دریانیوز//در دلِ هر بیمارستان، جایی میان راهروهای شلوغ، تختهای سفید و آژیرهای ممتد مانیتورها، گروهی از انسانها نفس میکشند که اغلب کمتر از هر قشر دیگری دیده میشوند: پرستاران. آنان که بیوقفه میان درد و امید، بین اضطراب خانوادهها و تصمیمهای لحظهای پزشکان، نقش حلقهای حیاتی در چرخه درمان را ایفا میکنند، اما سهمشان از قدردانی، امنیت شغلی یا رفاه، بهمراتب کمتر از چیزی است که بر دوش میکشند. پرستاری در ظاهر شغلی «پزشکی» است؛ اما در واقعیت بیش از هر چیز، شغلی انسانی، احساسی و گاه فرساینده است.
یکی از نخستین چالشهایی که پرستاران با آن روبهرو میشوند، فشار روانی محیط درمان است. کار در جایی که هر روز با بیماری، درد، اضطرار، مرگ و زندگی گره خورده، روحیهای استوار و مقاوم میطلبد. پرستار بخش اورژانس، مراقبتهای ویژه یا بخش سوختگی، روزهایی را تجربه میکند که در آن شاید چندین بار شاهد فرو ریختن امید یک خانواده یا وخیم شدن حال بیماری باشد که برایش زمان گذاشته و به سلامتی او دل بسته است. این فشار عاطفی، بهویژه در سالهای نخست خدمت، میتواند به بیخوابی، اضطراب و مشکلات جسمی و روحی بینجامد؛ مسئلهای که در بسیاری کشورها با مشاوره و حمایت روانی کنترل میشود، اما در ایران اغلب نادیده گرفته میشود.مرگ بیماران از دیگر چالشهایی است که کمتر دربارهاش گفته میشود. پرستاران برخلاف بسیاری مشاغل، هر از گاهی در برابر واقعیتی بیرحم میایستند؛ انسانی که تمام شب برای او دارو تهیه کردهاند، علائم حیاتیاش را پایش کردهاند یا دقایقی پیش با او حرف زدهاند، ممکن است ناگهان از دنیا برود. چنین تجربهای برای بسیاری از پرستاران، درونیترین لایههای روان را تحتتأثیر قرار میدهد و گاه تا مدتها همراه آنان میماند.اما این فشارها تنها به بعد روحی محدود نیست. خستگی جسمی مزمن، یکی از پایدارترین مشکلات پرستاران است؛ شیفتهای طولانی، ایستادنهای بیوقفه، جابهجایی بیماران سنگین و ساعات کاری ناهماهنگ، به مرور مهرههای کمر و زانوها را فرسوده میکند. بسیاری از پرستاران پیش از چهلسالگی با مشکلات اسکلتی–عضلانی مواجه میشوند، اما همچنان موظفاند ساعتها در اتاق عمل یا اورژانس فعال بمانند. کمبود نیرو در بیمارستانهای دولتی نیز سبب شده یک پرستار به جای مراقبت از دو یا سه بیمار، مسئولیت بیش از ده بیمار را بر عهده داشته باشد؛ وضعیتی که تمرکز، کیفیت خدمات و سلامت پرستار را تهدید میکند.قرار گرفتن در معرض بیماریهای عفونی، مواد شیمیایی و گازهای خطرناک، بخش دیگری از واقعیت این حرفه است. دوران کرونا تنها نمونهای بود که نشان داد پرستاران چگونه خط مقدم مواجهه با تهدیدهای میکروبی و ویروسی هستند. تماس روزانه با خون، ترشحات، داروهای سمی یا گازهای بیهوشی، آنان را در معرض خطراتی قرار میدهد که شاید برای دیگران ملموس نباشد.در کنار همه اینها، ارتباطات پرتنش با بیماران، همراهان و حتی برخی پزشکان نیز بر دشواری کار پرستار میافزاید. پرستار نخستین فردی است که انتقاد، خشم یا نگرانی به سوی او روانه میشود؛ در حالیکه بسیاری از مشکلات از کمبود امکانات، نیروی انسانی یا ساختار مدیریتی ریشه میگیرد.با وجود این همه چالش، پرستاری هنوز برای بسیاری یک مأموریت انسانی است؛ حرفهای که معنای خدمت را به شکل خالصتری نمایان میکند. اما حقیقت آن است که بدون حمایت نظام سلامت، توجه دولت، افزایش نیرو، اصلاح شرایط کاری و احترام اجتماعی بیشتر، نمیتوان از پرستاران انتظار داشت این بار سنگین را بهتنهایی ادامه دهند.پرستاران ستون نظام سلامتاند؛ اما ستونی که اگر بیشتر دیده نشود، ترکهایش روزی به چشم همگان خواهد آمد.
صفحه اصلی » گروه » یادداشت و مقاله
دریانیوز//در دلِ هر بیمارستان، جایی میان راهروهای شلوغ، تختهای سفید و آژیرهای ممتد مانیتورها، گروهی از انسانها نفس میکشند که اغلب کمتر از هر قشر دیگری دیده میشوند: پرستاران. آنان که بیوقفه میان درد و امید، بین اضطراب خانوادهها و تصمیمهای لحظهای پزشکان، نقش حلقهای حیاتی در چرخه درمان را ایفا میکنند، اما سهمشان از قدردانی، امنیت شغلی یا رفاه، بهمراتب کمتر از چیزی است که بر دوش میکشند.






ثبت دیدگاه