دریانیوز//در شرایطی که بسیاری از استانهای کشور توانستهاند با اتکا به ظرفیت صنایع، بنگاههای بزرگ اقتصادی و اجرای مسئولیتهای اجتماعی (CSR) بخشی از مشکلات و محرومیتهای خود را کاهش دهند، هرمزگان همچنان در گرداب فقر، بیکاری، کمبود زیرساختها و توسعهنیافتگی دستوپا میزند. امام جمعه بندرعباس در سخنان اخیر خود بهدرستی گلایه کرد که در حالی که در سایر استانها صنایع و شرکتهای بزرگ سالانه بیش از ۲۰ همت (هزار میلیارد تومان) در قالب طرحهای مسئولیت اجتماعی هزینه میکنند، در هرمزگان این رقم به یک همت هم نمیرسد.سؤالی که اکنون در ذهن مردم و نخبگان این استان شکل گرفته آن است که چرا استانی با این سطح از ظرفیتهای صنعتی و اقتصادی، از چنین سهم ناچیزی در توسعه اجتماعی و رفاهی برخوردار است؟
* استانی ثروتمند با مردمی محروم
هرمزگان میزبان دهها واحد بزرگ صنعتی و اقتصادی است؛ از منطقه ویژه اقتصادی خلیج فارس، صنایع فولاد، آلومینیوم، پتروشیمی، نفتی و شیلاتی گرفته تا بنادر استراتژیک شهید رجایی و شهید باهنر ، معادن ،صنایع و دهها شرکت و کارخانه و بنگاه بزرگ و کوچک . در نگاه اول، چنین ترکیبی باید از هرمزگان الگویی از توسعه و رفاه بسازد، اما واقعیت کاملاً معکوس است.امروز بندرعباس و شهرهای اطرافش در فقر و محرومیتهای مزمن غرق شدهاند. حاشیهنشینی، بیکاری جوانان، کمبود امکانات درمانی، آموزشی و فرهنگی و جادههای ناایمن، چهره واقعی استان را شکل دادهاند.در این میان، سهم صنایع و شرکتها از ایفای نقش اجتماعی خود بسیار ناچیز است. آنچه در سایر استانها به عنوان «مسئولیت اجتماعی» به رونق زیرساختها، توسعه مناطق محروم، احداث مدرسه، بیمارستان، کتابخانه یا زمین ورزشی منجر میشود، در هرمزگان به فراموشی سپرده شده است.
* زخمهای باز هرمزگان؛ از مدرسه تا بیمارستان
واقعیتهای آماری از دردهای پنهان استان میگویند.هرمزگان بیش از ۶۰۰ مدرسه کمبود دارد. بسیاری از مدارس موجود، فرسوده، کانکسی و فاقد استانداردهای ایمنیاند. دانشآموزان مناطق محروم در کلاسهایی درس میخوانند که در گرمای طاقتفرسای جنوب حتی از تهویه مناسب برخوردار نیستند.در حوزه درمان، نبود بیمارستان سوانح و سوختگی یکی از مصیبتهای جدی مردم است. در استانی که صنایع نفتی، فولادی و پتروشیمی فعالاند و کارگران هر روز در معرض خطرات شغلی و سوختگیهای صنعتی هستند، جای چنین بیمارستانی خالی است. هر حادثهای که رخ دهد، مصدومان باید برای درمان به شیراز یا یزد وتهران اعزام شوند؛ فاصلهای طولانی که گاه به قیمت جان بیماران تمام میشود.در کنار اینها، کمبود تختهای بیمارستانی، تجهیزات درمانی فرسوده و کمبود نیروهای متخصص باعث شده است مردم حتی برای درمانهای ساده نیز به استانهای دیگر سفر کنند.
* زیرساختهایی که روی کاغذ ماندهاند
پروژههای عمرانی و فرهنگی نیمهتمام در هرمزگان کم نیستند. از کتابخانه مرکزی بندرعباس که سالهاست تنها یک سازه ناتمام در قلب شهر باقی مانده، تا مجموعههای فرهنگی و ورزشی که خاک میخورند و طرحهایی که هر سال در بودجه دیده میشوند، اما هیچگاه به سرانجام نمیرسند.جادههای ناایمن و غیراستاندارد، مسیرهای روستایی خاکی و نقاط حادثهخیز که هر ماه جان دهها نفر را میگیرند، بخشی از فهرست بلند کمبودهایی است که میتوانست با یکدهم درآمد صنایع بزرگ فعال در استان، برطرف شود.
* نقش فراموششده صنایع
در بسیاری از استانها، صنایع بهعنوان بازوی توسعه محلی عمل میکنند. در سایر استانها شرکتهای فولادی، نفتی و معدنی و… هر ساله میلیاردها تومان در قالب مسئولیت اجتماعی هزینه میکنند؛ از ساخت مدرسه و بیمارستان گرفته تا کمک به زیرساختهای شهری و اشتغالزایی و… اما در هرمزگان، این رابطه میان صنعت و جامعه تقریباً قطع است. صنایع عمدتاً نگاه «ملی» به خود دارند و خود را ملزم به توسعه بومی نمیدانند. درآمدهای کلان حاصل از فعالیتهای بندری، صادراتی و صنعتی از هرمزگان خارج میشود، اما سهمی به مردم این سرزمین نمیرسد.اینجاست که سخنان امام جمعه بندرعباس، نه فقط یک انتقاد، بلکه یک مطالبه عمومی است. اگر صنایع به مسئولیت اجتماعی خود در استان عمل نکنند، فقر، نارضایتی و آسیبهای اجتماعی در این منطقه روزبهروز گسترش خواهد یافت.
* وقتی توسعه نامتوازن عدالت را قربانی میکند
توسعه متوازن یعنی همه استانها متناسب با ظرفیتها و نیازهایشان از منابع ملی و درآمدهای محلی بهرهمند شوند. اما در هرمزگان این اصل سالهاست زیر پا گذاشته شده است. صنایع بزرگ، بدون پیوند مؤثر با جامعه محلی، تنها در سودآوری متمرکز شدهاند.نتیجه این روند، شکاف عمیق طبقاتی، بیکاری بومیان، افزایش بیماریهای صعب العلاج ناشی از آلایندگی صنایع و رشد نارضایتی اجتماعی است. وقتی مردم میبینند ثروت از سرزمینشان بیرون میرود، اما فقط فقر و بیماری و گرانی مسکن و ترافیک برایشان باقی میماند، اعتماد عمومی نسبت به نظام تصمیمگیری اقتصادی نیز تضعیف میشود.
* مسئولیت اجتماعی؛ نه لطف، بلکه وظیفه
ایفای نقش در حوزه مسئولیت اجتماعی نباید به عنوان یک اقدام داوطلبانه یا تبلیغاتی دیده شود. در دنیای امروز، CSR بخشی از تعهد قانونی و اخلاقی بنگاههای اقتصادی است. صنایع باید به اندازه سهم خود در بهرهبرداری از منابع طبیعی و انسانی منطقه، در آبادانی و توسعه آن نیز سهیم باشند.اینکه در استانهای صنعتی کشور هر سال پروژههای مدرسهسازی، احداث بیمارستان، آبرسانی و توسعه ورزشی ،اماکن فرهنگی، پروژه های عمران شهری و…. با اعتبار صنایع اجرا میشود، نتیجه الزام نهادهای استانی و پیگیری مدیران محلی است. حال سؤال اینجاست که چرا در هرمزگان چنین ارادهای شکل نگرفته است؟
* ضرورت ایجاد سازوکار الزامآور
برای برونرفت از این وضعیت، لازم است دولت و مجلس، سازوکاری الزامآور برای ایفای نقش صنایع در مسئولیت اجتماعی تدوین کنند.ایجاد یک شورای هماهنگی مسئولیت اجتماعی در هرمزگان با حضور نمایندگان استانداری، صنایع بزرگ، شوراهای شهر، آموزش و پرورش و دانشگاهها و… میتواند گامی مؤثر باشد.در کنار آن، باید نقشه نیازهای واقعی استان تدوین و اولویتبندی شود؛ از مدرسه و درمانگاه تا جاده و کتابخانه و….. هر صنعت فعال در استان موظف شود سهم مشخصی از درآمد خود را در همان منطقه سرمایهگذاری اجتماعی کند.
* هرمزگان، سزاوار توسعه است
استانی با این میزان از منابع طبیعی، موقعیت استراتژیک، نیروی انسانی جوان و ظرفیت صنعتی، نباید در آمارهای فقر و محرومیت در صدر کشور باشد.سخنان امام جمعه بندرعباس، تلنگری بود به همه مدیران صنعتی و اقتصادی کشور که بدانند توسعه واقعی تنها با رشد عددی تولید یا صادرات محقق نمیشود، بلکه با رضایت، رفاه و امید مردم بومی معنا پیدا میکند.امروز هرمزگان نه به شعار، که به اقدام نیاز دارد. اقدام از سوی دولت، مجلس، مدیران استانی و بهویژه صنایع بزرگ که اگر بخواهند، میتوانند ظرف چند سال، چهره این استان را از فقر و محرومیت به رونق و توسعه تغییر دهند. مسئولیت اجتماعی، لطف نیست؛ حق مردم هرمزگان است.
صفحه اصلی » گروه » یادداشت و مقاله
دریانیوز//در شرایطی که بسیاری از استانهای کشور توانستهاند با اتکا به ظرفیت صنایع، بنگاههای بزرگ اقتصادی و اجرای مسئولیتهای اجتماعی (CSR) بخشی از مشکلات و محرومیتهای خود را کاهش دهند، هرمزگان همچنان در گرداب فقر، بیکاری، کمبود زیرساختها و توسعهنیافتگی دستوپا میزند.






ثبت دیدگاه