دریانیوز// یکی از مشکلات و دغدغه های خانواده هایی که یکی از اعضای آنها دچار بیماری سخت و صعب العلاجی می شود، تامین هزینه های درمانی است. تهیه پول دارو، بستری و عمل جراحی و… تنها گوشه ای از مشکلات فراوان بیماران خاص و صعب العلاج است. این در حالی است که اغلب این بیماران از قشر محروم و کم درآمد جامعه هستند.
افرادی که برای گذران امور روزانه زندگی نیز با مشکل مواجه اند و چنانچه دچار بیماری سخت و خاصی شوند، برای تامین هزینه های درمان مجبورند پول بهره ای نیز بگیرند.البته هزینه های دارو ودرمان آنقدر بالاست که حتی برای بیماری هایی مانند سرماخوردگی ، آنفلوآنزا، اسهال واستفراغ و… ، پرداختش برای بسیاری از خانواده ها سخت و دشوار است و گاهی از خیرین و مراکز خیریه و نیکوکاری طلب کمک می شود، تا چه برسد به بیماری های سخت و صعب العلاج.
رنجی که بسیاری از خانوادهها با آن مواجه هستند، بیرحمانه است. هزینههای درمان آنقدر سنگین شده که برخی برای تأمین دارو و مراقبتهای پزشکی، راههایی را در نظر میگیرند که قلب را به درد میآورد؛ فروش کلیه، وسایل منزل ،چشمپوشی از نیازهای اساسی، یا انتخاب بین سلامت و غذای روزانه. گاهی هم برخی مجبور می شوند خانه شان را برای درمان بفروشند.
در خانههایی که سرپرست ندارند یا درآمد آنقدر ناچیز است که حتی زندگی روزمره به سختی میگذرد، بیمار شدن مثل کابوسی بیپایان است. مادری که شبها بیدار میماند، قطرات اشک بر گونهاش جاری میشود، زیرا نمیداند فردا چگونه هزینههای درمان فرزندش را تأمین کند. پدری که با چشمانی خسته از کار طاقتفرسای روزانه، به نسخهای در دستش خیره شده؛ اما میداند که حتی اگر تمام داراییاش را بفروشد، نمیتواند تمام داروها را بخرد.
بعضیها آنقدر درماندگی را تجربه کردهاند که به فکر فروش اعضای بدن خود افتادهاند. برای زنده ماندن، برای ادامه دادن، برای تحمل این زندگی که هر روزشان را به مبارزهای نفسگیر تبدیل کرده است و در میان این دردها، کودکی با دندانهای پوسیده لبخندش را پنهان میکند، زیرا درمانی در کار نیست.
زنی با بیماری پوستی، شبها با سوزش زخمهایش تنها در تاریکی اتاقش مینشیند، چون هزینه درمان برایش دستنیافتنی است. قشر حقوق بگیر و کم درآمد جامعه نیز به رغم داشتن پوشش بیمه ای، با دشواریهایی در تامین هزینه های درمانی مواجه است و تنها معدود افرادی هستند که می توانند از پس هزینه های سنگین درمان بیماریهای سخت و صعب العلاج بر آیند.
این قصه تلخ، واقعیتی است که بسیاری آن را زندگی میکنند. زندگیهایی که زیر بار فشار اقتصادی خم شدهاند، چشمهایی که امیدشان را از دست دادهاند، و قلبهایی که دیگر توان مبارزه ندارند. اما شاید روزی، فردی، نهادی، یا جامعهای برخیزد و بگوید: «این درد را میبینم، و دیگر نمیخواهم که هیچکس چنین رنجی را تحمل کند.»
در جامعهای که روز به روز فاصله بین طبقات اجتماعی بیشتر میشود، گروهی از افراد وجود دارند که برای به دست آوردن ابتداییترین نیازهای زندگی همچون درمان بیماریها، درگیر مشکلاتی غیرقابل باور و طاقتفرسا هستند. هزینههای سنگین درمانی و نبود سرپرست در خانوادههای کمدرآمد، شرایطی را ایجاد کرده است که بسیاری از مردم حتی برای تأمین دارو و درمانهای اساسی خود به جایی میرسند که دست به کارهای خطرناک و نابهنجار میزنند.
کلیه ام را بفروشم تا دارو بخرم واقساطم را بدهم
برای مثال، یک زن بیسرپرست که به بیماری پوستی مبتلاست، نه تنها دچار مشکلات جسمانی است، بلکه به خاطر فقر و ناتوانی مالی، مجبور شده است تا دندانهای خود و دخترش را به صورت اقساطی درمان کند. اکنون او در شرایطی قرار گرفته است که نمیتواند داروهای گران قیمت بیماری پوستیاش را تهیه کند و در عین حال باید اقساط درمان دندانهای خود و دخترش را نیز پرداخت کند. در این شرایط، او با دلشکستگی از فروش کلیهاش برای تأمین هزینههای درمانی و داروییاش صحبت میکند.
این تنها یک مثال از هزاران خانوادهای است که در شرایط مشابه به این وضعیت میرسند. مسئله نگرانکننده دیگری که بسیاری از بیماران با آن روبهرو هستند، رفتار برخی از پزشکان است که بدون دریافت زیرمیزی یا هزینههای اضافی، حاضر به درمان بیماران نمیشوند که مدتی قبل رییس شورای شهر بندرعباس نیز نسبت به این موضوع که مرگ بیماری را در این شهر به همراه داشت، بشدت اعتراض کرد.
متاسفانه، بسیاری از پزشکان تنها در صورتی عمل جراحی یا درمانی را انجام میدهند که هزینههای زیرمیزی یا موارد مشابه پرداخت شود. این مسئله، به ویژه برای افرادی که در شرایط مالی دشواری هستند، باعث میشود تا درمانهای ضروری از آنها گرفته شود و یا حتی بیمارانی که در اثر فقر به موقع درمان نمیشوند، جان خود را از دست بدهند.
ارجاع بیماران به بیمارستان های خصوصی
در مواردی دیگر، برخی از پزشکان بیماران را به بیمارستانهای خصوصی ارجاع میدهند که در آنجا هزینههای درمان و جراحی به طرز سرسامآوری بالا است. بسیاری از افراد در طبقات پایین جامعه به دلیل عدم توانایی در پرداخت این هزینهها، از ادامه درمان خود منصرف میشوند یا به درمانهایی دست میزنند که ممکن است وضعیتشان را بدتر کند.
این سیستم درمانی، به ویژه در شرایط کنونی اقتصادی، تبدیل به یک جهنم بیپایان برای بسیاری از خانوادهها شده است.در این میان، بیمارانی هستند که برای تأمین هزینههای درمان خود مجبور به فروش وسایل خانهشان میشوند. اجارهنشینی، ناتوانی در خرید دارو و هزینههای روزمره زندگی، باعث میشود که این افراد مجبور شوند حتی داراییهای خود را بفروشند تا بتوانند ادامه درمان دهند.
در این وضعیت، بسیاری از بیماران حتی از زندگی روزمره خود نیز ناامید میشوند و در حالی که برای درمان تلاش میکنند، امید خود را به آینده از دست میدهند.بیماریها و مشکلات جسمانی برای این افراد فقط به مسائل جسمی محدود نمیشود؛ فشار روانی و عاطفی ناشی از فقر و ناتوانی در تأمین هزینههای درمان، زندگی بسیاری از خانوادهها را تحت تاثیر قرار داده است.
بسیاری از خانوادهها که سرپرست ندارند یا سرپرستهایشان در اثر بیماری یا فقر قادر به تأمین نیازهای اساسی خانواده نیستند، در شرایطی قرار دارند که حتی فکر کردن به خرید دارو یا درمان بیماریهای ساده، برایشان یک آرزو به حساب میآید.حتی وقتی بیمارانی به بیمارستانها یا مراکز درمانی مراجعه میکنند، در بسیاری از مواقع با نگاهی سرد و بیتوجه مواجه میشوند.
پزشکان و کادر درمانی، به دلیل بار بالای مراجعهها و مشکلاتی همچون فشارهای مالی و شغلی، دیگر قادر به ارائه خدمات مناسب به این دسته از بیماران نیستند. بسیاری از بیماران به دلایل مختلف نمیتوانند از حق خود در درمان بهطور کامل بهرهمند شوند و در نهایت این مشکلات اقتصادی باعث میشود که جانهای زیادی از بین بروند.
هزینههای دارو و درمان در کشور ما به طرز غیرقابل تصوری افزایش یافته است و بسیاری از بیماران با این چالش بزرگ روبهرو هستند که یا باید درمان خود را رها کنند، یا برای تأمین هزینههای آن مجبور به انجام کارهایی شوند که نه تنها به سلامت جسمیشان آسیب میزند، بلکه به روح و روانشان نیز فشار میآورد. در چنین شرایطی، جانهای زیادی به خاطر فقر و ناتوانی در تأمین هزینههای درمان از دست میروند.
در پایان، باید گفت که تنها راه حل برای این بحران، توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی اقشار آسیبپذیر جامعه و تلاش برای کاهش هزینههای درمانی و دارویی است. بدون اصلاحات جدی در سیستم درمانی کشور و بهبود شرایط معیشتی برای افراد کمدرآمد، نمیتوان انتظار داشت که این مشکلات حل شوند و بسیاری از انسانها از مرگهای غیرضروری و بیدلیل نجات پیدا کنند. نیاز به تغییرات اساسی در این زمینه بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود.
ثبت دیدگاه