دریانیوز// بندر شهید رجایی، قلب تپنده تجارت خارجی ایران، این روزها حال خوشی ندارد. فعالان اقتصادی از هر دو سوی زنجیره تجارت — چه واردکنندگان و چه صادرکنندگان — از وضعیت نابسامان روند ترخیص و بارگیری کالاها در این بندر گلایه دارند.
با اینکه مسئولان کشوری و استانی بارها از “تسریع در روند تخلیه و بارگیری کالاها” سخن گفتهاند و جلسات متعددی برای رفع گلوگاهها برگزار شده، اما واقعیت کف بندر چیز دیگری میگوید: رسوب کالاها همچنان بالاست، کشتیها در صف انتظارند و هزینهها سرسامآور.
رسوب کالاها، چالش تمامنشدنی واردکنندگان
در بخش واردات، بازرگانان از بلاتکلیفی و رسوب طولانی کالاها در محوطههای بندری گلایه دارند. برخی از واردکنندگان میگویند: بخش عمدهای از کالاها هفتهها و گاهی ماهها در انبارهای بندری میمانند. تشریفات اداری، نبود هماهنگی بین دستگاههای مختلف و کندی در روند ترخیص باعث شده سرمایه تجار قفل شود. در حالی که کالا باید ظرف چند روز ترخیص شود، اما اینروند زمان زیادی طول می کشد. افزایش هزینههای انبارداری، خواب سرمایه و …. از جمله پیامدهای مستقیم این تأخیرهاست. اگرچه سامانههای الکترونیکی گمرک و بنادر در سالهای اخیر توسعه یافتهاند، اما در عمل هنوز بنظر می رسد وابستگی شدید به بروکراسی و تاییدهای دستی وجود دارد که باعث توقف پروندهها میشود.وقتی هر مجوز و تأییدیه باید از یک نهاد جداگانه گرفته شود، هماهنگیها زمانبر میشود.
اگر در عمان یا امارات ظرف چند ساعت کالا ترخیص میشود، در ایران هفتهها طول میکشد.البته در سالهای اخیر بارها مشکلات فعالان اقتصادی در جلسات اتاق بازرگانی هرمزگان که با حضور مسئولان کشوری و استانی برگزار شده و یا در جلسات شوراهای گفتگوی بخش خصوصی و دولتی برگزار شده است، مطرح گردیده و اقداماتی هم شده است، اما مشکلاتی هم همچنان پابرجاست.
صادرکنندگان مواد معدنی زیر بار هزینهها و تأخیرها
در آن سوی ماجرا، صادرکنندگان — بهویژه فعالان حوزه مواد معدنی — با مشکلات جدی در فرایند بارگیری و صادرات مواجهاند. هزینههای انبارداری، توقف کشتیها و سرعت پایین بارگیری، سه ضلع مثلثی هستند که تجارت مواد معدنی را در بندر شهید رجایی به مانعی پرهزینه تبدیل کردهاند. فعالان معدنی اظهار میکنند که هزینه انبارداری مواد معدنی در بنادر ایران بسیار بالاست. در حالی که در بندر صلاله عمان، کشتی در کمتر از سه روز بارگیری میشود، در بندر شهید رجایی این فرایند گاهی تا ۹ یا ۱۰ روز طول میکشد. سرعت بارگیری در اینجا حدود ۸ هزار تن در شبانهروز است؛ اما در صلاله بیش از ۲۰ هزار تن بارگیری میشود.
این اختلاف فاحش نهتنها هزینه صادرات را بالا برده، بلکه باعث شده بسیاری از شرکتهای بینالمللی برای حمل کالاهای ایرانی تمایل کمتری نشان دهند. وقتی کشتی باید ده روز در لنگرگاه منتظر بماند، هر روز تأخیر بین ۱۵ تا ۲۰ هزار دلار هزینه دارد. برای ۲۰ کشتی حاضر در صف بندر، در یک دوره دهروزه این خسارت به ۳ میلیون دلار میرسد. اگر این روند ادامه یابد، در سال بیش از ۱۰۰ میلیون دلار خسارت به صنعت حملونقل دریایی کشور وارد میشود.
سرعت پایین بارگیری و کمبود تجهیزات بندری
کارشناسان معتقدند یکی از دلایل اصلی این تأخیرها، کمبود تجهیزات مدرن بارگیری و تخلیه در بنادر ایران است.بایستی از سیستمهای پیشرفته گرب (چنگکهای بزرگ مکانیزه) برای بارگیری مواد فله استفاده شود.یکی از صادرکنندگان باسابقه میگوید: اگر امکان دپوی مواد معدنی در کنار اسکله فراهم شود، میتوان با گرب بارگیری را تا سه برابر افزایش داد. بهعنوان مثال، کشتی ۷۰ هزار تنی که اکنون ۹ روز زمان میبرد، با این روش در ۳ روز بارگیری میشود. این یعنی صرفهجویی در زمان، هزینه و افزایش رضایت صاحبان کالا. به گفته او، تخصیص حداقل پنج دستگاه جرثقیل ساحلی ۱۰۰ تنی به بندر شهید رجایی میتواند بهطور چشمگیری سرعت بارگیری را بالا ببرد و محدودیت پذیرش کشتیهای بدون جرثقیل (گرلس) را برطرف کند.با وجود جرثقیلهای ساحلی قدرتمند، دیگر نیازی نیست فقط کشتیهای مجهز به جرثقیل پهلو بگیرند. در نتیجه ترافیک کاهش مییابد و هزینه حملونقل نیز کمتر میشود.
مشکل اسکلههای کمعمق و هزینههای “شیفتینگ”
اما همه مشکل در تجهیزات خلاصه نمیشود. زیرساختهای فیزیکی بندر نیز چالشبرانگیز است.یکی از فعالان معدنی استان هم به مشکل کمبود اسکله های عمیق در بندر شهید رجایی اشاره کرد و گفت: گاهی اوقات کشتیها مجبور میشوند در اسکلههای کمعمق پهلو بگیرند و پس از چند روز بارگیری، به اسکلههای عمیق منتقل شوند. این جابجایی که به «شیفتینگ» معروف است، هزینهای حدود ۱۴۰۰۰ دلار برای صادرکنندگان در پی دارد.این در حالی است که این هزینه ناشی ازضعف زیرساختهای بندری است و صادرکنندگان نقشی در ایجاد آن ندارند.
به گفته کارشناسان بندری، کمبود اسکلههای عمیق باعث شده کشتیهای بزرگتر نتوانند به راحتی در بندر شهید رجایی پهلو بگیرند، در نتیجه بخشی از بازار صادرات منطقه به بنادر رقیب در عمان و امارات منتقل میشود.فعالان اقتصادی بارها عملکرد بندر شهید رجایی را با بندر صلاله عمان مقایسه کردهاند؛ مقایسهای که نشاندهنده شکاف قابلتوجه در سرعت، هزینه و کیفیت خدمات بندری است.در صلاله، فرآیند تخلیه و بارگیری با حداقل بروکراسی انجام میشود، دستگاهها بهصورت تماماتوماتیک کار میکنند و کشتیها در همان روز ورود عملیات بارگیری را آغاز میکنند.در مقابل، در بندر شهید رجایی، زمان انتظار طولانی برای تخصیص اسکله، نبود تجهیزات مدرن و ضعف در هماهنگی بین سازمانها باعث میشود صادرات مواد معدنی با کندی و هزینه بالا مواجه شود.
بندر شهید رجایی ظرفیت تبدیل شدن به هاب منطقهای را دارد، اما لازمه آن سرمایهگذاری جدی در زیرساختها، نوسازی تجهیزات و اصلاح رویههای اداری است که این روند گویا آغاز شده است، اما بایستی سرعت گیرد.هرمزگان بهعنوان شاهراه تجارت کشور، دروازه اصلی ورود و خروج کالا از ایران است. اما آنچه فعالان اقتصادی را نگران کرده، فرسودگی سیستم اداری، کندی عملیات بندری و ضعف در هماهنگی میان دستگاهها است. این مشکلات نهتنها هزینه تجارت را بالا برده، بلکه اعتبار بندر شهید رجایی را در میان بنادر منطقه کاهش داده است.اگر قرار است شعار افزایش صادرات غیرنفتی و بهبود محیط کسبوکار از مرحله گفتار به عمل برسد، باید نگاه تازهای به مدیریت بنادر داشت؛ نگاهی که بر پایه کارآمدی، فناوری و شفافیت باشد.در غیر این صورت، کشتیهای صادراتی همچنان در صف انتظار خواهند ماند و سرمایه کشور، به جای حرکت در مسیر توسعه، در لنگرگاهها لنگر خواهد انداخت.






ثبت دیدگاه