دریانیوز// در جهان امروز، مفهوم «مسئوليت اجتماعي» ديگر تنها يک شعار اخلاقي يا توصيه فرهنگي نيست؛ بلکه بهعنوان يک ضرورت اجتماعي و روانشناختي براي حفظ انسجام ملي و تقويت سرمايه اجتماعي شناخته ميشود.
جامعهاي که در آن افراد، نهادها و سازمانها خود را در برابر يکديگر و در برابر سرنوشت جمعي مسئول بدانند، جامعهاي است که ميتواند در برابر بحرانها تابآوري بيشتري نشان دهد و مسير توسعه پايدار را با ثبات بيشتري طي کند.
از منظر جامعهشناسي، مسئوليت اجتماعي به معناي پذيرش نقش فرد و گروه در ساختن نظم اجتماعي و تقويت همبستگي است. از منظر روانشناسي، اين مفهوم با احساس تعلق، همدلي و تعهد دروني افراد نسبت به جامعه گره خورده است. ترکيب اين دو نگاه، ما را به اين نتيجه ميرساند که مسئوليت اجتماعي نهتنها يک وظيفه اخلاقي، بلکه يک سازوکار حياتي براي انسجام ملي است.
مسئوليت اجتماعي بهمثابه سرمايه رواني ـ اجتماعي
يکي از مهمترين کارکردهاي مسئوليت اجتماعي، ايجاد و تقويت «سرمايه رواني ـ اجتماعي» در جامعه است. سرمايه رواني ـ اجتماعي به مجموعهاي از احساسات، نگرشها و باورهايي گفته ميشود که افراد را به يکديگر پيوند ميدهد و حس اعتماد و همبستگي را تقويت ميکند.وقتي شهروندان در فعاليتهاي اجتماعي مشارکت ميکنند ـ از رعايت قوانين ساده شهري گرفته تا حضور در فعاليتهاي داوطلبانه ـ در واقع در حال تقويت اين سرمايه هستند. اين سرمايه نامرئي، همان چيزي است که در بزنگاههاي تاريخي و بحرانهاي ملي، جامعه را از فروپاشي بازميدارد.
از منظر روانشناسي اجتماعي، مشارکت در مسئوليتهاي جمعي باعث افزايش «خودکارآمدي جمعي» ميشود؛ يعني افراد باور ميکنند که با همکاري ميتوانند تغييرات مثبت ايجاد کنند. اين باور، بهطور مستقيم بر انسجام ملي اثر ميگذارد، زيرا افراد خود را بخشي از يک کل بزرگتر ميبينند و هويت فرديشان را با هويت ملي پيوند ميزنند.
نقش نهادها و سازمانها در بازتوليد انسجام ملي
مسئوليت اجتماعي تنها بر دوش افراد نيست؛ نهادها و سازمانها نيز نقشي کليدي در اين فرآيند دارند. شرکتها، رسانهها، دانشگاهها و نهادهاي مدني ميتوانند با طراحي و اجراي برنامههاي مسئوليت اجتماعي، به بازتوليد انسجام ملي کمک کنند. وقتي مردم احساس کنند که نهادها در کنار آنها هستند، انسجام ملي تقويت ميشود .
مسئوليت اجتماعي در شرايط بحران؛ آزمون واقعي انسجام
بحرانها، چه طبيعي مانند زلزله و سيل، و چه انساني مانند بحرانهاي اقتصادي يا همهگيريها، بهترين ميدان براي سنجش ميزان مسئوليت اجتماعي و انسجام ملي هستند. در چنين شرايطي، رفتارهاي مسئولانه افراد و نهادها ميتواند تفاوت ميان فروپاشي اجتماعي و تابآوري ملي را رقم بزند.در همهگيري کرونا، رعايت پروتکلهاي بهداشتي، حمايت از کادر درمان، کمک به اقشار آسيبپذير و حتي توليد روايتهاي اميدبخش در رسانهها، جلوههايي از مسئوليت اجتماعي بودند که انسجام ملي را تقويت کردند.
چنين رفتارهايي باعث کاهش اضطراب جمعي و افزايش احساس امنيت ميشوند. وقتي افراد ببينند که ديگران نيز در حال انجام مسئوليتهاي اجتماعي خود هستند، احساس تنهايي و بيپناهي کاهش مييابد و حس همبستگي تقويت ميشود. از منظر جامعهشناسي نيز، بحرانها فرصتي براي بازتعريف هويت جمعي هستند. ملتها در چنين شرايطي ميتوانند با تکيه بر مسئوليت اجتماعي، روايتهاي جديدي از همبستگي و انسجام خلق کنند.
آموزش و نهادينهسازي مسئوليت اجتماعي؛ راهي به سوي آيندهاي منسجم
براي آنکه مسئوليت اجتماعي به يک فرهنگ پايدار تبديل شود، بايد از سنين کودکي آموزش داده شود. مدارس، دانشگاهها، رسانهها و خانوادهها نقش مهمي در نهادينهسازي اين ارزش دارند.آموزش مسئوليت اجتماعي به کودکان و نوجوانان، نهتنها آنها را براي ايفاي نقشهاي مثبت در آينده آماده ميکند، بلکه پايههاي انسجام ملي را نيز مستحکمتر ميسازد.
اين آموزش بايد بهگونهاي باشد که مسئوليت اجتماعي نه بهعنوان يک وظيفه تحميلي، بلکه بهعنوان يک ارزش مشترک و افتخار ملي معرفي شود. آموزش مسئوليت اجتماعي باعث تقويت مهارتهاي همدلي، همکاري و حل مسئله در کودکان ميشود که اين آموزشها به بازتوليد ارزشهاي مشترک و تقويت هويت ملي کمک ميکنند.سرمايهگذاري در آموزش مسئوليت اجتماعي، سرمايهگذاري در آيندهاي است که در آن تفاوتها بهجاي شکاف، به فرصتهايي براي همافزايي تبديل ميشوند. آيندهاي که در آن انسجام ملي نه يک آرمان دور، بلکه يک واقعيت زيسته است.
مسئوليت اجتماعي از منظر انسجام ملي، نه يک انتخاب فردي يا نهادي، بلکه ضرورتي حياتي براي بقاي جامعه و توسعه پايدار است. اين مفهوم به تقويت سرمايه اجتماعي و اعتماد عمومي منجر ميشود و احساس تعلق، همدلي و امنيت رواني را افزايش ميدهد. به طور کلي مي توان گفت: مسئوليت اجتماعي، ستون فقرات انسجام ملي است. جامعهاي که در آن افراد و نهادها مسئوليتهاي خود را بپذيرند، جامعهاي است که ميتواند در برابر بحرانها ايستادگي کند، مسير توسعه را با ثبات طي کند و آيندهاي روشنتر براي نسلهاي بعدي رقم بزند.
ثبت دیدگاه