دریانیوز// در روزگاری که سرعت تحولات فرهنگی و رسانهای، مرز میان سنت و مدرنیته را بارها از نو ترسیم میکند، پرداختن به مفهوم «عفاف و حجاب» دیگر نمیتواند در قابهای قدیمی و چارچوبهای کلیشهای باقی بماند.
جامعه امروز کشور، بهویژه در استانهای جنوبی مانند هرمزگان، از تنوعی فرهنگی غنی برخوردار است که حجاب را علاوه بر یک الزام دینی، بلکه بازتابی از هویت قومی، انتخاب اجتماعی و حتی زیباییشناسی محلی میداند.
بانوی بندرعباسی با آن پوشش منحصربهفرد و رنگارنگ، در بازار، در بندر، در اتاق جراحی یا کلاس درس، نمادی از پیوند وقار زنانه و حضور اجتماعی فعال است. حجاب برای او تنها یک تکه پارچه نیست، بلکه سندی فرهنگیست بر اصالت، قدرت و انتخاب او. رسانهها باید بتوانند این تصویر واقعی را روایت کنند .
عفاف، پیش از آنکه «پوشش» باشد، «نگاه» است؛ نگاهی از درون به عزت خود، به مرزهای فردی و اجتماعی و به کرامت انسانی. روایت چنین نگاهی فقط از پس رسانهای برمیآید که دغدغهاش فرهنگ باشد، نه فقط سیاستگذاری.
امروز، رسانههای محلی وظیفهای تاریخی دارند. آنها باید نشان دهند که حجاب بیش از آنکه اجباری باشد، میتواند انتخابی باشکوه باشد. انتخابی که از دل آگاهی از عمق باور و از بطن تمدن ایرانی برآمده است.
رسانه باید بگوید: بانوی ایرانی، با چادر،با مقنعه، با شال محلی، با نقاب بندری، با هر آنچه از درون انتخاب کرده میتواند بدرخشد، بیافریند، رهبری کند و الهامبخش باشد.
در هرمزگان، پوشش بانوان نمونهای زنده از تنوع فرهنگی حجاب است. از چادرهای سوزندوزیشده مینابی، تا شالهای بندری رنگارنگ و مقنعههای خاص هر لباس نشانی از هویت قومی، سبک زندگی و اعتقادی ژرف است.
رسانه اگر این پوششها را با نگاه زیباییشناسانه و نه صرفاً الزامآور روایت کند، حجاب از نماد خاموش به زبان گفتوگوی اجتماعی بدل میشود.
ثبت دیدگاه