دریانیوز//خلیج فارس این جاودانه ی تاریخ جهان درسوگ فرزندان خود ، در فاجعه ی اسکله ی شهید رجایی می باشد ، همان فرزندان و جوانانی که به عظمت نام خلیج فارس افتخار می نموده و برای عزت آن در این خطه از مهین عزیزمان مشغول به خدمت بودند و اکنون تنها یادی از آنها باقی مانده است و خلیج فارس پر خروش و سترگ مدافع حقوق فرزندان خود خواهد بود و نام آن همواره بر بلندای تاریخ و جغرافیای ایران و جهان می درخشد .
فاجعه ی بس دلخراش و سهمگین تاریخ ششم اردیبهشت ، یکهزار و چهارصد و چهار خورشیدی در اسکله ی شهید رجایی بندرعباس بعنوان یک روز سیاه و یک فاجعه ی انسانی در تاریخ ایران ثبت گردید ، فاجعه ی که در کسری از ثانیه و در کمترین زمان ممکن تعداد زیادی از انسان ها و فرزندان ایران عزیزمان را به مرگی جانگداز سوق داد ، کارگران زحمت کش ، کارمندان شریف و انسان هایی که هر روز در آن منطقه فعالیت می نمودند ، نه تنها خانواده ها بلکه جامعه و یک ایران را به سوگ نشاند.
با توجه به ابعاد وسیع فاجعه و ضرورت مطالبه گری در حوزه ی پیگیری حقوقی و قضایی در جهت کشف حقیقت علل و عوامل بروز چنین فاجعه ی هولناکی و دفاع از حقوق جان باختگان ، مجروحان و حقوق عامه ضرورت این فراخوان جهت ورود و مشارکت کانون های وکلای دادگستری ، نهادها و مجامع حقوقی در راستای فلسفه ذاتی ، عدالت خواهی چنین مجامع حقوقی احساس می گردد و نیز ضرورت ورود دانشکده های حقوق ، قضایی و پژوهشکده های علمی دانشگاهی به تحلیل مباحث و ابعاد فاجعه ی اسکله ی شهید رجایی بندرعباس شایسته ی اقدام می باشد .
هر چند برخی از این نهاد های حقوقی مراتب ابراز همدردی و آمادگی خود را جهت حمایت های لازم از جمله حمایت های حقوقی اعلام نموده اند ، در همین رهگذر همگام با مراجع قضایی ذیصلاح که همت در کشف حقیقت گماشته و خواهند نمود ، مجامع حقوقی نیز در راستای مطالبه گری و پیگیری کشف حقیقت شایسته است مشارکت فعال داشته باشند .
حق حیات که بعنوان یک حق بنیادی به مراتب از آن سخن گفته شده است اما به دفعات در میهن عزیزمان شاهد آن هستیم که به علل و عوامل معلوم یا نامعلومی فاجعه های متعددی از جمله در فاجعه ی انسانی اسکله شهید رجایی جان ها گرفته می شود و این حق حیات با آسیب های جبران ناپذیری مواجه شده است.
حق حیات که در قوانین و مقررات داخلی و قواعد و الزام های بین المللی به عنوان یک اصل مهم به آن پرداخته شده است ، از جمله در اصل ۲۲ قانون اساسی ، ماده ۱ حقوق شهروندی و نیز در قانون مجازات اسلامی که در مبحث جرائم و مجازات هایی که حق حیات را سلب نموده الزام های قانونی را بیان نموده و در فرض تحقق عناصر مجرمانه در راستای اجرای عدالت حق حیات را مورد حمایت قانونی برشمرده است.
از منظر قواعد و مقررات بین المللی نیز ، از جمله : ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۶ میثاق بین المللی حقوق مدنی – سیاسی به اهمیت حق حیات و ضرورت حمایت قانونی این حق پرداخته اند .بنا بر مطالب مطرح شده و عمق فاجعه ی اسکله ی شهید رجایی ضرورت دارد مجامع حقوقی ،کانون های وکلای دادگستری، دانشکده ها و پژوهشکده های حقوقی به ابعاد حقوقی فاجعه ورود نمایند و ضمن برگزاری نشست های هم اندیشی ، همایش ها ، کارگاه های تخصصی و ارائه مقاله ها و گزارش هایی ، از هم اندیشی های صورت گرفته در جهت کشف حقیقت علل و عوامل فاجعه ی مذکور مطالبه گری و تحلیل های حقوقی و قانونی را در راستای تسهیل به کشف حقیقت ابعاد این فاجعه ارائه نمایند .
هر چند ضرورت دارد سازمان متولی محیط زیست ، مجامع دانشگاهی وانجمن های مربوطه در این حوزه به ابعاد مربوط به آسیب های محیط زیستی این فاجعه و تاثیر آن بر طبیعت ، محیط زیست و جانداران بپردازند و گزارشهای خود را منتشر نمایند و نیز از منظر اقتصادی و آسیب های وارده لازم است مجامع علمی – اقتصادی از منظر آسیب به حقوق عامه بطور تخصصی به آنها پرداخته و گزارش های خود را منتشر نمایند .
بنابراین ضمن ضرورت پرداختن به همه ی ابعاد انسانی ، محیط زیستی و اقتصادی فاجعه ی مذکور ، فراخوان مجامع حقوقی از منظر حق حیات و حقوق عامه در جهت بررسی و تحلیل علل و عوامل فاجعه انسانی در راستای تسهیل کشف حقیقت اهمیت دارد از جمله آثار ورود مجامع حقوقی ، دانشگاهی و البته پژوهشکده ها به این مبحث می تواند موجبی شود در جهت ارائه راهکارها و پیشنهاد ها به مراجع قانونگذاری و اجرایی که چنانچه ضعف در قوانین یا در مدیریت اجرایی باشد ( که البته تکرار این فاجعه ها موید این ضعف می باشد ) تا در صورت وجود اراده ی لازم ، مراجع قانونگذاری و اجرایی کشور به بر طرف نمودن نقص ها و ضعف ها اهتمام نمایند و از دیگر اثر ورود مجامع حقوقی ، دانشگاهی ، متخصصان و کارشناسان به بررسی قانونمدار و مطالبه گری از منظر حقوق عامه و عدم سکوت آنان ، موجب می شود تا مسئولان همواره به این مهم التفات داشته باشند که نسبت به عملکرد آنها جامعه بی تفاوت نیست و نهادها و مجامع به فراخور موضوع به جهت مسئولیت اجتماعی خود مطالبه گری خواهند نمود.
کشف حقیقت علل و عوامل وقوع چنین فاجعه ای و برخورد جدی و قانونی با مسبب یا مسببان ( اعم از شخص حقیقی یا حقوقی ) از منظر حقوق عامه یک مطالبه ی به حقی است که به ضرورت این فراخوان و با توجه به مسئولیت اجتماعی مجامع حقوقی به شرحی که بیان گردید شایسته ی اقدام می باشد .رسالت رسانه ها و مطالبه به قلم رسانه ، در این حوزه نیز، همچنان می بایست بر مدار باشد .
ثبت دیدگاه