دریانیوز// بندرعباس، شهری که در حاشیه خلیجفارس نفس میکشد، با ساحلی که میتوانست بهشتی برای خانوادهها و گردشگران باشد، امروز به صحنهای از هرجومرج، بینظمی و بیتوجهی تبدیل شده است.
دریا و ساحل، این نعمتهای بیبدیل الهی که میتوانستند به موتور محرکه اقتصاد، اشتغال و نشاط اجتماعی شهر تبدیل شوند، در سایه بیکفایتی و بیبرنامگی، به فضایی ناامن و غیرجذاب بدل شدهاند.
خانوادهها از لذت یک تفریح ساده دریایی محروماند، گردشگران با تجربهای ناامیدکننده شهر را ترک میکنند و خطراتی که در کمین است، هر لحظه میتوانند به فاجعهای جبرانناپذیر منجر شوند. چرا باید منتظر یک تراژدی دیگر باشیم تا مسئولان از خواب غفلت بیدار شوند؟
* ساحل بندرعباس؛ از رویای گردشگری تا واقعیت تلخ
بندرعباس با ساحلی گسترده و دریایی که قلب خلیجفارس را در خود جای داده، میتوانست مقصدی بیرقیب برای گردشگری دریایی باشد. قایقسواری، ورزشهای آبی، تورهای دریایی و حتی پیادهروی ساده در ساحلی تمیز و امن، میتوانست این شهر را به کانون جذب گردشگران داخلی و خارجی تبدیل کند. اما چه شده که این ظرفیت عظیم، به جای آنکه به فرصتی برای توسعه و پیشرفت بدل شود، به صحنهای از بینظمی و ناامنی تبدیل شده است؟
در ساحل بندرعباس، به جای زیرساختهای گردشگری، با قایقرانانی مواجه میشویم که بدون هیچ نظارتی، با شناورهای غیراستاندارد و بدون رعایت ابتداییترین اصول ایمنی، به دنبال مسافر میگردند. این قایقها، که گاه حتی جلیقه نجات هم ندارند، گردشگران را برای گشتهای کوتاه و پرخطر ۵ تا ۱۰ دقیقهای به دریا میبرند و مبالغی سلیقهای از آنها طلب میکنند.
این وضعیت نهتنها چهرهای زشت از بندرعباس به نمایش میگذارد، بلکه جان مردم را به بازی گرفته است. آیا این است معنای گردشگری در شهری که دریا، هویت آن است؟
* قلیان، فاضلاب و هرجومرج: ساحل در محاصره معضلات
ساحل بندرعباس که باید فضایی خانوادگی و دلانگیز باشد، اکنون در چنگال عرضهکنندگان قلیان گرفتار شده است. دود غلیظ قلیان، فضا را برای خانوادهها و کودکان غیرقابلتحمل کرده و ساحل را از فضایی عمومی به محیطی غیرسالم تبدیل کرده است.
این در حالی است که حضور موتورهای چهارچرخ، اسبها و شترها، بدون هیچگونه نظارت و رعایت اصول ایمنی، به هرجومرج ساحلی دامن زده است. این فعالیتها که میتوانستند با مدیریت صحیح به جاذبههای گردشگری تبدیل شوند، حالا به تهدیدی برای ایمنی و آرامش مردم بدل شدهاند.
از سوی دیگر، ورود فاضلاب به دریا در برخی نقاط ساحل، نهتنها زیبایی این منطقه را نابود کرده، بلکه سلامت عمومی را به خطر انداخته است. این آلودگی که نتیجه بیتوجهی به زیرساختهای زیستمحیطی است، ساحل را به مکانی غیرجذاب و حتی خطرناک برای تفریح تبدیل کرده است. آیا این شایسته شهری است که میخواهد به مقصدی برای گردشگری تبدیل شود؟
* درس نگرفتن از فجایع گذشته
مگر نه اینکه چند سال پیش، فاجعهای تلخ در دریا رخ داد و جان تعدادی از گردشگران در اثر استفاده از قایقهای غیراستاندارد از دست رفت؟ آن حادثه تلخ که قلب بسیاری از خانوادهها را به درد آورد، منجر به ساماندهی شناورهای مسیر بندرعباس به قشم و هرمز شد.
اما چرا این درس گرانقیمت در خود بندرعباس به کار گرفته نشد؟ چرا باید منتظر باشیم تا فاجعهای دیگر رخ دهد، خانوادههایی عزادار شوند و سپس به فکر ساماندهی قایقهای تفریحی و فعالیتهای ساحلی بیفتیم؟ این بیتفاوتی و اهمالکاری، چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
* ساماندهی، راهی برای نجات ساحل و دریا
ساماندهی گردشگری دریایی و ساحلی در بندرعباس، نهتنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت فوری است. استانداردسازی قایقهای تفریحی، اجباری کردن استفاده از جلیقه نجات، تعیین تعرفههای مشخص و نظارت مستمر بر فعالیتهای ساحلی، میتواند ایمنی را تضمین کند و اعتماد عمومی را بازگرداند.
این اقدامات، علاوه بر کاهش خطرات، میتوانند به ایجاد فرصتهای شغلی پایدار منجر شوند. تصور کنید قایقرانان آموزشدیده و دارای مجوز، با شناورهای استاندارد، گردشگران را به گشتهای دریایی امن و لذتبخش میبرند. این نهتنها به اقتصاد شهر کمک میکند، بلکه چهرهای مثبت از بندرعباس به نمایش میگذارد.
علاوه بر این، رفع آلودگیهای زیستمحیطی، مانند ورود فاضلاب به دریا و ایجاد زیرساختهای مناسب برای خانوادهها، از جمله فضاهای تفریحی امن و تمیز میتواند ساحل را به مقصدی خانوادگی تبدیل کند. این اقدامات، با مشارکت بخش خصوصی و نظارت دقیق نهادهای مسئول، کاملاً قابل اجرا هستند. اما آنچه مانع این تحول است، نبود ارادهای جدی و هماهنگی میان دستگاههای متولی است.
* نقش دادستان و مسئولیت نهادها
در این میان، نقش دادستان محترم بندرعباس به عنوان مدعیالعموم، بیش از پیش برجسته میشود. ورود قاطعانه دادستانی به این حوزه، از طریق برخورد با متخلفان، پیگیری معضل آلودگی ساحل و نظارت بر فعالیتهای غیرقانونی، میتواند نقطه شروعی برای تغییر باشد.
تشکیل یک کارگروه ویژه با حضور نمایندگان دستگاه قضایی، اداره کل بنادر و دریانوردی، شهرداری، سازمان محیط زیست و نیروی انتظامی و… میتواند به تدوین برنامهای جامع برای ساماندهی ساحل منجر شود. این کارگروه باید با سرعت و جدیت، برنامهای برای استانداردسازی فعالیتهای تفریحی، رفع آلودگیها و ایجاد زیرساختهای گردشگری تدوین کند.
رسانهها و شهروندان نیز در این مسیر نقش مهمی دارند. بندرعباس شایسته ساحلی است که نهتنها مایه افتخار باشد، بلکه به فضایی امن و جذاب برای همه تبدیل شود.
* چشماندازی که در انتظار است
تصور کنید ساحلی در بندرعباس که در آن خانوادهها با آرامش در کنار دریا قدم میزنند، کودکان با شادی از تفریحات آبی لذت میبرند و گردشگران با خاطرهای خوش از قایقسواری ایمن، شهر را ترک میکنند. این رویا دستیافتنی است، اما نیازمند عزمی راسخ و اقدامی فوری است.
بندرعباس نمیتواند بیش از این در انتظار فاجعهای دیگر بماند. ساماندهی ساحل و دریا، نهتنها به بهبود کیفیت زندگی شهروندان کمک میکند، بلکه میتواند این شهر را به مقصدی برجسته در گردشگری ایران تبدیل کند.دریککلام،دریا و ساحل بندرعباس، گنجینهای هستند که به دلیل بیتوجهی و سوءمدیریت، به جای آنکه مایه مباهات باشند، به معضلی برای شهر تبدیل شدهاند.
از قلیان و فاضلاب گرفته تا قایقهای غیراستاندارد و فعالیتهای بدون نظارت، همه و همه نشاندهنده عمق بیبرنامگی در این حوزه است. دیگر بس است! بندرعباس شایسته ساحلی امن، تمیز و جذاب است. انتظار میرود دادستان محترم و نهادهای مسئول، با ورود جدی به این حوزه، جلوی فجایع احتمالی را بگیرند و زمینه را برای شکوفایی گردشگری دریایی فراهم کنند. آیا باز هم باید منتظر عزادار شدن خانوادهها باشیم تا اقدامی صورت گیرد؟ زمان تغییر، همین امروز است!
ثبت دیدگاه