دریانیوز// در صبحي دلانگيز از پنجشنبهاي آرام از پاييز ، نسيم ملايمي از سمت دريا ميوزيد و آفتاب بندرعباس با مهرباني بر چهرههاي مشتاق بچههاي روستاي سرزه پشت بند شميل ميتابيد.
آنها با شور و شوق کودکانه، دل به سفر يکروزهاي سپرده بودند که قرار بود خاطرهاي شيرين و رنگارنگ در دفتر ذهنشان ثبت کند؛ بازديد از کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان بندرعباس. اين بچهها، که از اعضاي فعال کتابخانه پستي کانون پرورش فکري هستند، با دنياي کتاب و قصهها انس ديرينه دارند اما اين بار، قرار بود از نزديک با بخشهاي مختلف کانون آشنا شوند؛ جايي که خيال و واقعيت در هم ميآميزد و رنگها، صداها و داستانها در گوشهگوشهاش جارياند.
خانم قنبري، مسئول مهربان کتابخانه پستي، با لبخندي گرم و نگاهي مهربان، بچهها را در اين سفر ميزباني مي کند او با حوصله و دقت، هر بخش را معرفي ميکرد؛ از کتابخانهاي پر از قصههاي شيرين گرفته تا سالن نمايش فيلم و اتاقهاي کاردستي. بچهها با چشماني پر از کنجکاوي، هر گوشه را مينگريستند و با هر توضيح، دنيايي تازه در ذهنشان شکل ميگرفت.
خوشحال و خندان به هر گوشه از کانون سرک مي کشند و شور و شوق از چشمانشان مي بازد.فضاي کانون، سرشار از رنگهاي شاد و تزئينات زيبا بود. ديوارها با نقاشيهاي کودکانه آراسته شده بودند و سقفها با آويزهاي رنگارنگ، حال و هواي جشن را تداعي ميکردند. بچهها از ديدن هر بخش کيف ميکردند و لذت ميبردند؛ گويي در سرزمين خيال قدم ميزدند.در ادامهي بازديد، بچهها به موزههاي مختلف کانون رفتند. نخست، موزه حيات وحش و طبيعت با حيوانات تاکسيدرميشده و تصاوير زيستبومهاي گوناگون، آنها را به سفري در دل جنگلها ، کوير و کوه هاي برفي برد.
سپس، موزه سنگها، صدفها و حشرات با درخشش رنگهاي طبيعي و اشکال عجيب، شگفتي را در دلشان نشاند و در نهايت، موزه علوم با آزمايشهاي ساده و ابزارهاي علمي، بذر کنجکاوي را در ذهنهاي جوانشان کاشت.خانم مريم پشنگ، مسئول پايگاه بسيج خواهران روستاي سرزه پشت بند شميل، نيز همچون مادري دلسوز و مهربان پا به پاي بچه ها همراهشان مي آيد و در اين اردو بچهها را همراهي ميکرد. حضور او، آرامش و امنيت را براي بچهها به ارمغان آورده بود.
او با دلسوزي، مراقب بود تا هيچکس از گروه جدا نشود و همه از اين تجربهي بينظير بهرهمند شوند.در پايان روز، بچهها با قلبهايي پر از شادي و ذهنهايي پر از تصاوير آينده اي زيبا ، بندرعباس را ترک کردند. آنها نهتنها با بخشهاي مختلف کانون پرورش فکري آشنا شده بودند، بلکه دنيايي تازه از علم، طبيعت، هنر و داستان را کشف کرده بودند. اين بازديد يکروزه، پلي بود ميان روستاي کوچکشان و جهاني بزرگتر؛ پلي از جنس کتاب، رنگ، و خيال.و شايد، سالها بعد، يکي از همين بچهها، نويسندهاي شود که قصهي آن روز پنجشنبه را بنويسد؛ قصهاي از صبحي آفتابي، کانوني رنگارنگ، و دلهايي که با اميد و شادي، به سوي آينده پرواز کردند.
ثبت دیدگاه