دریانیوز// در اختتاميه سمپوزيوم فولاد ۱۴۰۴، نام «جواد حاتمي» مديرعامل شرکت فولاد کاوه جنوب کيش، بهعنوان مدير برجسته صنعت فولاد کشور در بخش دولتي و عمومي بر زبانها افتاد؛ عنواني که نه از مسير شعار، بلکه بر پايهي کارنامهاي درخشان و راهبردي به دست آمد.
در روزگاري که بسياري از واحدهاي توليدي کشور با بحران انرژي، نوسان بازار و عدمثبات تصميمگيريهاي اقتصادي دستوپنجه نرم ميکنند، فولاد کاوه با مديريت ايشان توانسته است مدل تازهاي از پايداري توليد و استقلال انرژي را به نمايش بگذارد؛ مدلي که اکنون به عنوان الگوي صنعتي در کشور مورد توجه است.
حاتمي در فولاد کاوه راهبردي را کليد زد که آن را «توليد بدون توقف» ناميد؛ مفهومي که در ظاهر ساده، اما در عمل بهمثابه نقشهي راهي جامع براي خوداتکايي صنعتي و عبور از ناترازي انرژي تعبير ميشود. او در اين مسير، نگاه صرفاً توليدمحور را با نگاه آيندهنگر فناورانه تلفيق کرد؛ از مديريت بحران انرژي تا ورود هوش مصنوعي به زنجيره توليد و تصميمسازي، گامهايي که فولاد کاوه را از يک کارخانهي فولادسازي به يک پلتفرم صنعتي هوشمند و پايدار بدل کرده است.
در واقع فولاد کاوه الگويي براي تابآوري صنعتي محسوب مي سود.در سالهايي که خاموشي برق و کمبود گاز به چالشي ملي براي صنايع بزرگ بدل شد، فولاد کاوه جنوب کيش برخلاف جريان، تصميم گرفت بهجاي انتظار براي بهبود شرايط، خود بخشي از راهحل شود.
طرح احداث بلوک دوم نيروگاه خرمآباد با ظرفيت ۵۴۶ مگاوات، که با حضور رئيس بنياد مستضعفان به امضا رسيد، نقطهي عطف اين مسير بود.حاتمي اعلام کرده است: «از سال ۱۴۰۵ هيچ توقفي در توليد فولاد کاوه به دليل کمبود انرژي رخ نخواهد داد». اين جمله، نه يک وعدهي تبليغاتي، بلکه نتيجهي سرمايهگذاري هدفمند و مديريت جهادي است.
در تيرماه ۱۴۰۴، فاز نخست نيروگاه با ظرفيت ۱۸۳ مگاوات تنها در ۶ ماه ساخته و به شبکه سراسري متصل شد؛ پروژهاي که معمولاً ۱۸ ماه زمان نياز دارد.نتيجه اين اقدام، عبور فولاد کاوه از بحرانيترين تابستان انرژي کشور بود. در حاليکه بسياري از واحدهاي صنعتي کشور با توقف توليد مواجه شدند، اين مجتمع توانست در سهماهه دوم سال ۱۴۰۴ رکورد رشد ۱۱۶ درصدي توليد شمش فولادي را ثبت کند؛ نشانهاي روشن از اينکه تابآوري واقعي، محصول برنامهريزي هوشمند است، نه شانس و اتفاق.استقلال انرژي؛ نقطه اتصال مديريت و آينده در اين شرکت محسوب مي شود.
توسعه زيرساختهاي توليد برق، تنها بخشي از راهبرد کلان فولاد کاوه در خودکفايي انرژي است. تجربه تلخ سال ۱۴۰۳ در بحران گاز، باعث شد اين شرکت براي ناترازي گاز نيز راهکارهايي خلاقانه بيابد. تخصيص سهميه ويژه ۴۷ ميليون مترمکعب گاز در زمستان، نتيجهي مذاکره و تعامل سازنده با وزارت نفت و شوراي اقتصاد بود.
افزون بر اين، امضاي قرارداد توليد ۱۰۰ هزار بخاري هوشمند کممصرف نيز نشان داد که نگاه مديريتي حاتمي فراتر از مرزهاي کارخانه است. او صنعت را از «مصرفکننده انرژي» به «مدير انرژي» ارتقا داده است.در واقع فولاد کاوه اکنون نهتنها توليدکننده فولاد، بلکه بازيگر مؤثر در مديريت انرژي ملي است؛ اين همان نقطهاي است که اقتصاد مقاومتي از آن سخن ميگويد.
گام بعدي شرکت فولاد کاوه کيش، هوشمندسازي زنجيره فولاد است.حاتمي اما به اين نقطه بسنده نکرد. او باور دارد که آينده صنعت فولاد بدون تحول ديجيتال و هوش مصنوعي قابل تصور نيست. بر همين اساس، تفاهمنامهاي چهاربخشي ميان فولاد کاوه و شرکت هوشمند سينا امضا شد تا نقشه راه تحول ديجيتال اين شرکت طراحي و اجرا شود.
اين نقشه در چهار محور کليدي تعريف شده است:
- تدوين مسترپروژکت هوشمندسازي فولاد کاوه.
 - ايجاد سامانه آنلاين بهاي تمامشده.
 - طراحي دستيار تصميميار مبتني بر هوش مصنوعي براي مديريت زنجيره تأمين و فروش.
 - راهاندازي سيستم هوشمند حملونقل و خدمات عمومي شرکت.
 
حاتمي با نگاهي جهاني تأکيد دارد که بهرهگيري از هوش مصنوعي ميتواند تا ۴۲ درصد هزينهها را کاهش و تا ۵۹ درصد درآمد را افزايش دهد. او ميگويد: «در دنياي امروز، فولادسازي بدون داده و تحليل لحظهاي بازار، بهزودي از رقابت جهاني حذف ميشود. ما در کاوه تصميم گرفتهايم بهجاي تماشاگر بودن، بازيگر تحول باشيم.»
با اجراي اين پروژهها، فولاد کاوه جنوب کيش نخستين مجموعه فولادي کشور خواهد بود که هوش مصنوعي را بهصورت يکپارچه در کل زنجيره توليد، فروش و لجستيک به کار ميگيرد.موفقيت در شاخصهاي اقتصادي را در فولاد کاوه نيز مي توان ملاحظه کرد.اين تحولات تنها در سطح فني و مديريتي باقي نمانده است. طبق آمار رسمي، فولاد کاوه در نيمه نخست سال ۱۴۰۴ توانسته رشد ۱۲ درصدي توليد، ۴۶ درصدي درآمد و ۷۶ درصدي سود خالص را نسبت به سال قبل ثبت کند.
افزون بر آن، اين شرکت در تمامي شاخصهاي بورس کالا – از حجم عرضه تا ارزش معاملات – رتبه نخست کشور را به خود اختصاص داده است.در شرايطي که بسياري از صنايع درگير رکود و زيان هستند، فولاد کاوه به الگويي از «مديريت نتيجهمحور» بدل شده است. اين عملکرد نشان ميدهد که رهبري مؤثر در صنعت، نه در شعارهاي بزرگ بلکه در تصميمات دقيق، اجراهاي سريع و نگاه بلندمدت معنا پيدا ميکند.
اخلاق حرفهاي و مسئوليت اجتماعي نيز در اين شرکت مشهود است.حاتمي علاوه بر نگاه صنعتي و فناورانه، بهدليل توجه به اخلاق حرفهاي و مسئوليت اجتماعي نيز مورد تقدير قرار گرفته است. دريافت تنديس اخلاق حرفهاي از دانشگاه تهران، تنديس زرين پروژه برتر زيستمحيطي و نشان عالي مدير سال کشور از جمله افتخارات اوست.
همين ويژگي انساني در کنار شايستگي فني سبب شد تا در رأيگيري اعضاي انجمن آهن و فولاد ايران، به عنوان مدير برجسته سال ۱۴۰۴ انتخاب شود.پيام اين انتخاب براي اقتصاد ايران چيست؟تقدير از حاتمي تنها ستايش يک مدير نيست، بلکه پيامي براي ساختار مديريتي صنعت ايران است؛ پيامي مبني بر اينکه دوران مديريت سنتي و تصميمگيريهاي واکنشي به سر آمده است.
اقتصاد امروز ايران نيازمند مديراني است که هم علم مديريت بدانند، هم درک صنعتي داشته باشند، هم شهامت تصميمهاي بزرگ.در جهاني که فولاد سبز، کاهش انتشار کربن و بهرهوري انرژي شاخص اصلي رقابت است، فولاد کاوه جنوب کيش توانسته از دل جنوب ايران، تصويري تازه از مديريت صنعتي ترسيم کند؛ تصويري که بر سه محور استوار است:توليد پايدار، استقلال انرژي و تحول ديجيتال.
درپايان باري ديگر تاکيد مي کنيم که برگزيده شدن جواد حاتمي بهعنوان مدير برجسته صنعت فولاد کشور در سال ۱۴۰۴، بيش از آنکه يک افتخار شخصي باشد، نماد پيروزي تفکر توليدمحور و فناورانه در اقتصاد ايران است. او نشان داد که ميتوان در شرايط دشوار، با اتکا به دانش، اراده و برنامه، نهتنها مانع توقف شد، بلکه مسير رشد را نيز هموار کرد.
فولاد کاوه جنوب کيش امروز ديگر تنها يک مجتمع فولادي نيست؛ بلکه «مدرسهاي از مديريت مدرن ايراني» است – جايي که انديشه، فناوري و ايمان ملي در کنار هم ايستادهاند تا ثابت کنند در اين سرزمين، هنوز ميتوان توليد را بدون توقف ادامه داد.
           





ثبت دیدگاه