دریانیوز// شعر کودک و نوجوان در ایران، بهعنوان یکی از ارکان مهم ادبیات و فرهنگ، همواره نقشی کلیدی در پرورش ذهن و تخیل نسلهای جوان ایفا کرده است. این حوزه، که با ظرافت و حساسیت خاصی با مخاطبان خردسال و نوجوان ارتباط برقرار میکند، در سالهای اخیر شاهد تحولات چشمگیری بوده است.
غلامرضا بکتاش، شاعر و نویسنده برجسته حوزه کودک و نوجوان با ۳۰ سال تجربه فعالیت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در گفتوگویی اخیر به بررسی وضعیت کنونی شعر کودک پرداخته و بر تفاوتهای بنیادین نیازهای کودکان امروز با گذشته تأکید کرده است. او معتقد است که شعر کودک امروز، برخلاف گذشته، دیگر به دنبال نصیحتگویی نیست، بلکه با خلاقیت و همسویی با دنیای نسل Z، به دنبال جلب توجه و پرورش تخیل است.
تحول شعر کودک؛ از نصیحتگویی به خلاقیت
شعر کودک در ایران ریشهای عمیق در سنتهای ادبی و فرهنگی دارد. در گذشته، این نوع شعر اغلب با هدف آموزش مستقیم و انتقال ارزشهای اخلاقی سروده میشد. مضامین نصیحتگونه، مانند احترام به بزرگترها یا اهمیت درس خواندن، در اشعار کودکانه رایج بود. اما به گفته غلامرضا بکتاش، «شعر کودک امروز چنین نیست.»
کودکان نسل Z، که در عصر فناوری و هوش مصنوعی رشد میکنند، نیازهایی متفاوت دارند. دسترسی گسترده به اطلاعات، گوشیهای هوشمند و رسانههای دیجیتال، سرعت یادگیری و درک کودکان را به شکل بیسابقهای افزایش داده است. این تحولات، شاعران کودک را به سوی خلق آثاری سوق داده که به جای آموزش مستقیم، با تخیل، احساسات و دنیای واقعی کودکان همجهت باشد.
این تغییر پارادایم، نتیجه انطباق با واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی است. کودکان امروز، که با حجم عظیمی از اطلاعات مواجهاند، به شعرهایی نیاز دارند که نهتنها سرگرمکننده باشد، بلکه آنها را به تفکر و تأمل وادارد. بکتاش تأکید میکند که این نسل، با امکانات بینظیری که در اختیار دارد، از شاعران انتظار خلاقیت و نوآوری دارد. شعر کودک امروز، به جای دستور دادن، به گفتوگو با کودک دعوت میکند و فضایی برای کشف و لذت بردن از زبان و تخیل فراهم میآورد.
دستاوردهای شعر کودک معاصر
غلامرضا بکتاش وضعیت کنونی شعر کودک را پویا و پر از «مضامین تازه و اتفاقات خوب» توصیف میکند. در سالهای اخیر، تنوع موضوعات در شعر کودک و نوجوان افزایش یافته است. از طبیعت و دوستی گرفته تا موضوعات مدرن مانند فناوری، هویت و روابط اجتماعی، شاعران کودک با جسارت به سراغ مضامینی رفتهاند که با دنیای کودکان امروز همخوانی دارد.
برای مثال، آثاری که به موضوعات زیستمحیطی یا زندگی در دنیای دیجیتال میپردازند، نشاندهنده تلاش شاعران برای انعکاس دغدغههای نسل جدید است. بکتاش شاعران کودک را «خلاق و نواندیش» میخواند و معتقد است که این گروه با موفقیت توانستهاند جایگاه ویژهای برای شعر کودک ایجاد کنند. برخلاف برخی حوزههای ادبی که ممکن است درگیر کلیشهها شوند، شعر کودک در ایران به لطف خلاقیت شاعران، همچنان پویا و رو به رشد است.
او همچنین به استقبال کودکان از کتاب در عصر دیجیتال اشاره میکند و میگوید: «همین که در دوره گوشیهای هوشمند بچهها کتاب میخوانند، اتفاق بسیار خوبی است.» این نکته نشاندهنده آن است که شعر کودک همچنان مخاطب خود را حفظ کرده و حتی در رقابت با رسانههای دیجیتال، جایگاه خود را تثبیت کرده است. نمونههایی از این پویایی را میتوان در آثار شاعرانی مانند مصطفی رحماندوست یا خود بکتاش مشاهده کرد که با زبان ساده اما عمیق، به موضوعات روزمره و در عین حال عمیق کودکان پرداختهاند.
انتشار کتابهای شعر با تصاویر جذاب و طراحیهای خلاقانه نیز به افزایش جذابیت این آثار کمک کرده است. این دستاوردها نشان میدهد که شعر کودک نهتنها از نظر محتوایی، بلکه از نظر فرم و ارائه نیز در حال تحول است.
چالشها و آسیبهای شعر کودک
با وجود دستاوردها، شعر کودک و نوجوان با چالشهایی نیز روبهروست. بکتاش به برخی از این مسائل، مانند نگارش سفارشی و تأثیر جشنوارهها بر کیفیت آثار، اشاره میکند. او معتقد است که «پیشنهاد ناشر، سفارشینویسی و نوشتن یک کتاب صرفاً برای شرکت در جشنواره و شانس گرفتن جایزه، شعر و مجموعه شعرها را ضعیف میکند.» این نوع رویکرد، که گاهی به جای خلاقیت بر اهداف تجاری یا رقابتی متمرکز است، میتواند به کاهش اصالت آثار منجر شود.
یکی دیگر از چالشهای مطرحشده توسط بکتاش، مقایسه شعر کودک با ادبیات بزرگسال است. او تأکید میکند که این مقایسه نادرست است، زیرا شعر کودک مخاطب و اهداف متفاوتی دارد.شعر کودک باید با زبان و دنیای کودکان سخن بگوید، نه اینکه معیارهای ادبیات بزرگسال را دنبال کند. این مقایسه نادرست میتواند به کمتوجهی به نیازهای واقعی کودکان و کاهش کیفیت آثار منجر شود.
علاوه بر این، فشارهای بازار نشر و انتظارات ناشران نیز گاهی شاعران را به سمت تولید آثاری سوق میدهد که از عمق و اصالت کافی برخوردار نیستند. بکتاش همچنین به نقش جشنوارهها اشاره میکند و معتقد است که جشنوارههایی که صرفاً به دنبال اهداف خاص خود هستند و به کشف استعداد یا پرورش شاعران کمک نمیکنند، تأثیری مثبت بر ادبیات کودک ندارند. این انتقادات نشاندهنده نیاز به بازنگری در رویکردهای فرهنگی و ادبی برای حفظ کیفیت شعر کودک است.
نقش ارتباط با کودکان در خلق شعر
یکی از نکات کلیدی در سخنان بکتاش، تأکید بر ارتباط عمیق شاعران کودک با مخاطبانشان است. او میگوید: «شاعر کودکی را نمیشناسم که با بچهها ارتباط نداشته باشد، مگر اینکه شاعر کودک نباشد.» این ارتباط، که از طریق خانواده، مدرسه، جلسات شعرخوانی و رونمایی کتاب شکل میگیرد، به شاعران کمک میکند تا نیازها، دغدغهها و دنیای کودکان را بهتر درک کنند.
این درک عمیق، به خلق آثاری منجر میشود که برای کودکان قابللمس و جذاب است. شاعرانی که با کودکان در تعاملاند، میتوانند زبان و تخیل آنها را در آثار خود بازتاب دهند. برای مثال، جلسات شعرخوانی در مدارس یا کارگاههای ادبی کانون پرورش فکری، فضایی فراهم میکند تا شاعران از نزدیک با واکنشها و نظرات کودکان آشنا شوند. این ارتباط دوسویه، نهتنها به بهبود کیفیت آثار کمک میکند، بلکه به کودکان نیز حس ارزشمندی و مشارکت در فرآیند خلاقیت میدهد.
تأثیر فرهنگی و آموزشی شعر کودک
شعر کودک فراتر از سرگرمی، ابزاری قدرتمند برای پرورش فرهنگی و آموزشی کودکان است. بکتاش بر اهمیت «مطالعه، درک مطالب و اندیشهورزی» تأکید میکند و معتقد است که عادت به مطالعه میتواند لذت و رشد فکری را برای کودکان به ارمغان بیاورد. شعر، با زبان موسیقیایی و تصاویر ذهنی خود، میتواند عشق به خواندن را در کودکان تقویت کند و آنها را به سوی تفکر خلاق سوق دهد.
در عصر دیجیتال، که کودکان با انبوهی از محتواهای بصری و سریع مواجهاند، شعر کودک میتواند بهعنوان فضایی آرام و تأملبرانگیز عمل کند. این نوع ادبیات، با تقویت مهارتهای زبانی و عاطفی، به کودکان کمک میکند تا احساسات خود را بهتر بیان کنند و با فرهنگ و هویت خود ارتباط عمیقتری برقرار کنند. نهادهایی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، که بکتاش سالها در آن فعالیت کرده، نقش مهمی در این فرآیند دارند. این نهادها با برگزاری کارگاهها، انتشار کتاب و فعالیتهای فرهنگی، به ترویج مطالعه و پرورش نسلهای آینده کمک میکنند.
شعر کودک و نوجوان در ایران امروز در مسیری پویا و رو به رشد قرار دارد. همانطور که غلامرضا بکتاش تأکید میکند، این حوزه با خلاقیت شاعران و انطباق با نیازهای نسل Z، از نصیحتگویی فاصله گرفته و به سوی خلق آثاری جذاب و معنادار حرکت کرده است. با این حال، چالشهایی مانند نگارش سفارشی و تأثیر جشنوارهها نیازمند توجه و اصلاح است.
ارتباط عمیق شاعران با کودکان، بهعنوان یکی از ستونهای اصلی این حوزه، تضمینکننده اصالت و تأثیرگذاری آثار است. شعر کودک، با پرورش تخیل و تقویت فرهنگ مطالعه، نقشی کلیدی در شکلدهی به آینده فرهنگی ایران ایفا میکند. از اینرو، حمایت از شاعران، ناشران و نهادهای فرهنگی، و تشویق کودکان به مطالعه، وظیفهای همگانی است تا این میراث ارزشمند ادبی همچنان شکوفا بماند.
ثبت دیدگاه