دریانیوز// در استاني که نامش با دريا و ماهي و ميگو گره خورده، تناقض تلخي در جريان است؛ هرمزگان، قطب توليد تن ماهي کشور است، اما بسياري از خانوادههاي همين استان توان خريد ماهي تازه يا حتي قوطي تن ماهي را ندارند.
اين در حالي است که کارخانههاي بزرگ و کوچک توليد کنسرو ماهي، هر روز از نعمت دريا، زمين و نيروي انساني همين مردم استفاده ميکنند، اما مشخص نيست در عمل چه سهمي از سود و درآمد خود را به جامعهاي که در آن فعاليت دارند بازميگردانند.
صداي اعتراض از بوي آزاردهنده و آلودگي ناشي از فعاليت اين کارخانهها بارها شنيده شده است. اما پرسش مهمتر اين است: در برابر اين آلودگيها، چه آوردهاي براي مردم محلي دارند؟ آيا کارخانههاي تن ماهي که شعار «صنعت اشتغالزا» را يدک ميکشند، به مسئوليت اجتماعي خود هم پايبندند؟
مسئوليت اجتماعي تنها واژهاي تزئيني در گزارشهاي تبليغاتي نيست. يعني اگر کارخانهاي از دريا ماهي ميگيرد، از زمين استان استفاده ميکند و از زيرساختهاي عمومي بهره ميبرد، در مقابل بايد سهمي براي مردم همان منطقه قائل شود. آيا اين کارخانهها تاکنون به خانوادههاي محرومي که حتي توان خريد ماهي ندارند، بستههاي غذايي حاوي تن ماهي خودشان را هديه دادهاند؟
آيا از دانشآموزان نيازمندي که در روستاها و مناطق کمبرخوردار زندگي ميکنند، با تأمين لوازمالتحرير، لباس و کيف و کفش حمايت کردهاند؟
متأسفانه نه آمار شفافي در اين زمينه منتشر ميشود و نه اثري از حضور جدي اين صنايع در عرصهي مسئوليتهاي اجتماعي ديده ميشود. تنها چيزي که مردم ميبينند، کاميونهاي حمل محصول،بوي تند ماهي در هوا و دريايي است که روزبهروز فقيرتر ميشود.
از سوي ديگر، هنوز مشخص نيست چه ميزان از نيروي کار اين کارخانهها از ميان بوميان استان انتخاب شدهاند. در بسياري از موارد در صنايع و بنگاه هاي اقتصادي استان، کارگران بومي سهم اندکي دارند و بخش مهمي از مشاغل به نيروهاي غيربومي واگذار ميشود، بيآنکه مهارتآموزي و ارتقاي توان نيروي انساني محلي در دستور کار قرار گيرد.
در اين ميان، نقش دستگاههاي ناظر و سياستگذار نيز قابل چشمپوشي نيست. استانداري، فرمانداري، سازمان صنعت، معدن و تجارت، اداره کل شيلات و محيطزيست بايد نهتنها بر عملکرد زيستمحيطي کارخانهها، بلکه بر نحوه ايفاي تعهدات اجتماعي آنان نيز نظارت دقيقتري داشته باشند.
مسئوليت اجتماعي، لطف يا انتخاب اختياري نيست؛ تعهدي اخلاقي و انساني است که بايد با سازوکار مشخص و گزارش عمومي همراه باشد.اگر اين صنايع واقعاً در حوزه مسئوليت اجتماعي اقداماتي انجام دادهاند، چرا اطلاعرساني نميکنند؟ و اگر نکردهاند، بايد پاسخ دهند که چرا مردمي که از بوي نامطبوع کارخانهها رنج ميبرند، از برکت حضور آنها بهرهاي نميبرند؟
کارخانههاي تن ماهي نميتوانند تنها صياد سود باشند و در برابر درد مردم سکوت کنند. مسئوليت اجتماعي، وجدان بيدار صنعت است؛ و صنعتي که وجدان نداشته باشد، هرچقدر هم توليد کند، باز هم سهم مردم از آن فقط «بوي تن ماهي» خواهد بود.






ثبت دیدگاه