دریانیوز// در سالهای اخیر، آمار نگرانکنندهای از افزایش میزان ترکتحصیل دانشآموزان در استان هرمزگان منتشر شده است؛ آماری که نهتنها بهعنوان یک هشدار آموزشی، بلکه بهعنوان زنگ خطری برای آینده اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی استان باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
بر اساس اعلام اخیر مدیرکل آموزشوپرورش استان، ۸ درصد از دانشآموزان واجد شرایط، در سال تحصیلی جاری ثبتنام نکردهاند؛ رقمی معادل حدود ۵۰ هزار نفر.
این آمار تلخ زمانی اهمیت دوچندان مییابد که آن را در کنار افزایش اشتغال نوجوانان و جوانان در مشاغل غیررسمی و بعضاً پرخطر مانند قاچاق سوخت، حمل و فروش کالاهای غیرمجاز و سایر مشاغل کاذب قرار دهیم. متأسفانه در نبود زیرساختهای آموزشی مناسب و شرایط اقتصادی پایدار، ترکتحصیل برای برخی از خانوادهها نه یک انتخاب، بلکه یک اجبار است.
* فقر، بیکاری و فاصله طبقاتی؛ زمینهساز ترک تحصیل
استان هرمزگان، علیرغم بهرهمندی از ظرفیتهای اقتصادی گسترده نظیر بنادر، صنایع بزرگ، گردشگری و تجارت مرزی، همچنان در صدر استانهای دارای نرخ بالای بیکاری، گرانی و فقر مطلق وفلاکت قرار دارد. گزارشهای رسمی مرکز آمار ایران و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز این واقعیت را تأیید میکند.
در چنین شرایطی، خانوادههایی که با درآمدهای ناچیز و هزینههای روزافزون دست و پنجه نرم میکنند، بهویژه خانوادههای چندفرزندی، گاهی از تأمین ابتداییترین ملزومات تحصیلی مانند کیف، کفش، نوشتافزار و لباس فرم ناتواناند. طبیعی است که برای این خانوادهها، هزینههای تحصیل به مانعی جدی در برابر ادامه آموزش فرزندانشان تبدیل شود.
* ضعف زیرساختهای آموزشی؛ از کمبود معلم و مدرسه تا نبود تجهیزات
افزون بر چالشهای اقتصادی، زیرساختهای آموزشی ناکافی نیز در ترکتحصیل دانشآموزان نقش بسزایی ایفا میکند. کمبود مدرسه ،معلم در دروس پایه، کلاسهای پرجمعیت، نبود تجهیزات آزمایشگاهی و آموزشی در بسیاری از مدارس مناطق محروم و حتی کمبود امکانات سرمایشی در مناطق گرمسیری استان و بخاری در مناطق سردسیری هرمزگان، هرساله موجب افت تحصیلی گسترده و بیانگیزگی در میان دانشآموزان شده است.
در چنین شرایطی، رقابت این دانشآموزان با همسالان خود در استانهای برخوردار کشور، ناعادلانه و نابرابر است. بهجز تعداد اندکی از دانشآموزان که با حمایت والدین و بهرهمندی از کلاسهای فوقبرنامه موفق به ادامه مسیر علمی میشوند، بخش زیادی از دانشآموزان از ورود به دانشگاهها و مراکز علمی معتبر بازمیمانند.
* مدارس روستایی و حاشیهای؛ فراموششدگان توسعه آموزشی
برخی از مناطق روستایی، حاشیهای و مسکن مهر در مرکز و سایر شهرهای استان، شرایطی بسیار نگرانکننده دارند. نبود مدرسه مناسب، کمبود معلم ، کمبود امکانات اولیه مانند کولر، سرویس بهداشتی مناسب، وسایل آموزشی و کمکآموزشی و آزمایشگاهی مهارتی و حتی تغذیه دانشآموزی، موجب نارضایتی گسترده میان خانوادهها و معلمان شده است.
شرایط مدارس شبانهروزی نیز – که باید فرصتی برای دانشآموزان مناطق دوردست باشد – چندان رضایتبخش نیست. کمبود موادغذایی و کیفیت پایین غذاها، نبود نظافت مناسب خوابگاهها و مشکلات زیرساختی، موجب دلزدگی دانشآموزان از فضای آموزشی این مراکز در سال های اخیر شده است.
* مهارتآموزی؛ قربانی خصوصیسازی
یکی دیگر از مشکلات ساختاری در مسیر توسعه آموزش در استان، کاهش دسترسی به مراکز آموزشهای فنیوحرفهای دولتی است. در یک دهه گذشته، بهجای افزایش مراکز فنی و مهارتی، شاهد واگذاری برخی از این کارگاهها و مراکز به بخش خصوصی بودهایم.
در نتیجه، تنها خانوادههایی که توان مالی مناسبی دارند میتوانند از این آموزشها بهرهمند شوند؛ حال آنکه هدف از تأسیس این مراکز، توانمندسازی اقشار محروم و آموزش نیروهای کار ماهر برای بازار اشتغال بود.
* مسئولیت اجتماعی نهادها؛ از شعار تا عمل
صنایع بزرگ، بنگاههای اقتصادی، نهادهای انقلابی، شهرداریها و سایر دستگاههای اجرایی استان باید مسئولیت اجتماعی خود را در حوزه آموزش جدی بگیرند.
انتظار میرود که در آستانه هر سال تحصیلی، با مشارکت این نهادها، بستههای حمایتی برای دانشآموزان محروم، تجهیز مدارس، تأمین نیروی انسانی، وسایل آموزشی و امکانات رفاهی فراهم شود.
همچنین سازمانهای حمایتی و خیریهها نیز میتوانند نقش پررنگتری در کاهش دغدغههای مالی خانوادهها ایفا کنند تا دیگر شاهد جا ماندن هزاران دانشآموز از تحصیل بهدلیل ناتوانی مالی نباشیم.
* آینده استان در گرو آموزش فراگیر و عادلانه
آموزش، بنیان توسعه هر جامعهای است. اگر امروز نتوانیم زمینه آموزش برابر، رایگان و کیفی را برای تمامی دانشآموزان استان فراهم کنیم، در آینده با تبعات اجتماعی و اقتصادی گستردهتری مواجه خواهیم شد. نوجوانی که امروز بهجای تحصیل، به ناچار به مشاغل کاذب یا قاچاق سوخت روی میآورد، فردا ممکن است با آسیبهای جدی اجتماعی روبهرو شود.
ضروری است که همه دستگاههای مسئول، با همکاری و همافزایی، برنامهای جامع برای شناسایی دانشآموزان بازمانده از تحصیل، بازگرداندن آنها به مدرسه، تأمین نیازهای مالی خانوادههای محروم و ارتقای زیرساختهای آموزشی در مناطق مختلف استان تدوین و اجرا کنند.
ترک تحصیل گسترده در استان هرمزگان، تنها یک آمار خشک نیست؛ بلکه فریادی خاموش از دل هزاران خانواده محروم است که میان دو راهی «تحصیل» و «معیشت» قرار گرفتهاند. چنانچه این روند ادامه یابد و تصمیمات لازم اتخاذ نشود، آیندهای مبهم و نگرانکننده در انتظار فرزندان این دیار خواهد بود.
حفظ و تقویت سرمایه انسانی استان، مستلزم توجه فوری به حوزه آموزش، رفع تبعیض، و ایفای واقعی مسئولیت اجتماعی از سوی تمامی نهادها و سازمانهاست.
ثبت دیدگاه