دریانیوز//بحران آب در ایران امروز به یکی از مهمترین چالشهای ملی بدل شده است. تغییرات اقلیمی، خشکسالیهای پیاپی و افزایش جمعیت، فشار بیسابقهای بر منابع محدود آبی کشور وارد کردهاند. در چنین شرایطی، بازنگری در الگوی مصرف آب نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی حیاتی برای بقا و توسعه پایدار ایران است.
جالب آنکه پیشینیان ما در همین اقلیم خشک و نیمهخشک، با بهرهگیری از دانش بومی و فرهنگ صرفهجویی، توانسته بودند قرنها زندگی و تمدن خود را بر پایه مدیریت هوشمندانه آب بنا کنند. امروز بازگشت به آن خرد تاریخی و تطبیق آن با فناوریهای نوین میتواند راهگشای آینده ایران باشد. ایران سرزمینی است که همواره با محدودیت منابع آبی روبهرو بوده است. اقلیم خشک و بارشهای اندک، مردمان این سرزمین را واداشته بود تا شیوههایی پایدار برای استفاده از آب بیابند. قناتها، آبانبارها و تقسیمبندی دقیق آب میان کشاورزان نمونههایی از این مدیریت سنتی هستند.
قناتها با بهرهگیری از نیروی طبیعی زمین، آب زیرزمینی را بدون نیاز به انرژیهای پرهزینه به سطح میآوردند و امکان کشاورزی در مناطق خشک را فراهم میکردند. آبانبارها نیز با ذخیره آب در فصول بارندگی، نیاز مردم در روزهای گرم و خشک تابستان را برطرف میکردند. این سازوکارها نشان میدهد که پیشینیان ما نهتنها به ارزش آب واقف بودند، بلکه مصرف آن را با دقت و احترام مدیریت میکردند. در مقابل، الگوی مصرف امروز در ایران با چالشهای جدی روبهروست. رشد سریع جمعیت، توسعه بیرویه شهرها و گسترش کشاورزی سنتی با مصرف بالای آب، منابع محدود کشور را به شدت تحت فشار قرار داده است.
بسیاری از کشاورزان همچنان از روشهای آبیاری غرقابی استفاده میکنند که موجب هدررفت بخش عظیمی از آب میشود. در شهرها نیز فرهنگ مصرف بیمحابا، از شستوشوی خودروها با آب شرب گرفته تا استفاده بیرویه در منازل، بحران را تشدید کرده است. این در حالی است که پیشینیان ما حتی برای شستوشو و آشامیدن، نظامی دقیق و صرفهجویانه داشتند و هیچگاه آب را کالایی بیارزش نمیدیدند.
تغییر الگوی مصرف آب در ایران امروز باید بر دو پایه استوار باشد: نخست، بازگشت به خرد تاریخی و الگوهای بومی که در این اقلیم آزموده و موفق بودهاند؛ دوم، بهرهگیری از فناوریهای نوین برای افزایش بهرهوری. به عنوان نمونه، میتوان با توسعه سیستمهای آبیاری قطرهای و بارانی، مصرف آب در کشاورزی را به میزان قابل توجهی کاهش داد.
همچنین بازچرخانی آب در صنعت و استفاده از پساب تصفیهشده در فضای سبز شهری، میتواند فشار بر منابع آب شیرین را کم کند. اما در کنار این اقدامات فنی، تغییر فرهنگ عمومی مصرف آب نیز ضروری است. همانگونه که پیشینیان ما آب را نعمتی مقدس میدانستند، امروز نیز باید ارزش آن در ذهن و رفتار مردم بازآفرینی شود.فرهنگسازی در این زمینه میتواند از طریق آموزش در مدارس، رسانهها و کمپینهای اجتماعی صورت گیرد. کودکان باید بیاموزند که هر قطره آب حاصل هزاران سال تلاش طبیعت و انسان است و هدررفت آن به معنای تهدید آینده کشور خواهد بود.
رسانهها نیز باید با روایتهای جذاب و مستند، اهمیت آب و تجربههای تاریخی مدیریت آن را به جامعه یادآوری کنند. در گذشته، تقسیم آب در روستاها با آیینها و قوانین اجتماعی همراه بود که احترام به این منبع حیاتی را در ذهن مردم نهادینه میکرد. امروز نیز میتوان با بازآفرینی چنین آیینهایی در قالب مدرن، فرهنگ صرفهجویی را تقویت کرد. از سوی دیگر، سیاستگذاران باید با اصلاح قوانین و تعرفهها، انگیزههای اقتصادی برای کاهش مصرف ایجاد کنند. قیمتگذاری واقعی آب، حمایت از کشاورزان برای تغییر روشهای آبیاری و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، میتواند مسیر تغییر الگوی مصرف را هموار کند. تجربه پیشینیان نشان میدهد که مدیریت آب تنها با همکاری جمعی و احترام به قواعد مشترک امکانپذیر است.
بنابراین، مشارکت مردم در تصمیمگیریها و اجرای سیاستها باید در اولویت قرار گیرد. بحران آب در ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند تغییر الگوی مصرف است. پیشینیان ما در همین اقلیم خشک توانستند با خرد و فرهنگ صرفهجویی، تمدنی پایدار بنا کنند. بازگشت به آن تجربه تاریخی و تلفیق آن با فناوریهای نوین، میتواند راهحل بحران امروز باشد. اگر آب را همچون گذشته نعمتی مقدس بدانیم و مصرف آن را با احترام و دقت مدیریت کنیم، آیندهای پایدار برای ایران رقم خواهد خورد. اما اگر همچنان بر مسیر مصرف بیمحابا حرکت کنیم، فردای ایران با تهدیدی جدی روبهرو خواهد شد. تغییر الگوی مصرف آب نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی حیاتی برای بقا، توسعه و امنیت ملی کشور است.






ثبت دیدگاه