دریانیوز// در شهري که به دليل فقر شديد بناهاي تاريخي، برخي آن را «شهر بدون تاريخ» مينامند، عمارت کلاهفرنگي، تنها بازمانده مستحکم دوره صفوي و سندي زنده از تاريخ پر فراز و نشيب تجارت ايران، در محاصره بيتوجهيها به آستانه فروريزي کامل رسيده است.
در واکنش به اين وضعيت و خطر حذف کامل حافظه تاريخي شهر، کارزار ملي «نجات عمارت کلاهفرنگي بندرعباس» با امضاي صدها نفر از شهروندان، نخبگان و چهرههاي فرهنگي به راه افتاده است. اين حرکت، نبردي همهجانبه براي بازگرداندن هويت به بندرعباس است؛ نبردي در برابر سهگانهي بنبستهاي حقوقي، سوداگري اقتصادي و سوءمديريت که کل ميراث معماري هرمزگان را تهديد ميکند.
کلاهفرنگي، گنجينهاي در دست تقدير نامعلوم
عمارت کلاهفرنگي (ثبت ملي: ۱۳۸۳۵) با قدمتي بيش از ۳۲۰ سال، که زماني نقطه ثقل سياسي و تجاري منطقه بود و در منابع تاريخي از آن به عنوان «شمسالعماره جنوب» ياد ميشود، امروز در غربت و انزوا به نماد بارز بيتوجهي به ميراث ملي تبديل شده است.اين بناي سهطبقه (۴۲۹ متر مربع)، در حدود ۱۰۸۴ شمسي توسط کمپاني هند شرقي هلند (V.O.C) بهعنوان تجارتخانه (سرکار ولنديز) تأسيس شد. پس از خروج هلنديها، به قلعه شهر، دارالحکومه قاجار و پناهگاه مردم تبديل شد و تا دهه ۱۳۵۰ شمسي نيز به عنوان اداره گمرکات فعال بود.
معماري شاخص آن با استفاده از سنگ سياه قلعه هرمز و سقف چوبي ساج، شاهدي بر استحکام و شکوه گذشته است.در اوايل دهه ۱۳۶۰ شمسي، عمارت به حوزه علميه مدرسهالنبي واگذار و وقف شد. با ساخت بناي جديد حوزه، عمارت قديمي متروکه و محصور در محوطه پارکينگ حوزه رها شده است. سقف چوبي ساج طبقه دوم فروريخته و کل بنا به دليل بيتوجهي چندين دههاي در خطر نابودي کامل قرار دارد. اين محصوريت باعث شده که عموم مردم و حتي برخي مورخان، از وجود و اهميت آن بياطلاع بمانند. کارشناسان ميراث فرهنگي مدعي اند اجازه ورود و بررسي بنا براي مرمت را ندارند.
حل اين مشکل و تعيين تکليف نهايي عمارت درگير بنبست حقوقي مالکيت و وقف است و اجراي هرگونه طرحي منوط به تصميم هيئت امناي حوزه علميه در قم و نظر واقف است؛ امري که اراده مسئولان محلي در هرمزگان را خنثي کرده و سرنوشت تنها بازمانده صفوي را در يد تصميمگيرندگان دور از شهر قرار داده است.امضاکنندگان کارزار خواستار مرمت و مستحکمسازي فوري بنا، صيانت از حريم قانوني و تبديل کاربري به يک مرکز فرهنگي عمومي (مانند موزه يا کتابخانه) هستند تا اين بنا از ورطه فراموشي خارج شود.
تخريب خاموش ديگر بناها
بندرعباس با کمبود شديد بناهاي تاريخي روبروست و اندک آثار باقيمانده نيز قرباني سودجويي اقتصادي و ضعف قوانين شدهاند؛ معضلي که نشان ميدهد تخريبها تنها به کلاهفرنگي محدود نميشوند.خانه احمدي/شريف (قاجار/پهلوي) که ثبت ملي بود، با شکايت مالک و حکم ديوان عدالت اداري از فهرست ملي خارج و سپس تخريب شد. اين واقعه نشان داد که خلأهاي قانوني و ابهام در معيار «شأن ملي آثار» (ناشي از قوانين قديمي مانند قانون ۱۳۰۹)، به مالکان اجازه ميدهد تا براي تبديل ملک به مجتمع تجاري، ميراث ملي را قرباني منافع اقتصادي کنند.
اين وضعيت خطر تکرار سرنوشت را براي ديگر «شناسنامههاي تاريخي» شهر تشديد ميکند.در مورد حمام گَپ (قاجاري)، نه تنها بنا رها شده، بلکه شهرداري بندرعباس و بخش خصوصي با احداث پارکينگ طبقاتي و مجتمع تجاري، به صورت آشکار حريم تاريخي آن را نقض کردهاند. اين عمل نشاندهنده تهاجم نهادهاي متولي به ميراث است، در حالي که طبق قانون، حفظ بناهاي قبل از ۱۳۴۰ شمسي بر عهده شهرداري است.اين سوءمديريتها حتي به آثار احيا شده نيز سرايت کرده است.
انتشار تصاويري از بازسازي قلعه پرتغاليهاي جزيره هرمز نشان داد که پيمانکار ميراث فرهنگي بهجاي مرمت اصولي، اقدام به سنگچيني و نماکاري غيرتخصصي روي ديوار اصلي بنا کرده است که اين عمل از ديد پژوهشگران «تخلف» و ناشي از تصميمات فردگرايانه و فقدان نظارت تخصصي است.
بحران هويت شهري وحذف معماري بومي
تخريب ميراث فراتر از يک بناست؛ هويت اقليمي و معماري بومي هرمزگان نيز قرباني سوءمديريت در شهرسازي شده است. رشد ساختمانهاي بلند در موازات ساحل، مسير بادهاي خنککننده دريايي را مسدود کرده و باعث «قفل شدن هواي شهر» و افزايش محسوس دما (تا ۱۰ درجه) شده است. اين وضعيت، نتيجه ناديده گرفتن کامل بادگيرها و اصول معماري بومي است که هدف آن سازگاري با اقليم گرم و مرطوب بوده است.
بافتهاي تاريخي محلههايي چون سورو و اوزيها در حال ويراني هستند. شهرسازي کنوني با واردات نماهاي نامتناسب با اقليم و فرهنگ، قرباني «شهر فروشي» و مديريت ناصحيح تراکم شده است؛ امري که نه تنها هويت شهر را حذف کرده، بلکه منظر دريا را نيز کور کرده است.برخلاف شهرهاي داراي بافت تاريخي غني، کمبود آگاهي فرهنگي در ميان عموم مردم بندرعباس، باعث ضعف واکنش عمومي به تخريبها شده و قدرت افکار عمومي را براي وادار کردن نهادها به حفظ آثار کاهش داده است.
مقامات استاني فعالانه وارد شوند
فعالان فرهنگي با تأکيد بر حجم بالاي امضاهاي کارزار، اکنون انتظار دارند که استاندار هرمزگان به عنوان عاليترين مقام استان و با توجه به اختيارات دولتي، به اين مطالبه ملي پاسخ دهد.استاندار بايد با استفاده از اختيارات عالي دولتي و رايزنيهاي جدي در سطح کشور (از جمله هيئت امناي حوزه علميه در قم)، موانع حقوقي و مالکيت را برطرف کرده و زمينه را براي مرمت فوري و تبديل عمارت به يک مرکز فرهنگي عمومي فراهم سازد.
نجات کلاهفرنگي، بايد نمادي براي بازنگري اساسي در سياستهاي شهرسازي و تلاش براي احياي هويت معماري بومي شهري باشد که سابقه تاريخي آن به نامهاي درخشاني چون گمبرون و بندر جرون باز ميگردد. تدوين طرح جامع هويتبخشي بر اساس شرايط اقليمي و فرهنگي، ضرورتي است که نميتوان آن را به تعويق انداخت. نجات کلاهفرنگي و ديگر آثار رها شده، نمادي از نبرد براي بازگرداندن حافظه تاريخي به شهري است که نقش حياتي در تاريخ ايران داشته و شايسته توجهي ملي است. آيا ارادهاي براي نجات اين «شناسنامههاي تاريخي» پيش از نابودي کامل شکل خواهد گرفت؟
واکنش دکتر آشوري به کارزار نجات عمارت کلاهفرنگي بندرعباس
از دغدغهها و پيگيريهاي فعالان حوزه ميراث فرهنگي درباره وضعيت عمارت تاريخي کلاهفرنگي بندرعباس مطلع شدم؛ دغدغههايي به حق و ارزشمند است. اين بناي فاخر، بخشي از هويت تاريخي و فرهنگي بندرعباس است و صيانت از آن وظيفه همگاني ماست. بهزودي بههمراه مسئولان مربوطه جهت اتخاذ تصميمات مقتضي بازديدي جامع از اين اثر تاريخي انجام خواهيم داد.
ثبت دیدگاه