دریانیوز// در قرن بیستویکم، بحرانهای زیستمحیطی دیگر صرفاً دغدغهی فعالان محیط زیست نیستند، بلکه به مسئلهای حیاتی برای سلامت عمومی، امنیت غذایی، و توسعه پایدار تبدیل شدهاند. یکی از مهمترین این بحرانها، مدیریت ناکارآمد پسماند است که در بسیاری از کشورها به تهدیدی جدی بدل شده است.
پسماندها به انواع مختلفی تقسیم میشوند: پسماندهای خانگی، صنعتی، پزشکی، کشاورزی و الکترونیکی. هر نوع پسماند ویژگیهای خاصی دارد و نیازمند روشهای متفاوتی برای جمعآوری، پردازش و دفع است. برای مثال، پسماندهای الکترونیکی حاوی فلزات سنگین هستند که در صورت دفن غیراصولی، خاک و آب را آلوده میکنند.
با گسترش شهرها و تغییر سبک زندگی، تولید زباله بهطور تصاعدی افزایش یافته است. مصرفگرایی، استفاده از بستهبندیهای پلاستیکی، و فرهنگ دورریزی باعث شدهاند که حجم پسماندها از ظرفیت مدیریت شهری فراتر رود.
در بسیاری از مناطق، زبالهها بهجای بازیافت یا دفن اصولی، سوزانده میشوند. این فرآیند منجر به انتشار دیاکسینها، فورانها و ذرات معلق میشود که خطر ابتلا به بیماریهای تنفسی، سرطان و اختلالات عصبی را افزایش میدهد.ورود شیرابههای ناشی از دفن زباله به سفرههای آب زیرزمینی، رودخانهها و دریاچهها، کیفیت آب آشامیدنی را تهدید میکند. این شیرابهها حاوی فلزات سنگین، مواد آلی تجزیهناپذیر و عوامل بیماریزا هستند.دفن غیراصولی زبالهها باعث تخریب زیستگاههای طبیعی، نابودی پوشش گیاهی و تهدید گونههای جانوری میشود. این مسئله به کاهش تنوع زیستی و اختلال در چرخههای طبیعی منجر میگردد.
در بسیاری از کشورها، زیرساختهای لازم برای جمعآوری، تفکیک، بازیافت و دفع پسماندها وجود ندارد یا بسیار فرسودهاند. نبود ناوگان حملونقل مناسب، مراکز بازیافت مدرن و سیستمهای پایش، مدیریت پسماند را با چالش مواجه کرده است. در کشورهای در حال توسعه، بازیافت اغلب بهصورت غیررسمی و توسط زبالهگردها انجام میشود. این افراد بدون تجهیزات ایمنی، در معرض مواد خطرناک قرار دارند .
آموزش شهروندان در زمینه تفکیک زباله، کاهش مصرف، و استفاده مجدد از مواد، نقش کلیدی در موفقیت برنامههای مدیریت پسماند دارد. انتظار می رود برنامههای آموزشی مدرسهای و رسانهها در این زمینه فعالتر عمل کنند چراکه مدارس باید آموزشهای زیستمحیطی را در برنامههای درسی بگنجانند. پروژههای عملی، اردوهای طبیعتگردی، و مشارکت در کمپینهای پاکسازی میتوانند تأثیرگذار باشند. و فراموش نکنیم که رفتارهای زیستمحیطی از خانه آغاز میشوند. آموزش کودکان در زمینه حفظ محیط زیست، تفکیک زباله و مصرف مسئولانه، میتواند نسل آیندهای آگاه و مسئولپذیر تربیت کند.
مدیریت اصولی پسماند میتواند به ایجاد فرصتهای شغلی در حوزههای بازیافت، تولید انرژی از زباله، و طراحی محصولات پایدار منجر شود. این حوزه میتواند به رشد اقتصاد سبز کمک کند.فناوریهایی مانند تبدیل زباله به انرژی، بیوگاز، بازیافت مکانیزه و استفاده از هوش مصنوعی در تفکیک زباله، میتوانند تحول بزرگی در این حوزه ایجاد کنند.
کشورهای در حال توسعه نیز دارای ظرفیتهای علمی، انسانی و طبیعی فراوانی هستند. استفاده از دانش بومی، مشارکت جوامع محلی و حمایت از نوآوریهای داخلی میتواند راهگشا باشد. بدون مشارکت فعال مردم، هیچ برنامهای موفق نخواهد بود. ایجاد انگیزه از طریق مشوقهای مالی، آموزش، و تسهیل دسترسی به امکانات تفکیک و بازیافت، ضروری است.در برخی جوامع، بیتوجهی به محیط زیست، باورهای غلط و نبود حس مسئولیت اجتماعی، مانع اجرای برنامههای مدیریت پسماند میشود. تغییر نگرش نیازمند زمان، آموزش و تجربه عملی است.
نباید خود را محدود به برچسب “جهان سومی” کنیم. با استفاده از ظرفیتهای داخلی، فرهنگسازی از درون خانواده و مدرسه، و بهرهگیری از دانش و فناوری، میتوانیم چالشهای زیستمحیطی را مدیریت کرده و آیندهای پایدار و سبز برای نسلهای بعدی رقم بزنیم. تغییر از درون آغاز میشود، و هر شهروند میتواند بخشی از راهحل باشد، نه بخشی از مشکل.
دریانیوز// نباید خود را محدود به برچسب "جهان سومی" کنیم. با استفاده از ظرفیتهای داخلی، فرهنگسازی از درون خانواده و مدرسه، و بهرهگیری از دانش و فناوری، میتوانیم چالشهای زیستمحیطی را مدیریت کرده و آیندهای پایدار و سبز برای نسلهای بعدی رقم بزنیم. تغییر از درون آغاز میشود، و هر شهروند میتواند بخشی از راهحل باشد، نه بخشی از مشکل.
ارسال توسط : مریم منصف نویسنده : مهران منصف
ثبت دیدگاه