دریانیوز// ايران در سالهاي اخير با روندي نگرانکننده از کاهش جمعيت و نرخ باروري روبرو شده است؛ مسئلهاي که به سرعت در حال تبديل شدن به يکي از بزرگترين چالشهاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي کشور است.
اسکندر مؤمني، وزير کشور، در نشست سراسري استانداران هشدار داد که اگر روند فعلي کاهش جمعيت ادامه يابد، تا سال ۱۴۸۰ جمعيت کشور به کمتر از ۴۰ ميليون نفر کاهش خواهد يافت؛ عددي که تقريباً نصف جمعيت فعلي ايران است. اين وضعيت نه فقط تهديدي براي اقتصاد، بلکه خطري جدي براي هويت ملي و تمدني ايران محسوب ميشود.برخلاف تصور برخي که کاهش جمعيت را فقط يک مسئله اقتصادي ميدانند، وزير کشور تاکيد کرده است که عوامل فرهنگي و اجتماعي نقش بسيار مهمتري در اين بحران ايفا ميکنند.
کمتر بچهدار شدن به تدريج به يک «پرستيژ» اجتماعي تبديل شده و همين نگرشهاست که روند کاهش جمعيت را تسريع کرده است. بنابراين، مواجهه با اين بحران نيازمند رويکردي همهجانبه و تغيير بنيادين در نگرشهاي فرهنگي و اجتماعي است.
روند کاهش جمعيت و دلايل آن
طبق آمارهاي رسمي، نرخ باروري در ايران طي چند دهه گذشته به شدت کاهش يافته است. اگر در دهههاي ۶۰ و ۷۰ ميلادي، هر زن ايراني به طور متوسط ۵ تا ۶ فرزند داشت، اين عدد امروز به حدود ۱٫۷ فرزند رسيده است؛ يعني کمتر از حد جانشيني (۲٫۱ فرزند) که براي حفظ پويايي جمعيت ضروري است.
اين کاهش نرخ باروري در بسياري از استانها و مناطق کشور قابل مشاهده است و پيشبينيها نشان ميدهد که ادامه اين روند باعث کاهش چشمگير جمعيت در آينده نزديک خواهد شد.عوامل متعددي در اين کاهش دخيل هستند.
افزايش هزينههاي زندگي، مشکلات اقتصادي، بيکاري و کمبود مسکن از مهمترين دلايل اقتصادي است. از سوي ديگر، نگرشهاي فرهنگي جديد، تغيير سبک زندگي، افزايش سن ازدواج، تأخير در فرزندآوري و کاهش تمايل به فرزنددار شدن به دليل دغدغههاي فردي و اجتماعي، نقش پررنگي دارند. برخي جوانان به دلايل مختلف از جمله نگراني بابت آينده، ترجيح ميدهند فرزند کمتر داشته باشند يا اصلاً فرزندي نداشته باشند.
پيامدهاي اقتصادي بحران جمعيتي
کاهش جمعيت اثرات مخرب اقتصادي عميقي به دنبال دارد. نخستين و مهمترين اثر آن کاهش نيروي کار فعال و توليدي است که به معناي افت رشد اقتصادي و کاهش توان توليد ملي است. با کاهش جمعيت جوان، فشار بر سيستمهاي بازنشستگي و خدمات اجتماعي افزايش مييابد، چرا که جمعيت سالمند در حال افزايش است و جمعيت جوان کاهش مييابد.اين تغيير ساختار جمعيتي ميتواند باعث بروز مشکلات جدي در تأمين نيروي کار، کاهش توليد ناخالص داخلي و کاهش درآمدهاي مالياتي شود که خود به محدوديت منابع مالي دولت و فشار بر نظامهاي رفاهي و بهداشتي منجر ميشود. در نتيجه، توسعه پايدار کشور تحت تأثير قرار ميگيرد و بسياري از برنامههاي کلان اقتصادي و اجتماعي دچار مشکل خواهند شد.
ابعاد اجتماعي و فرهنگي بحران جمعيتي
بحران جمعيتي تنها يک مسئله اقتصادي نيست بلکه پيامدهاي اجتماعي و فرهنگي مهمي دارد. کاهش جمعيت باعث کاهش پويايي اجتماعي، کاهش ميزان نوآوري و خلاقيت و افت مشارکت اجتماعي ميشود. همچنين، انتقال ارزشها، هويت فرهنگي و ميراث ملي به نسلهاي آينده دچار مشکل خواهد شد.
وزير کشور اين مسئله را به عنوان يک «خطر هويتي و تمدني» مطرح کرده است، زيرا هر جامعه براي حفظ هويت فرهنگي و استمرار تمدن خود نيازمند نسل جوان و فعال است. وقتي جمعيت جوان کاهش مييابد، انتقال فرهنگ، زبان، تاريخ و سنتها با چالش مواجه ميشود و اين مسئله ميتواند به کاهش انسجام اجتماعي و تضعيف حس تعلق ملي منجر شود.
تلاشهاي دولت براي مقابله با بحران جمعيتي
دولت ها در سالهاي اخير برنامههاي متعددي براي مقابله با کاهش جمعيت طراحي و اجرا کرده اند. اين برنامهها شامل ارائه تسهيلات اقتصادي و مالي به خانوادهها، حمايت از ازدواج و فرزندآوري، پرداخت وامهاي مسکن و تحصيلي و افزايش امکانات بهداشتي و درماني براي مادران و کودکان است.
با اين حال، وزير کشور تأکيد ميکند که اين اقدامات اقتصادي به تنهايي کافي نيستند و اصلاح نگرشها و باورهاي فرهنگي بخش مهمتري از راهکارهاست.وزارت کشور به عنوان متولي اصلي اين حوزه، تلاش ميکند با همکاري استانداران و ساير دستگاههاي اجرايي، برنامههاي فرهنگي و اجتماعي را توسعه دهد و با تغيير نگرشهاي جوانان نسبت به ازدواج و فرزندآوري، زمينه افزايش جمعيت را فراهم کند. اجراي طرحهايي مانند ستاد ملي حمايت از خانواده و جواني جمعيت، برگزاري جلسات مستمر و تدوين برنامههاي ويژه استاني بخشي از اين تلاشهاست.
نقش استانها و عملکرد موفق نمونهها
برخي استانها در زمينه مقابله با کاهش جمعيت عملکرد موفقتري داشتهاند. به گفته پروين دادانديش، رئيس مرکز امور زنان و خانواده وزارت کشور، استانهايي مانند يزد و اصفهان بيشترين جلسات و مصوبات مرتبط با جمعيت و حمايت از خانواده را برگزار کردهاند. اين استانها توانستهاند با پرداخت تسهيلات تحصيلي و مسکوني به متقاضيان، شرايط بهتري براي فرزندآوري فراهم کنند.همچنين، بررسيهاي دقيق و گزارشهاي مستند استاني و شهرستاني در ستاد ملي جمعيت انجام شده و به استانداران ارائه شده است تا بر اساس آن برنامهريزيهاي هدفمند انجام شود. اين نوع هماهنگي و رصد مستمر ميتواند به شناسايي دقيق مشکلات و رفع موانع کمک کند.
چالشها و موانع فرهنگي و اجتماعي
عليرغم اين تلاشها، چالشهاي فرهنگي و اجتماعي همچنان بزرگترين مانع پيش روي افزايش جمعيت هستند. تغيير نگرشهاي جوانان درباره ازدواج و فرزندآوري، تغيير سبک زندگي و گرايش به زندگي فردي و مستقل، افزايش مشغلههاي کاري و تحصيلي و کاهش تمايل به تشکيل خانوادههاي پرجمعيت از جمله مهمترين مشکلات محسوب ميشوند.
موضوع «کمتر بچهدار شدن» به يک پرستيژ اجتماعي تبديل شده که ريشه در باورها و نگرشهاي جامعه دارد. براي اصلاح اين ديدگاهها، نياز به فرهنگسازي گسترده، آموزش و اطلاعرساني موثر وجود دارد. رسانهها، نهادهاي آموزشي و مذهبي، سازمانهاي مردمنهاد و خانوادهها بايد نقش فعالتري در انتقال ارزشهاي مرتبط با خانواده و فرزندآوري ايفا کنند.
راهکارهاي پيشنهادي براي عبور از بحران
مقابله با بحران جمعيتي نيازمند يک رويکرد چندوجهي و جامع است. اولاً، افزايش حمايتهاي اقتصادي و تسهيل شرايط ازدواج و فرزندآوري بايد در اولويت قرار گيرد. فراهم کردن مسکن مناسب، اشتغال پايدار، بهبود خدمات بهداشتي و درماني و کاهش هزينههاي زندگي، از الزامات اساسي است.ثانياً، اصلاح نگرشها و باورهاي فرهنگي از طريق آموزشهاي هدفمند، کمپينهاي فرهنگي و اجتماعي و افزايش آگاهي عمومي ضروري است. برنامههاي آموزشي بايد از سنين پايين در مدارس و دانشگاهها آغاز شود و نقش خانوادهها و رسانهها در اين مسير پررنگتر شود.
ثالثاً، مشارکت همهجانبه نهادهاي دولتي، سازمانهاي غيردولتي، فعالان فرهنگي و جامعه مدني لازم است. ايجاد فضاي گفتگو، انتقال تجربيات موفق و استفاده از ظرفيتهاي محلي ميتواند به موفقيت برنامهها کمک کند.در نهايت بايد گفت : بحران جمعيتي ايران موضوعي است که نميتوان از آن چشمپوشي کرد يا تنها به يک مسئله اقتصادي محدود کرد.
کاهش جمعيت، خطري جدي براي هويت، فرهنگ و تمدن کشور است که نيازمند توجه فوري و اقدامات جامع است. افزايش نرخ فرزندآوري و بازگرداندن رشد جمعيت، مستلزم اصلاح نگرشها، ارائه حمايتهاي واقعي و ايجاد اميد در جامعه است. آينده ايران، آيندهاي جوان، پرتوان و پوياست که بايد با همت و اراده جمعي حفظ و تقويت شود.
ثبت دیدگاه