دریانیوز// نمايشنامهخواني «پرسش»، نه يک خوانش ساده، بلکه يک اجراي زنده و پوياست که برداشتي هوشمندانه و جسورانه از متن کوتاه وودي آلن دربارهي آبراهام لينکلن است.
اين اثر که توسط شهاب آب روشن با درک ظريف از مسائل روز امروزيسازي و بازنويسي شده و با کارگرداني حسابشدهي رضا آزاد دريايي در آموزشگاه لور روي صحنه رفته، موفق ميشود با زبان طنز و در بستري خلاقانه، پرسشهاي بنيادين جامعهي امروز را از ساختار قدرت مطرح کند. توانايي اين تيم در ترجمه فرهنگي و نزديک کردن يک اثر خارجي به دغدغههاي بومي و قابل فهم ، نقطه اوج اين اجراست.
* طغيان پرسشهاي ساده در برابر قدرت مطلق
قلب تپندهي اين اجرا، بوميسازي موفقي است که متن اوليه را به آيينهاي از واقعيتهاي سياسي-اجتماعي کشورمان تبديل کرده است. اگرچه شاکلهي اصلي (شخصيت اصلي شبيه آبراهام لينکلن، همسر و مشاور رييس جمهور) حفظ شده، اما محيط، فضا و دغدغههاي مطرح شده کاملاً منطبق با روزگار ماست و اين، اجراي نمايش را براي مخاطب عميقاً ملموس ميسازد.
محور اصلي اجرا، تقابل پرسشهاي بيپيرايه مردم با پاسخهاي توجيهگرايانهي حکومتگران است. اين تقابل از طريق حضور مداوم يک شخصيت کشاورز رخ ميدهد؛ فردي که با پرسشهاي بهظاهر ساده، اما عميق و ويرانگر (مانند تعداد کشتهشدگان بر اثر يک گلوله، يا چرايي سقوط اتوبوس)، نظم ذهني شخصيت قدرتمدار را در هم ميريزد.
اين سؤالات، در حقيقت همان مطالبات به حق و انباشته ي مردم است که از ناروايي ها و نادرستي ها که در متن با عباراتي چون «توي قبر چند نفر جمع ميشوند « يا موضوع «اعدام سرباز نگهبان خوابآلود» به ستوه آمدهاند. پرسش ، نوع تعامل اهل قدرت در همه جاي دنيا را به چالش ميکشد.
حاکمان در مقابل پرسشها يا سعي در فرار و طفره رفتن دارند، يا با توجيهات واهي، مصائب خودآفريده را پنهان ميکنند. به نظر ميرسد اين رفتار ثابت اهل قدرت، اصليترين پيام فلسفي-سياسي نمايش است. لحن تلخ و دردناک اين پرسشها گاهي با تهديد به دستگيري، زندان يا برخورد سياسي همراه است که نشاندهندهي درک عميق نويسنده از مکانيسمهاي سرکوب است.
* سبک و فرم اجرا، فراتر از يک خوانش ساده
اجراي «پرسش» نمونهاي برجسته از نمايشنامهخواني خلاقانه است که مرزهاي اين ژانر را درنورديده است. کارگرداني ماهرانه رضا آزاد دريايي از يک نمايش صرفاً متني فاصله گرفته و آن را به يک «نمايشنامهخواني همراه با بازي» بدل کرده است. اين تمهيد، ريسک ملالآور شدن خوانش صرف را به طور کامل از بين برده است.
بازيگران (شامل سه خانم و سه آقا) فقط به خواندن اکتفا نميکنند؛ آنها «زنده» هستند، با يکديگر تعامل ميکنند، اسم يکديگر را صدا ميزنند و با شوخيهاي جذاب و بهجا، فضاي ملالآور يک خوانش خشک را از بين ميبرند. اين نوع اجراي «جاندار»، مخاطب را به شدت با خود همراه ميکند.
نشانههايي از يک کار حسابشده و دقيق به وضوح ديده ميشود؛ استفاده از لباسهايي متناسب با شخصيتها و حتي اجراي گريم ، همچنين بهرهگيري از روايت، موسيقي، نورپردازي و فضاسازي با امکانات موجود، نه تنها به فهم بهتر متن کمک کرده، بلکه جذابيت ماجرا را براي مخاطب دوچندان ساخته است.
استفاده از يک راوي بيروني که گاهي خود به کاراکتري تبديل شده و ديالوگهاي ديگران را ادا ميکند، يا شوخيهاي جذابي که لايههاي سياسي و اقتصادي را نشانه ميگيرد (مانند بحث مشاور رسانهاي)، به طنز و پويايي کار افزوده و باعث ايجاد شادي و خنده بين تماشاگران شده است. طنز در اينجا نه براي خنداندن صرف، بلکه به عنوان ابزاري برنده براي نقد به کار گرفته شده است.
* تسلط حرفهاي و هماهنگي کمنظير
رضا آزاد دريايي، به عنوان يک کارگردان حرفهاي و باسابقه در تئاتر، توانسته است هماهنگي بسيار خوبي ميان عناصر فني و بازيگران برقرار کند. موفقيت او در اين کار، در به کارگيري هوشمندانه ظرفيت بازيگران براي فراتر رفتن از حد خوانش متن نهفته است.
بازيگران نيز با تسلط و حرفهايگري مثالزدني، نقشهاي خود را ايفا کردهاند و توانستهاند آن حس پرسش از قدرت و فضاي متلاطم موجود در نمايشنامه را به خوبي منتقل کنند. اين کيفيت بازيگري، اجراي «پرسش»را به يکي از نمايشنامهخوانيهاي شاخص و موفق تبديل کرده است.
* اثري جذاب، فکربرانگيز و عميق
«پرسش» در مجموع کاري ارزشمند، تامل برانگيز و عميق است. اين اجرا با ترکيب هوشمندانهي طنز و نقد اجتماعي و تلفيق موفق نمايشنامهخواني با بازيگري، توانسته است به موضوعي عميق و جهاني ( قدرت غيرپاسخگو درمقابل مردم ) بپردازد و مخاطب را در فضايي که همزمان خندهدار و دردناک است، به تأمل وادارد.
اجراي ساده و در عين حال پرجزئيات، اين اثر را به يک تجربهي لذتبخش و فکربرانگيز تبديل کرده است که ديدن آن در شرايط کنوني، نوعي ضرورت فرهنگي محسوب ميشود.






ثبت دیدگاه