دریانیوز// در شهر پرشور بندرعباس، جایی که استعدادهای جوان در انتظار شکوفاییاند، هنرستان دخترانهای با نام «سینما و نمایش» در «سرای هنر» و جوار تالار طوبی، با امید فراوان آغاز به کار کرده است.
به گزارش خبرنگار دریا؛ این هنرستان با هدف پرورش نسل آینده هنرمندان زن در رشتههای سینما و تئاتر، پذیرای دانشآموزان از پایه اول متوسطه دوم بوده است.
اما متأسفانه، پشت این شور و شوق هنری، واقعیت تلخی از مشکلات و چالشهای عمیق و رو به تزاید نهفته است که نه تنها بقا و کیفیت آموزشی این مرکز را با تهدید جدی روبرو کرده، بلکه آینده روشن دختران هنردوست این دیار را در هالهای از ابهام فرو برده است. این گزارش ابعاد مختلف این بحران را برای توجه و اقدام مسئولان و مدیران استانی، خیرین و دلسوزان و…تبیین میکند.
محدودیت فضای آموزشی، معضلی کیفیت زدا
هنرستان سینما و نمایش دخترانه بندرعباس، تحت هدایت مشترک اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و آموزش و پرورش، در مکانی آغاز به کار کرده که به هیچ وجه برای کاربری آموزشی تماموقت مناسب نیست. «سرای هنر» ذاتاً یک مرکز فرهنگی و هنری چندمنظوره با فضایی عمومی و پویاست که با نیازهای یک هنرستان تماموقت و تخصصی ویژه دختران در تضاد کامل است.
*نبود فضاهای آموزشی اختصاصی و استاندارد: مهمترین و بنیادینترین مشکل، فقدان فضاهای کلاسی مناسب، مجزا و اختصاصی برای دانشآموزان است. این هنرستان از داشتن کلاسهای درسی استاندارد، کارگاههای تخصصی مجزا برای هر رشته (مانند استودیوهای نمایش با امکانات نور و صدا، یا فضاهای مجهز برای تدوین و فیلمبرداری سینمایی) و حتی فضاهای اداری مشخص بیبهره است.
این کمبودها، فرآیند آموزش را به شدت مختل کرده و کیفیت یادگیری را تحت شعاع قرار داده است ؛ چگونه میتوان انتظار داشت یک کارگردان یا بازیگر آتی در محیطی فاقد امکانات اولیه رشد کند؟
* تداخل کاربری و تردد نامنظم: ماهیت «سرای هنر» به معنای تردد مداوم و نامنظم افراد مختلف است؛ از هنرمندان و هنرجویان سایر انجمنها گرفته تا افراد متفرقه. این تداخل کاربری، نه تنها تمرکز دانشآموزان را بر هم میزند، بلکه محیطی شلوغ، پرهیاهو و غیرمنضبط را ایجاد میکند که با نیازهای یک فضای آموزشی آرام و متمرکز (به ویژه برای نوجوانان دختر که نیاز به محیطی امن و کماسترس دارند) در تضاد کامل است.
*ساعات خاص در مقابل نیازهای تماموقت: پیش از این، فضای سرای هنر عمدتاً در ساعات عصر یا مواقع خاصی برای فعالیتهای انجمنها مورد استفاده قرار میگرفت. اما با تبدیل بخشی از آن به هنرستان، اکنون شاهد حضور تعداد زیادی دانشآموز در طول ساعات روز در محیطی هستیم که ذاتاً برای حضور محدود و موقت افراد طراحی شده است، نه برای حضور پرشمار و روزانه دانشآموزان در یک «فضای بسته» در ساعات درسی طولانی.
دغدغههای امنیتی و اخلاقی: سایهای بر آسایش خانوادهها
یکی از بحرانیترین و حساسترین ابعاد وضعیت نامطلوب این هنرستان، نگرانیهای جدی امنیتی و اخلاقی است که برای دانشآموزان و خانوادههایشان ایجاد شده است. قرار گرفتن هنرستان در کنار تالار فرهنگی و سایر فضاهای عمومی، به دلیل عدم وجود حصارکشی و کنترل مناسب، منجر به تردد افراد متنوع به محیط اطراف و حتی داخل هنرستان میشود.
این وضعیت، به دلیل ماهیت دخترانه هنرستان و سن حساس و آسیبپذیر نوجوانان، بستر احتمالی را برای ناهنجاری ها فراهم کرده و نارضایتی و نگرانی خانوادهها را به دنبال داشته است.
* آسیبپذیری دانشآموزان: دختران نوجوان در سن بلوغ، نیازمند محیطی امن، محافظتشده و متناسب با رشد روانی و اجتماعی خود هستند. فضای عمومی، غیرقابل کنترل و ناامن کنونی ، فاقد این ویژگیهاست و آنها را در معرض آسیبهای اجتماعی و فرهنگی جدی قرار میدهد که میتواند بر آینده و سلامت روانیشان تأثیری جبرانناپذیر بگذارد.
* فرسایش تمرکز بر آموزش: ذهن هنرجویان و حتی کادر آموزشی، به جای تمرکز کامل بر یادگیری، خلاقیت و ارتقای مهارتهای هنری، درگیر دغدغههای حاشیهای است. این مسئله به طور مستقیم بر کیفیت آموزش و پرورش آسیب وارد میکند و مانع از تحقق اهداف هنرستان میشود.
پیامدهای روانشناختی و رفتاری: تهدیدی پنهان برای سلامت هنرجویان
محدودیتهای فضایی، عدم تناسب محیط با نیازهای سنی و جنسیتی هنرجویان و فشارهای ناشی از محیط ناامن، پیامدهای روانشناختی و رفتاری جدی و گاه جبرانناپذیری برای آنان به دنبال دارد. یک محیط آموزشی مناسب، به ویژه برای دختران نوجوان، باید فضایی اختصاصی، آرام، محرک و پاسخگوی نیازهای روحی و جسمی آنها باشد. اما این هنرستان در وضعیت فعلی فاقد چنین ویژگیهایی است.
* فقدان فضای اختصاصی و احساس تعلق: عدم وجود یک فضای مشخص و محدود به هنرستان که دانشآموزان بتوانند آن را قلمرو امن و اختصاصی خود بدانند، باعث سردرگمی، عدم احساس تعلق و کاهش انگیزهی حضور فعال در محیط آموزشی میشود.
* نارضایتی از نیازهای پایه و تخلیه انرژی: نوجوانان به فضای مناسب برای بازی، تفریح، فعالیتهای گروهی، انجام فعالیتهای ورزشی و حتی استراحت و خلوت در طول ساعات طولانی تحصیل نیاز دارند. عدم پاسخگویی به این نیازهای اساسی در محیطی محدود، شلوغ و عمومی، منجر به سرخوردگی، افزایش فشار روانی و کاهش توانایی آنها در مدیریت هیجانات میشود.
* افزایش پرخاشگری و درگیریهای داخلی: انباشت استرس، عدم امکان تخلیه انرژی و کلافگی در محیطی نامناسب، میتواند به افزایش پرخاشگری و درگیریهای لفظی و فیزیکی میان دانشآموزان منجر شود.
* شیوع افسردگی و مشکلات روانی: محیطهای بسته، شلوغ، فاقد امکانات لازم برای سلامت روان و آمیخته با دغدغههای امنیتی، میتوانند زمینهساز بروز افسردگی، اضطراب، بیانگیزگی و سایر مشکلات روانی در میان نوجوانان باشند. این مسائل، در درازمدت میتواند به بحرانهای رفتاری، تحصیلی و حتی اجتماعی عمیقتری منجر شود.
رویکرد «کمی» به جای «کیفی»
متأسفانه، به نظر میرسد هدف اصلی از تأسیس این هنرستان درچنین شرایطی ، صرفاً ایجاد یک «محیطی به اسم هنرستان» و اعلام یک آمار کمی از دانشآموزان پذیرش شده بوده است، بدون توجه جدی به زیرساختها، استانداردهای آموزشی و کیفیت واقعی فرآیند تربیت هنرمندان.
با توجه به استقبال و افزایش روزافزون تعداد دانشآموزان در سال تحصیلی پیش رو ، تداوم این وضعیت میتواند عواقب ناگواری هم برای آینده مدرسه و هم برای تکتک دانشآموزان به بار آورد.با افزایش جمعیت دانشآموزی در فضایی که ذاتاً محدود و نامناسب است، عملاً امکان ارائه آموزش باکیفیت و تخصصی فراهم نخواهد بود.
هنرستان به یک کلاس درس معمولی با نام هنری تبدیل میشود که قادر به پرورش استعدادهای ویژه نیست و خروجی مناسبی نخواهد داشت.افزایش جمعیت دانشآموزی در محیطی عمومی و غیرقابل کنترل، مشکلات رفتاری و تربیتی را به شدت تشدید کرده و مدیریت مدرسه را با چالشهای غیرقابل حل و حتی بحرانهای انضباطی روبرو میسازد.
دانشآموزانی که با رویای ورود به دنیای سینما و تئاتر و پرورش استعدادهای هنری خود، قدم به این هنرستان میگذارند، به دلیل مشکلات فیزیکی و محیطی، به جای تجربه رشد هنری و رسیدن به آرزوهایشان، با ناامیدی، سرخوردگی و حسرت مواجه خواهند شد.
مطالبه دست های پرهمت
وضعیت فعلی هنرستان دخترانه سینما و نمایش بندرعباس، به هیچ وجه درخور یک محیط آموزشی نیست و نیازمند یک بازنگری جدی، فوری و قاطعانه از سوی مسئولان و کارگزاران مربوطه است. ادامه این وضعیت، نه تنها استعدادهای درخشان را به هدر میدهد، بلکه سلامت روانی و امنیت اجتماعی نسل آینده را نیز به خطر میاندازد.
راهکار منطقی و اثربخش ، انتقال آن به یک مکان مناسب و اختصاصی آموزشی است.این انتقال باید بر اساس الگوهای استاندارد آموزشی و روانشناختی صورت گیرد و نه صرفاً یک نگاه کمی به آمار.
یک فضای آموزشی مناسب، امکانات لازم برای کلاسهای تخصصی، کارگاههای عملی، فضاهای ورزشی، تفریحی و فعالیتهای گروهی را (به ویژه برای دختران در سنین رشد) فراهم میآورد که متناسب با سن، شرایط جسمی و روحی و روانی آنهاست.
چنین محیطی، نه تنها قابلیت کنترل و نظارت بیشتری بر دانشآموزان را ممکن میسازد، بلکه به شدت از مشکلات روانی و رفتاری موجود میکاهد و به هنرستان اجازه میدهد تا به یک مرکز آموزشی واقعی، امن و کارآمد برای پرورش استعدادهای آینده سینما و تئاتر کشور تبدیل شود، نه صرفاً یک اسم و عنوان در یک فضای نامناسب.
چه مناسب است جامعه خیرین و افراد نیکاندیش و هنرپرور استان با نگاهی دلسوزانه به این بحران، برای تأمین بخشی از هزینههای لازم جهت احداث یا تجهیز یک فضای آموزشی مناسب، حمایتهای مادی و معنوی خود را از این هنرستان دریغ ندارند.
ثبت دیدگاه