دریانیوز//هرمزگان سالهاست که با بحران آب دستوپنجه نرم میکند؛ بحرانی که نه پنهان است و نه قابل چشمپوشی. از صفهای طولانی تانکرهای آبرسانی در روستاها تا افت فشار آب در محلات شهری، نشانههایی است از وضعیتی که اگر امروز چاره نشود، فردا بسیار دیر خواهد بود. در چنین شرایطی، پرسش اصلی مردم این است: چرا همهی بار تأمین اعتبار و بازسازی شبکههای آب باید فقط بر دوش دولت باشد؟استانی که قطب صنایع سنگین کشور است، نباید در مدیریت آب تنها بماند.سالهاست مسئولان آبفا هشدار میدهند که ۳۰ درصد از شبکهی آبرسانی استان فرسوده است؛ یعنی بیش از یکسوم لولهها، اتصالات و مسیرهایی که آب را به خانههای مردم میرساند، فرسوده و پرنشت است. برای بازسازی این حجم از شبکه، ۲۰ همت اعتبار نیاز است؛ رقمی که با روند بودجههای عمومی فعلی، تامین آن دههها طول میکشد.اما بحران آب دههها صبر نمیکند؛ فرسودگی شبکه هر سال عمیقتر میشود، قیمت لوله و تجهیزات بالاتر میرود و هدررفت آب بیشتر.در این میان، نقش صنایع هرمزگان بهعنوان بازیگران اصلی اقتصاد استان، بسیار برجسته است.
امروز تنها فولاد هرمزگان، پالایشگاه نفت بندرعباس و صبا فولاد بخشی از مسئولیت اجتماعی خود را در حوزه تأمین لوله و کمک به بازسازی شبکه پذیرفتهاند؛ اما این سه مجموعه، همه صنایع استان نیستند. سوال اینجاست:چرا بقیه صنایع هنوز سکوت کردهاند؟در طول سالهای گذشته صنایع بزرگ استان، از انرژیبَر گرفته تا صنایع معدنی و کارخانههای وابسته به بنادر و دریا، از ظرفیتهای اقتصادی هرمزگان بهره بردهاند؛ اما مسئولیتپذیری در برابر بحران حیاتی آب، محدود بوده است. واقعیت این است که اگر تمام صنایع هرمزگان وارد میدان مشارکت شوند، نهتنها بازسازی شبکه فرسوده در مدت کوتاهی قابل انجام خواهد بود، بلکه بخش بزرگی از چالش کمآبی و بیآبی نیز برطرف میشود. این یک شعار نیست؛ یک محاسبه روشن است.کمک صنایع به خرید لوله، تأمین تجهیزات و بازسازی شبکه، پروژهای که اکنون سالها طول میکشد را میتواند در چند سال خاتمه دهد.از سوی دیگر، نمیتوان از نقش آبشیرینکن یکمیلیون مترمکعبی بندرعباس غافل شد؛ پروژهای عظیم که قرار است آب را از دریا بگیرد و تشنگی بخشهایی از کشور را رفع کند. اما پرسش مردم هرمزگان این است: سهم این استان از چنین پروژهای چیست؟آیا سهم هرمزگان باید فقط «پساب و آلودگی زیستمحیطی» باشد، یا حق دارد از ساخت این آبشیرینکن بزرگ، سهم واقعی از آب تصفیهشده دریافت کند؟ اگر قرار است صنایع و آبشیرینکنها بر بستر هرمزگان رشد کنند، طبیعی و منطقی است که ۳۰ تا ۴۰ درصد آب تولیدی این پروژه عظیم، در قالب ایفای مسئولیت اجتماعی، به استان هبه شود.
این درخواست نه زیادهخواهی است و نه امتیاز ویژه؛ این مطالبهای است برای حفظ حداقلهای زندگی مردمی که سالهاست با خشکسالی و فرسودگی شبکه دستبهگریباناند.در کنار این مسائل، پروژهی نیمهتمام شبکه جمع آوری فاضلاب بندرعباس هم زخمی قدیمی است. برای تکمیل این شبکه، دستکم یک و نیم همت اعتبار نیاز است. اینبار هم میتوان پرسید: آیا باید تنها به انتظار بودجههای دولتی نشست؟ یا صنایع بزرگ استان میتوانند بخشی از بار این پروژه حیاتی را بر دوش بگیرند؟ آب و فاضلاب، زیرساختی برای توسعه است و توسعه اقتصادی خود صنایع نیز بدون آن ممکن نیست.حقیقت این است که صنایع و بنگاههای اقتصادی هرمزگان، اگرچه موتور محرک اقتصاد استاناند، اما نمیتوانند پشت بحران آب پنهان شوند. توسعه پایدار بدون آب، بدون شبکهای سالم و بدون مشارکت واقعی صنایع ممکن نیست.هرمزگان امروز نه درخواست کمک، بلکه مطالبه حق میکند:صنایع باید سهم خود را بپردازند، آبشیرینکن باید بخشی از ظرفیتش را به استان بدهد و شبکه فرسوده باید پیش از آنکه استان را به ورطه بحرانیتر بکشاند، نوسازی شود.جامعه هرمزگان منتظر اقدام است، نه وعده.






ثبت دیدگاه