حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنج شنبه, ۴ دی , ۱۴۰۴ Thursday, 25 December , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 6315 تعداد نوشته های امروز : 13 تعداد اعضا : 13 تعداد دیدگاهها : 173×
  • تقویم شمسی

    آذر ۱۴۰۴
    ش ی د س چ پ ج
        فروردین »
     123456789101112131415161718192021222324252627282930  
  • چرا هرمزگان تنها تماشاگر تشنگی خود شده است؟
    ۰۴ دی ۱۴۰۴ - ۴:۴۵
    شناسه : 37368
    بازدید 122
    0
    دریانیوز//سال‌هاست که هرمزگان با همه زیبایی‌های طبیعی‌اش، با همه صبوری مردمانش و با همه نقشی که در اقتصاد ملی دارد، تشنه است.
    ارسال توسط : نویسنده : علی زارعی منبع : روزنامه دریا
    پ
    پ

    دریانیوز//سال‌هاست که هرمزگان با همه زیبایی‌های طبیعی‌اش، با همه صبوری مردمانش و با همه نقشی که در اقتصاد ملی دارد، تشنه است. در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهرها و در خانه‌های روستاها، دبه‌های آبی که کنار دیوار چیده شده‌اند تبدیل به تصویر دائمی زندگی شده‌اند؛ تصویری که هر روز، تلخی آن بیشتر می‌شود. در چنین وضعیتی که مردم این استان برای یک ساعت آب پایدار برنامه‌ریزی می‌کنند، صدای عجیب و غریبی از آن‌سوی کشور به‌وضوح شنیده می‌شود: صدای سهم‌خواهی استان‌هایی که به آب خلیج‌فارس و دریای عمان «چشم طمع» دوخته‌اند.

    این روزها دیگر همه می‌دانند آب‌شیرین‌کن‌های عظیم‌الجثه‌ای که در سواحل هرمزگان قد می‌کشند، نه برای رفع تشنگی ما که برای سیراب‌کردن شهرها و صنایع استان‌های دوردست است؛ همان‌ها که پیش از این، کمترین ضرورتی برای همراهی با مردم هرمزگان احساس نکرده‌اند، اما اکنون ساحل ما را سکوی نجات کم‌آبی خود می‌دانند.
    * خطوط انتقالی که از کنار روستاهای تشنه عبور می‌کند
    بزرگ‌ترین نمونه این بی‌عدالتی، آب‌شیرین‌کن عظیم یک‌میلیون‌مترمکعبی است؛ پروژه‌ای که تاکنون دو فازش با ظرفیت ۴۰۰میلیون مترمکعب آب شیرین شده به بهره برداری رسیده و قرار است آب تصفیه‌شده را به یزد، اصفهان و کرمان منتقل کند. خط انتقال، درست از میان روستاهایی عبور می‌کند که زنان هنوز برای یک دبه آب، ساعت‌ها منتظر تانکر می‌مانند. لوله‌هایی که از زمین ما بیرون زده‌اند، برای ما نیستند. مردم این روستاها، هر روز لوله‌ها را می‌بینند اما نه سهمی دارند و نه امیدی.این تصویر، چیزی کمتر از «بی‌عدالتی عریان» نیست. مگر نه اینکه اجرای هر پروژه ملی باید منافع محلی را هم تأمین کند؟ مگر نه اینکه مسئولیت اجتماعی یک شرکت، یک سرمایه‌گذار یا یک پروژه باید در وهله اول به منطقه میزبان معطوف باشد؟ پس چرا در مورد این پروژه عظیم، مسئولیت اجتماعی دقیقا صفر است؟
    * ۳۰ تا ۴۰ درصد سهم هرمزگان؛ وعده‌ای که دود شد و به آسمان رفت
    در سال‌های گذشته گفته شد شرکت متولی این پروژه، در چارچوب ایفای مسئولیت اجتماعی خود، باید بین ۳۰ تا ۴۰ درصد از آب تولیدی را به استان هرمزگان اختصاص دهد؛ وعده‌ای که امید را در دل مردم زنده کرد. اما اکنون که پروژه به پیش رفته، خطوط انتقال کشیده شده و میلیاردها تومان هزینه شده است، این وعده کجاست؟ چرا هیچ‌کس پاسخ نمی‌دهد که چرا حتی یک میلی‌متر از این آب شیرین‌شده قرار نیست سهم مردم هرمزگان شود و به مردم هبه گردد؟
    اگر این سؤالات ساده است، پاسخ‌دادن به آن ساده‌تر باید باشد؛ اما ظاهراً سکوت، سیاست رسمی این پروژه شده است. سکوتی که معنای آن برای مردم هرمزگان روشن است: «شما فقط میزبانید، نه بهره‌مند».
    * اگر پروژه در استان‌های مقصد بود، آیا باز هم هرمزگان بی‌سهم می‌ماند؟
    واقعیت را باید بی‌پرده گفت: اگر این آب‌شیرین‌کن در اصفهان یا کرمان یا یزد ساخته می‌شد، آیا آن استان‌ها اجازه می‌دادند حتی یک لیتر از آب بدون سهم محلی به جای دیگری منتقل شود؟ آیا مسئولان‌شان اجازه می‌دادند کسی در خاک‌شان، روی ساحل‌شان، پروژه‌ای عظیم بسازد و بعد همه محصول آن را از استان خارج کند؟
    چه کسی می‌تواند تصور کند که یک استان حاضر باشد زمینش، ساحلش، محیط زیستش و آرامشش را بدهد، اما در برابر آن هیچ‌چیز دریافت نکند؟ این سناریو فقط یک جا ممکن است: جایی که سال‌هاست به حاشیه رانده شده است؛ جایی که صدایش شنیده نمی‌شود؛ جایی که نامش هرمزگان است.
    * ۱۵۰ هکتار ساحل بکر بندرعباس؛ هزینه‌ای که دیده نمی‌شود
    برای احداث این آب‌شیرین‌کن بزرگ، ۱۵۰ هکتار از ساحل بکر بندرعباس اختصاص داده شده است؛ ساحلی که می‌توانست زیست‌محیطی، گردشگری یا اقتصادی باشد. اما اکنون بخش عظیمی از آن به زیر چنگال سازه‌های صنعتی رفته است. این یعنی هرمزگان هزینه داده است. هزینه زیست‌محیطی، هزینه اقتصادی، هزینه توسعه‌ای و هزینه اجتماعی. اما در مقابل چه گرفته است؟ هیچ.
    نه آب، نه سهم، نه جبران، نه حتی یک برنامه مسئولیت اجتماعی قابل قبول.
    * پسابی که به دریا می‌رود و آسیب‌هایی که کسی نمی‌خواهد ببیند
    آب‌شیرین‌سازی در این مقیاس، بدون پیامد نیست. هر متخصص محیط‌زیست می‌داند پساب غلیظ‌شده آب‌شیرین‌کن‌ها، ترکیب بی‌رحمی است که می‌تواند اکوسیستم‌های دریایی را دگرگون کند؛ مرجان‌ها، ماهی‌ها و چرخه‌های طبیعی را تحت فشار قرار دهد.هنوز کسی به‌روشنی توضیح نداده است که سرنوشت زیست‌جهان دریایی هرمزگان پس از انباشت پساب چیست. اما یک چیز روشن است: همه این آسیب‌ها بر محیط زیست دریای ما وارد می‌شود، نه بر استان‌های مقصد.آب شیرین به آن استان‌ها می‌رود، اما آلودگی و خسارت زیست‌محیطی برای ما می‌ماند.
    چطور می‌توان این وضعیت را جز بی‌انصافی توصیف کرد؟
    * وقتی مردم در کنار دریا تشنه‌اند؛ مسئولان چه می‌بینند؟
    مردمی که در گرمای ۵۰ درجه سواحل جنوبی زندگی می‌کنند، چگونه باید بپذیرند که آب دریا از کنار خانه‌هایشان شیرین می‌شود ولی سهمی از آن ندارند؟
    این تصمیمات چگونه اتخاذ می‌شود که روستاها و برخی از شهرها هنوز با بحران جدی آب روبه‌رو هستند، اما آب شرب تصفیه‌شده کیلومترها دورتر به استان‌های مرکزی فرستاده می‌شود؟
    آیا این همان تعریفی است که از عدالت منطقه‌ای ارائه شده است؟
    آیا توسعه ملی باید این‌گونه باشد؛ که یک منطقه زیر بار هزینه‌ها خم شود تا منطقه دیگری از ثمره آن بهره ببرد؟
    * انتظار حداقلی: بخشی از آب را به مردم هرمزگان هبه کنید
    منطقی‌ترین راهکار، ساده‌ترین است:بخشی از آب تولیدی باید به هرمزگان تخصیص یابد.نه به‌عنوان لطف، نه صدقه، نه امتیاز ویژه؛ بلکه به‌عنوان «حق مسلم مردم میزبان». اگر این اتفاق بیفتد، استان می‌تواند بخشی از بودجه سنگینی که امروز برای خرید آب از همین آب‌شیرین‌کن‌ها می‌پردازد صرف پروژه‌های توسعه زیرساختی آبرسانی کند؛ کاری که سال‌ها عقب افتاده و اکنون به «ضرورت حیاتی» تبدیل شده است.
    * این صدای مردم هرمزگان چه زمانی شنیده می‌شود؟
    هرمزگان بیش از آنکه نیازمند وعده باشد، نیازمند «تصمیم‌های عادلانه» است. مردم این استان سال‌هاست بهای توسعه کشور را پرداخته‌اند؛ از دریا، از زمین، از هوا، از زندگی.اکنون نوبت آن است که کشور، دولت و شرکت‌های عظیم صنعتی بدانند هرمزگان تنها محل استقرار پروژه‌ها نیست؛ خانه مردم است، خانه انسان‌هایی که حق دارند آب سالم و پایدار داشته باشند.وقتی در همین استان، تشنگی درهای خانه‌ها را می‌زند، هیچ‌چیز توجیه نمی‌کند که آب شیرین تولیدشده در خاک ما، از کنار ما عبور کند و سهم ما «هیچ» باشد.
    این بی‌عدالتی، باید تمام شود. و امروز آغاز این مطالبه‌گری است.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.