دریانیوز//مدنیای امروز بیش از هر زمان دیگری میان کودکان و رسانهها پیوندی عمیق ایجاد کرده است. گوشیهای هوشمند، شبکههای اجتماعی، بازیهای آنلاین و محتوای تصویری، به بخش جداییناپذیر زندگی نسل جدید تبدیل شدهاند. اما آنچه کمتر درباره آن سخن گفته میشود، نقش والدین در شکلگیری این رابطه است.
کودکان نه بر اساس توصیهها، بلکه بر اساس رفتار والدین یاد میگیرند چگونه از رسانه استفاده کنند؛ و درست در همین نقطه است که بسیاری از والدین، ناخودآگاه مرتکب خطاهایی میشوند که آینده فرزندشان در فضای دیجیتال را تحتتأثیر قرار میدهد.این یادداشت به بررسی هفت خطای رایج والدین در مواجهه با رسانه میپردازد؛ خطاهایی که اگرچه کوچک بهنظر میرسند، اما در بلندمدت میتوانند پیامدهای جدی تربیتی و رفتاری بر کودک بگذارند. نخستین اشتباه والدین، استفاده از رسانه بهعنوان ابزاری برای آرامکردن کودک است.
بسیاری از والدین وقتی کودک بیقرار میشود، برای ساکتکردن یا سرگرمکردن سریع، گوشی یا تبلت را در اختیار او قرار میدهند. این کار در ظاهر ساده و مؤثر است؛ اما در باطن، کودک میآموزد که برای کنترل احساسات، به رسانه پناه ببرد. وابستگی آرامآرام شکل میگیرد و کودک در مدیریت هیجانات خود ناتوان میشود. رسانه قرار نیست جانشین مهارتهای هیجانی کودک باشد.فضای مجازی مانند شهری بیدر و پیکر است؛ پر از مسیرهای امن و ناامن. رهاکردن کودک بدون نظارت در این فضا، مانند رهاکردن او در خیابانی شلوغ و ناشناخته است. بسیاری از والدین تصور میکنند اگر کودک به ظاهر در اتاق نشسته و ساکت است، پس مشکلی وجود ندارد.
اما عدم آگاهی از نوع محتوا، ساعت مصرف و پیامدهای احتمالی میتواند آسیبهای جدی ایجاد کند. نظارت بهمعنای کنترل افراطی نیست؛ بلکه همراهی هوشمندانه و گفتوگو درباره محتوای مصرفی کودک است.کودکان بیشتر از آنکه تحتتأثیر حرفهای والدین باشند، از رفتار آنها الگو میگیرند. در خانهای که والدین دائماً در حال چککردن گوشی، مرور شبکههای اجتماعی یا تماشای محتوا هستند، کودک نمیتواند الگوی متفاوتی برای مدیریت رسانه پیدا کند. والدینی که خود گرفتار رسانهاند، نمیتوانند از کودک انتظار استفاده سالم داشته باشند. نقطه آغاز اصلاح، اصلاح رفتار والدین است.
رسانه هرقدر جذاب باشد، توانایی جایگزینی ارتباط انسانی را ندارد. برخی والدین، ناخودآگاه زمان مشترک با کودک را با زمان رسانهای او جایگزین میکنند. گفتوگو، بازی، توجه عاطفی و حضور کیفی والدین چیزی نیست که رسانه بتواند جبرانش کند. کودکی که با رسانه سرگرم میشود، تنها نیست؛ اما تنها میماند. چراکه ارتباط عاطفی، پیوند اصلی رشد روانی اوست و هر چیز دیگری که جایگزین آن شود، باعث خلأ عمیق در شخصیت کودک خواهد بود.هیچ فعالیتی بدون مرز نمیتواند برای کودک مفید باشد.
مصرف بیحد رسانه، تمرکز کودک را کاهش میدهد، خواب را مختل میکند، عملکرد تحصیلی را پایین میآورد و مانع رشد مهارتهای اجتماعی میشود. برخی والدین برای جلوگیری از تنش، هیچ قاعدهای برای استفاده از رسانه تعیین نمیکنند. اما تعیین ساعت مشخص، نوع محتوا و زمانبندی درست، بخشی از تربیت رسانهای است؛ نه محدودیت.تغییر رفتار، پرخاشگری، اضطراب، تقلید از شخصیتهای رسانهای، وابستگی شدید، کاهش علاقه به بازیهای واقعی یا کاهش روابط اجتماعی، همه اینها نشانههایی هستند که والدین باید جدی بگیرند. بیتوجهی به این علائم، زمینهساز مشکلات پیچیدهتر در آینده است. رسانه بیاثر نیست؛ یا اثر مثبت دارد یا منفی. این والدین هستند که با آگاهی میتوانند اثر مثبت را تقویت کنند. برخی والدین به جای آموزش سواد رسانهای، به ممنوعیت کامل روی میآورند. اما دنیای امروز بدون تکنولوژی قابل تصور نیست.
کودکِ منعشده، در اولین فرصت، بدون راهنمایی وارد فضای مجازی میشود و احتمال آسیب بیشتر خواهد بود. راه درست، نه ترس از فناوری است و نه رهاسازی مطلق؛ بلکه آموزش صحیح، همراهی فعال و مدیریت هوشمندانه است.رسانه دشمن کودک نیست؛ همانطور که دوستِ بیقید نیز نیست. رسانه تنها یک ابزار است و نحوه استفاده از آن تعیین میکند که کودک چه تجربهای خواهد داشت. والدین زمانی موفق خواهند بود که میان آزادی و محدودیت تعادل ایجاد کنند، سواد رسانهای را در خود و فرزندشان تقویت کنند و از رسانه نه بهعنوان جانشین تربیت، بلکه بهعنوان بخشی از آن استفاده کنند.کودکان امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند والدینی آگاه، همراه و الگو هستند؛ والدینی که دنیای دیجیتال را بشناسند و بتوانند فرزندشان را برای زندگی در این جهان پیچیده آماده کنند.






ثبت دیدگاه