر.نه چراغی، نه حفاظی، نه نواری، نه کوچکترین هشدار برای رانندگان. موتورِ دو نوجوان بیخبر از خطر، با «تودهی بار جمعشده کنار لبه جدول» برخورد کرده و هر دو روی آسفالت و سنگ جدول پرت شده بودند. حسین کمی بعد به هوش آمد، اما مصیب بیهوش، با ضربه مغزی و شکستگی جمجمه به بیمارستان منتقل شد.
ساعتهای اضطراب؛ از رودان تا بندرعباس
مصیب ابتدا در بیمارستان رودان تحت احیا قرار گرفت، اما شدت جراحات او نیازمند امکانات بیشتر بود. ساعت دو بامداد، با اورژانس به بیمارستان شهید محمدی بندرعباس منتقل شد.خانواده مصیب اما از همان ساعات نخست، از کمبود رسیدگی و ازدحام اورژانس گلایه داشتند:«دوازده ساعت تمام در اورژانس بود… نه تخت آیسییو خالی بود، نه رسیدگی جدی. جان بچهمان داشت از دست میرفت. آخر سر، از ناچاری با رضایت شخصی منتقلش کردیم بیمارستان امام رضا(ع).با انتقال به بیمارستان امام رضا(ع)، عملها و اقدامات جدی آغاز شد. پزشکان اعلام کردند سه رگ مغز او پاره شده است و بلافاصله تحت جراحی سنگین قرار گرفت.مصیب بعد از عمل کمی به هوش آمد، اما عفونت شدید ریه و سپس عفونت مغزی و مننژیت، وضعیت او را دوباره به مرز مرگ برد.
هزینههایی که کمر یک خانواده بیپناه را شکسته است
مصیب یتیم است؛ مادرش تحت پوشش کمیته امداد، اما هیچکدام از هزینههای سنگین درمان — از داروهای خارجی ۶۰ تا ۸۰ میلیون تومانی گرفته تا شبهای ۳۰ تا ۵۰ میلیونی آیسییو — تحت پوشش قرار نگرفته است.خواهر مصیب میگوید: «تمام زندگیمان را فروختیم… قرض کردیم… مردم کمک کردند. اما این هزینهها تمام نمیشود. مادرم حتی از کمیته امداد فقط خواست حداقل یک سوییت برای همراه بیمار بدهند… هیچ جوابی نگرفتیم.» پزشکان اعلام کردهاند که برای ادامه زندگی، مصیب نیاز فوری به عمل شانت مغزی دارد، اما بهدلیل وجود عفونت شدید، انجام عمل فعلاً غیرممکن است.خانواده شانت را نیز با هزینه بسیار بالا از بیرون خریداری کردهاند؛ اما هر روز تأخیر، جان او را در معرض خطر قرار میدهد.
انتظار برای عدالت
در هفتههای اخیر، خانواده این نوجوان یتیم خواستار حمایت قضایی شدند. با ورود دادستانی، امیدی تازه در دلشان جوانه زده است.بر اساس گزارش پلیس،شهرداری رودان به دلیل عدم رفع نقص معبر و نبود روشنایی کافی، ۵۰ درصد در حادثه مقصر شناخته شده است.این بدان معناست که شهرداری و پیمانکار موظف به پاسخگویی و جبران خسارتند؛ خسارتی که اکنون تنها یک عدد نیست، بلکه زندگی، سلامت و آینده یک نوجوان یتیم است.
فریاد کمک؛ صدای خانواده مصیب
خانواده مصیب امروز بیش از هر زمان دیگری درماندهاند. نه توان پرداخت هزینههای هر روزِ بیمارستان را دارند، نه امکان انتقال او را: «جابجاییاش خطرناک است… داروهایش حساس است… هر اشتباه کوچکی ممکن است او را از دستمان بگیرد.»اما بعد از یک ماه بستری شدن در بیمارستان امامرضا(ع)، خانواده می گویند بنا به تجویز پزشک معالج، مصیب به بیمارستان مسلمین شیراز اعزام و بستری است و همچنان با عفونت مغزی و فشار بالا دستوپنجه نرم میکند.
خانوادهاش روزها را با نگرانی،و شبها را با گریه و دعا میگذرانند.و تنها امیدشان دست خیر مردم، حمایت مسئولان و اجرای کامل عدالت.این گزارش نه یک روایت خبری خشک، که بازتاب درد خانوادهای است که زیر سایه ضعف مدیریت شهری و هزینههای کمرشکن درمان، نزدیک فرو پاشی است این خانواده چشمبهراهند ؛ برای یاری مردم، پاسخگویی شهرداری و دفاع دستگاه قضایی از حق نوجوانی که هیچ پناهی جز جامعهاش ندارد.






ثبت دیدگاه