دریانیوز//در بلوارهای آرامِ رودان، شب پاییزی ۲۴ مهرماه به شبی فراموشنشدنی و تلخ برای یک خانواده محروم تبدیل شد؛ شبی که میتوانست مانند هزاران شب دیگر بیحادثه بگذرد، اگر سهلانگاریها، تاریکی خیابان و رها شدن مصالح عمرانی بیهشدار، میدان را برای حادثه باز نمیگذاشتند. نوجوانی ۱۷ ساله که در آستانه جوانی، رؤیاهای ساده و پاکی برای آینده داشت، بر اثر برخورد موتورسیکلت با موانع بدون علائم هشداردهنده، دچار سانحه شد و پس از ۵۲ روز بیهوشی در بیمارستانهای مختلف، روز یکشنبه چشم از جهان بست.این حادثه، فقط یک پرونده تصادف نیست؛ روایتی است از کافهایی که گاهی در مدیریت شهری و نظارت بر پروژههای عمرانی رخ میدهد و هزینهاش را شهروندانی میپردازند که هیچ نقشی در این سهلانگاریها دارند.خانواده این نوجوان، که خود در مضیقه مالی بودند، تمام دارایی اندکشان را فروختند؛ از خودروی پسر بزرگتر گرفته تا پساندازهای ناچیز. حتی از اقوام و آشنایان قرض کردند تا شاید بتوانند هزینههای سنگین درمان و انتقال او بین بیمارستانها را تأمین کنند. روزهایی که با امید و نگرانی توأمان سپری شد؛ امید به بازگشت دوباره فرزندشان و نگرانی از هزینههایی که هر روز سنگینتر میشد. اما سرانجام، این تلاشها به بازگشت زندگی او منجر نشد و خانوادهای محروم، بار مصیبت و بدهکاری را همزمان بر دوش گرفت.گزارش پلیس راهور نشان میدهد که شهرداری در این حادثه ۵۰ درصد مقصر شناخته شده است؛ عددی که پشت آن معنایی سنگین پنهان است.
این درصد، نه فقط یک رقم اداری، بلکه نشاندهنده خلأ جدی در ایمنی پروژههای عمرانی، بیتوجهی به نصب علائم هشداردهنده و نبود روشنایی کافی در شب وقوع حادثه است. وقتی مصالح پروژهای در معبر عمومی رها میشود، وقتی مسیر ایمنسازی نمیشود و وقتی پیمانکار و ناظران شهری وظایف بدیهی خود را انجام نمیدهند، حادثه دیگر «اتفاق» نیست؛ نتیجه اجتنابپذیرِ یک سهلانگاری است.این پرونده تلخ یادآور میشود که نظارت بر پروژههای شهری باید تنها روی کاغذ نباشد. دستگاههای نظارتی، قضایی و امنیتی لازم است با دقت و جدیت بیشتری فعالیت پیمانکاران و دستگاههای خدماترسان را زیر ذرهبین ببرند. نبود نظارت کافی، فقط یک قصور اداری نیست؛ میتواند جان یک نوجوان، آینده یک خانواده و آرامش یک شهر را از بین ببرد.ضروری است شهرداریها، شوراهای شهر و پیمانکاران عمرانی بدانند که کوچکترین کوتاهی در ایمنسازی معابر، میتواند به حادثهای تبدیل شود که جبرانپذیر نیست. باید فرهنگ مسئولیتپذیری تقویت شود، استانداردهای ایمنی بهطور جدی رعایت گردد و هیچ پروژهای بدون نصب علائم هشداردهنده، ایجاد روشنایی و تأمین امنیت تردد شهروندان، اجرا یا رها نشود.امروز یک نوجوان یتیم رودانی در میان ما نیست، اما ماجرا و پیام حادثه او باید بماند؛ پیامی که یادآوری میکند بهای بیتوجهی مسئولان و ضعف نظارت ها، گاهی بسیار سنگینتر از آن چیزی است که تصور میشود. این یادداشت، نه برای سرزنش فرد یا نهادی خاص، بلکه برای هشدار و تأکید بر ضرورت اصلاحات جدی در رفتار پیمانکاران و نظام نظارتی نوشته میشود تا خانوادهای دیگر به دلیل سهلانگاری دیگران داغدار نشود.






ثبت دیدگاه