دریانیوز// فرهنگ مدني، آن رشتهي نامرئي اما حياتي است که بافت اجتماعي را به هم پيوند ميزند و کيفيت زندگي جمعي را رقم ميزند. برخلاف تصور رايج که فرهنگ مدني را امري انتزاعي يا وابسته به نهادهاي حکومتي ميداند، حقيقت اين است که اين فرهنگ از رفتارهاي روزمرهي ما آغاز ميشود؛ از همان لحظهاي که تصميم ميگيريم زبالهاي را در سطل بيندازيم، در صف رعايت نوبت کنيم، يا در فضاي مجازي با احترام سخن بگوييم.
فرهنگ مدني، مجموعهاي از وظايف کوچک است که اگر بهدرستي انجام شوند، تأثيرات بزرگي بر جامعه خواهند داشت.در جوامعي که فرهنگ مدني نهادينه شده، شهروندان نهتنها حقوق خود را ميشناسند، بلکه به مسئوليتهايشان نيز آگاهاند. آنها ميدانند که مشارکت در امور عمومي، احترام به قانون، و رعايت حقوق ديگران، نه لطفي است که به جامعه ميکنند، بلکه بخشي از هويت شهرونديشان است. در چنين جوامعي، نظم اجتماعي نه با زور و اجبار، بلکه با همکاري و همدلي شکل ميگيرد.
اما اين فرهنگ چگونه شکل ميگيرد؟ پاسخ ساده است: از ما، از خانههايمان، از مدرسهها، از خيابانها، و از هر کنش کوچک و روزمرهاي که انجام ميدهيم.براي مثال، تصور کنيد در يک محله، همهي ساکنان تصميم بگيرند که زبالههايشان را در زمان مقرر و بهصورت تفکيکشده بيرون بگذارند. اين اقدام ساده، نهتنها به بهداشت محيط کمک ميکند، بلکه حس مسئوليتپذيري و مشارکت را در ميان افراد تقويت ميکند. حال اگر همين محله، در کنار اين اقدام، تصميم بگيرد که هر ماه يک نشست محلي براي بررسي مشکلات برگزار کند، فرهنگ گفتوگو، همفکري، و حل مسئله نيز در آن نهادينه ميشود.
اينها نمونههايي از وظايف کوچکي هستند که تأثيرات بزرگ اجتماعي دارند.فرهنگ مدني همچنين در مواجهه با بحرانها خود را نشان ميدهد. در زمانهايي که جامعه با چالشهايي چون بحرانهاي زيستمحيطي، بيماريهاي واگيردار، يا تنشهاي اجتماعي روبهرو ميشود، سطح فرهنگ مدني شهروندان تعيينکنندهي ميزان موفقيت در عبور از بحران است. شهرونداني که به توصيههاي بهداشتي عمل ميکنند، از انتشار شايعات خودداري ميکنند، و در کمکرساني مشارکت دارند، نقش کليدي در حفظ سلامت و انسجام اجتماعي ايفا ميکنند.
اين رفتارها، اگرچه فردي و کوچکاند، اما در مجموع، قدرتي عظيم براي مقابله با بحرانها ايجاد ميکنند.نقش آموزش در تقويت فرهنگ مدني انکارناپذير است. آموزش، چه در قالب رسمي مدرسهاي و چه در قالب رسانهها و نهادهاي فرهنگي، ميتواند ارزشهاي مدني را به نسلهاي مختلف منتقل کند. آموزش احترام به قانون، آشنايي با حقوق و مسئوليتهاي شهروندي، تمرين گفتوگو و شنيدن نظرات مخالف، و تقويت حس همدلي، همگي از عناصر کليدي در تربيت شهرونداني مسئول و آگاهاند. اما آموزش تنها زماني مؤثر است که با تجربهي عملي همراه باشد. کودکي که در مدرسه دربارهي اهميت رعايت نوبت ميآموزد، بايد در محيط خانه و جامعه نيز شاهد رعايت نوبت توسط بزرگترها باشد تا اين ارزش در ذهنش نهادينه شود.
رسانهها نيز نقش مهمي در شکلگيري و تقويت فرهنگ مدني دارند. آنها ميتوانند با برجستهکردن رفتارهاي مدني، الگوسازي کنند و با نقد رفتارهاي ناهنجار، آگاهي عمومي را افزايش دهند. رسانههايي که بهجاي ترويج خشونت و هيجانهاي سطحي، به گفتوگو، تحليل، و آموزش ميپردازند، بستر مناسبي براي رشد فرهنگ مدني فراهم ميکنند. در عصر ديجيتال، حتي کاربران شبکههاي اجتماعي نيز ميتوانند با انتخاب محتواهاي مفيد، رعايت ادب در گفتوگو، و مشارکت در کمپينهاي اجتماعي، نقش فعالي در ارتقاي فرهنگ مدني ايفا کنند.فرهنگ مدني همچنين با عدالت اجتماعي پيوندي عميق دارد. در جوامعي که عدالت رعايت نميشود، بياعتمادي، بيتفاوتي، و گاه خشونت جاي فرهنگ مدني را ميگيرد.
شهروندي که احساس کند صدايش شنيده نميشود، حقوقش پايمال ميشود، و نهادهاي عمومي به وظايفشان عمل نميکنند، انگيزهاي براي مشارکت مدني نخواهد داشت. بنابراين، نهادهاي حکومتي نيز بايد با شفافيت، پاسخگويي، و رعايت عدالت، زمينهي رشد فرهنگ مدني را فراهم کنند. اين رابطه دوسويه است: شهروندان مسئول، نهادهاي پاسخگو ميخواهند، و نهادهاي پاسخگو، شهروندان مسئول ميسازند.در نهايت، بايد بپذيريم که فرهنگ مدني، پروژهاي جمعي است که با کنشهاي فردي آغاز ميشود.
هر يک از ما، با رفتارهاي روزمرهمان، با انتخابهايمان، و با نحوهي تعاملمان با ديگران، در حال ساختن يا تخريب اين فرهنگ هستيم. اگر ميخواهيم جامعهاي سالم، منسجم، و پيشرفته داشته باشيم، بايد از خودمان آغاز کنيم. بايد وظايف کوچک را جدي بگيريم، چون همين وظايف کوچکاند که تأثيرات بزرگ ميسازند. فرهنگ مدني، نه در شعارها، بلکه در عمل روزانهي ما معنا پيدا ميکند. از ما آغاز ميشود، و با ما ادامه مييابد.
ثبت دیدگاه