دریانیوز// کودکان کار همواره یکی از ملموسترین جلوههای آسیبهای اجتماعی در جامعه هستند ؛ پدیدهای که نهتنها سیمای شهرها را تحتتأثیر قرار میدهد بلکه از جنبه انسانی، اخلاقی و حتی امنیتی تبعات گستردهای دارد.
براساس گزارش رسمی سازمان بهزیستی کشور که در نشست خبری سید حسن موسوی چلک، معاون سلامت اجتماعی این سازمان ارائه شد، وضعیت کودکان کار در سال ۱۴۰۳ ابعاد تازهای یافته و ضرورت بازنگری در سیاستهای حمایتی را بیش از پیش برجسته کرده است.
این گزارش با استناد به دادههای رسمی بهزیستی، تصویر روشنی از وضعیت زندگی، تحصیل و مشکلات این کودکان ارائه میکند و در عین حال هشدار میدهد که اگر چالشهای اجتماعی حل نشود، جامعه باید منتظر تبعات امنیتی گستردهتری باشد.
اعداد و ترکیب کودکان کار تحت حمایت بهزیستی
براساس اعلام موسوی چلک، در سال گذشته ۱۲ هزار و ۶۶۳ نفر از کودکان کار تحت حمایت سازمان بهزیستی قرار گرفتند. نکته قابلتأمل آنکه در برخی استانها تعداد کودکان کار از میان اتباع خارجی (مانند مهاجران افغانستانی) بیشتر است، اما در مقیاس ملی، شمار کودکان کار ایرانی بیش از اتباع است.
این آمار که تنها آمار رسمی مورد تأیید سازمان بهزیستی محسوب میشود، گویای گستردگی این پدیده و تأکید بر لزوم سیاستگذاری مبتنی بر دادههای دقیق است.
میانگین سن و نوع خدمات ارائهشده به کودکان کار
میانگین سنی کودکان کار در ایران حدود ۱۰ سال است؛ رقمی که عمق آسیبپذیری این گروه را بهویژه در سالهای شکلگیری شخصیت و آموزش اجتماعیشان نشان میدهد. طبق گزارش ارائه شده، هر کودک کار بهطور متوسط در سال گذشته دستکم سه خدمت از بهزیستی دریافت کرده است.
این خدمات شامل اقدامات حمایتی برای بازگرداندن کودکان به مدرسه، تأمین وعدههای غذایی گرم و پرداخت هزینههای تحصیل است. برای نمونه، سه هزار و ۶۲۸ نفر از این کودکان در مدارس ثبتنام شدند و هزینه ثبتنام دو هزار و ۵۲۸ نفر از آنان توسط بهزیستی تأمین شد. همچنین به دلیل مشکلات تغذیهای شایع در میان این گروه، حدود ۱۹ هزار وعده غذای گرم به آنان داده شد.
وضعیت تحصیل و زندگی کودکان کار
یکی از یافتههای قابل توجه در این گزارش، استمرار نسبتاً بالای تحصیل در میان کودکان کار است. براساس آمار بهزیستی، ۷۸ درصد از این کودکان همچنان در حال تحصیل هستند؛ با این حال، ۲۲ درصد نیز به دلایل مختلف از جمله فقر، شرایط خانوادگی یا فشار کاری از تحصیل بازماندهاند.
از نظر محل زندگی، ۷۳ درصد از این کودکان با هر دو والد خود زندگی میکنند، در حالی که ۲۱ درصد فقط با مادر و دو درصد تنها با پدر زندگی میکنند. این آمار بیانگر آن است که هرچند بیشتر کودکان کار دارای خانواده هستند، اما شرایط اقتصادی و اجتماعی خانوادهها آنان را به خیابان کشانده است.
سهم دختران و نگرانیهای مرتبط با آسیبپذیری بیشتر آنان
در میان کودکان کار، یک چهارم را دختران تشکیل میدهند. موسوی چلک در این نشست تأکید کرد که این نسبت اگرچه در مقایسه با پسران کمتر است، اما به دلیل آسیبپذیری ویژه دختران در برابر خطرات خیابانی، نگرانی بیشتری ایجاد میکند. حضور دختران در فضای کار خیابانی آنان را در معرض طیف وسیعی از آسیبهای جسمی، روحی و اجتماعی قرار میدهد که میتواند اثرات بلندمدتی بر آینده آنان بگذارد.
زبالهگردی و مهمترین علل حضور کودکان در خیابان
یکی از نکات مهم در این گزارش، زبالهگردی بهعنوان یکی از فعالیتهای شایع میان کودکان کار است؛ بهطوری که حدود ۱۵ درصد از این کودکان به این کار مشغولند. موسوی چلک در تبیین عوامل اصلی حضور کودکان در خیابان، فقر و اعتیاد را مهمترین دلایل دانست.
اگرچه علت حضور کودکان در خیابان همیشه چندوجهی است، اما مشکلات اقتصادی خانواده و وابستگی یکی از والدین به مواد مخدر، نقش پررنگتری در سوق دادن کودکان به کار خیابانی دارد.
دیدگاه بهزیستی درباره کمک افراد مشهور به کودکان کار
موضوع کمک چهرههای مشهور و سلبریتیها به کودکان کار، همواره محل بحث بوده است. معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی ضمن استقبال از فرهنگ مسئولیتپذیری و کمک به این کودکان، هشدار داد که نمایش چهره آنان در شبکههای اجتماعی و رسانهها، مصداق کودکآزاری است و در صورت اثبات چنین رفتاری، اورژانس اجتماعی وارد عمل خواهد شد.
این تأکید بر حفظ کرامت و حریم خصوصی کودکان، اهمیت رعایت اصول اخلاقی در اقدامات حمایتی را یادآور میشود.
بازگشت دوباره کودکان کار به خیابان و ضعف نظام حمایتی
طبق آمار ارائهشده، در دورههای گذشته بیش از ۶۰ درصد از کودکانی که مدتی در مراکز نگهداری بهزیستی بودند، مجدداً به خیابان بازگشتند. موسوی چلک علت اصلی این چرخه را در ناکافی بودن حمایتها و ناهماهنگی خدمات ارائهشده با نیازهای واقعی این کودکان و خانوادههایشان دانست.
بهطور مثال، میزان مستمری بهزیستی برای خانوادههای یک نفره، با وجود افزایش ۴۰ درصدی، تنها یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان در ماه است؛ رقمی که فاصله زیادی با خط فقر دارد و توان تأمین نیازهای اساسی کودکان و خانوادهها را ندارد.
مقایسه مستمری با خط فقر و نتیجهگیری درباره ناکافی بودن حمایتها
با توجه به شرایط اقتصادی کنونی کشور و افزایش هزینههای زندگی، مستمری بهزیستی در مقایسه با خط فقر فاصلهای معنادار دارد. این وضعیت نه تنها موجب ناکامی در پیشگیری از بازگشت کودکان به خیابان میشود، بلکه فشار بیشتری بر خانوادهها وارد میکند و عملاً بخش زیادی از اقدامات حمایتی را کماثر میسازد.
پیامدهای افزایش آسیبهای اجتماعی بر امنیت و آینده جامعه
در جمعبندی این گزارش، موسوی چلک هشدار داد که با افزایش آسیبهای اجتماعی، جامعه باید در انتظار پیامدهای امنیتی جدیتری باشد. این پیامدها میتواند شامل افزایش جرایم، ناامنی در شهرها و بروز بحرانهای اجتماعی گستردهتر باشد.
بنابراین، سرمایهگذاری در سیاستهای حمایتی هدفمند و کارآمد، نهتنها از بُعد انسانی، بلکه برای حفظ ثبات اجتماعی و امنیت کشور نیز ضروری است.در پایان باید گفت : وضعیت کودکان کار ، بهعنوان یکی از بارزترین مصادیق آسیبهای اجتماعی، نیازمند توجه فوری و هماهنگی بیننهادی است.
اگرچه تلاشهای بهزیستی در ارائه خدماتی مانند آموزش، تغذیه، و حمایتهای مالی قابلتقدیر است، اما ناکافی بودن این حمایتها و عدم تطابق آنها با نیازهای واقعی کودکان کار و خانوادهها، چالشهای ریشهای را حل نمیکند.
آمارهای بهزیستی نشاندهنده تلاش برای کاهش آسیبها و توانمندسازی کودکان کار است، اما بازگشت بیش از ۶۰ درصد این کودکان به خیابانها، گواه ناکارآمدی نظام حمایتی کنونی است.
فقر، اعتیاد و بیثباتی اقتصادی بهعنوان عوامل اصلی این معضل، نیازمند سیاستهای کلان اقتصادی و اجتماعی هستند که فراتر از توان بهزیستی بهتنهایی است. برای پیشگیری از پیامدهای امنیتی و اجتماعی این بحران، دولت باید با تخصیص بودجه پایدار، تقویت تور ایمنی معیشتی و تدوین سیاستهای تفکیکشده برای گروههای مختلف کودکان کار، اقدام جدی کند.
در غیر این صورت، این کودکان نهتنها آینده خود را از دست میدهند، بلکه جامعه نیز با افزایش آسیبهای اجتماعی و تهدیدات امنیتی مواجه خواهد شد.
ثبت دیدگاه