دریانیوز هرمزگان را سالهاست «قطب اقتصاد»، «شاهرگ حیاتی کشور» و «دروازه طلایی تجارت» مینامند؛ استانی با بنادر استراتژیک، صنایع بزرگ، پالایشگاهها، معادن، اسکلهها وهزاران همت گردش مالی. اما این تصویر پرزرقوبرق، وقتی پای زندگی مردم به میان میآید، ترک برمیدارد. واقعیت تلخ این است که هرمزگان، بنا بر آمارهای رسمی، همواره در صدر استانهای دارای فقر، بیکاری و فلاکت قرار دارد؛ تناقضی دردناک که دیگر نمیتوان آن را با شعار و آمارهای کلی پنهان کرد. کافی است سری به روستاها، محلات حاشیهای شهرها و بافتهای فرسوده بندرعباس و دیگر شهرستانها بزنیم؛ فقر، دیگر پنهان نیست. فقر، عدد و نمودار نیست؛ چهره کودکانی است که با سوءتغذیه به مدرسه میروند یا اصلاً نمیروند، خانوادههایی که پشت در نهادهای حمایتی در صف انتظار ماندهاند و مردمی که با وجود زندگی در کنار صنایع میلیاردی، سهمشان فقط دود، آلودگی و بیکاری است. بخش قابل توجهی از جمعیت استان تحت پوشش نهادهای حمایتیاند و بخشی دیگر، «پشت نوبتی»؛ یعنی آنقدر فقیر هستند که دیده شوند، اما آنقدر بیصدا که نوبتشان نمیرسد. در چنین شرایطی، انتظار میرود مدیران، بهویژه در حوزههای اجتماعی و حمایتی، با شجاعت، مسئولیت بپذیرند و بهدنبال راهحل باشند.
اما متأسفانه، در بسیاری موارد، وقتی ضعف مدیریت زیر سؤال میرود و جامعه هدف با بحران مواجه است، سادهترین راه انتخاب میشود: فرافکنی. مقصر، همیشه دیگری است؛ رسانه، فعال اجتماعی، خیر، یا حتی خود مردم. برچسبزدن جای پاسخگویی را میگیرد و مدیر، بهجای حل مسئله، میکوشد خود را مبرا نشان دهد. این رویکرد، نهتنها مشکل را حل نمیکند، بلکه بیاعتمادی عمومی را عمیقتر میسازد. مدیری که نمیتواند از ظرفیتهای دولتی، خیرین، صنایع و مسئولیتهای اجتماعی بنگاههای اقتصادی استفاده کند، حق ندارد صورتمسئله را پاک کند. هرمزگان، از نظر منابع مالی و اقتصادی، فقیر نیست؛ این مدیریت منابع است که فقیر است. صنایع بزرگ، سالهاست در این استان فعالیت میکنند؛ پرسش ساده مردم این است: سهم هرمزگان از این ثروت کجاست؟نهادهای حمایتی نیز نیازمند بازنگری جدی در شیوه مدیریت خود هستند. مدیریت اجتماعی، فقط توزیع حداقلی کمکها نیست؛ شبکهسازی، جذب مشارکت صنایع، هدایت هدفمند خیرین و اولویتبندی واقعی نیازمندان، بخشی از وظایف بدیهی این نهادهاست. ورود به حاشیهها و مقصر جلوهدادن دیگران، نه نشانه اقتدار، که علامت ضعف است. و اما رسانه؛ رسانه نه دشمن است و نه رقیب مدیران. رسانه، زبان مردم است. وظیفهاش اطلاعرسانی و بیان دردهای جامعه است؛ همان دردهایی که اگر بهموقع شنیده شوند، شاید به بحران تبدیل نشوند. انتظار سکوت از رسانه، نه منطقی است، نه اخلاقی و نه قانونی. مدیری که از نقد میهراسد، پیش از آنکه از رسانه گلایه کند، باید در آیینه عملکرد خود بنگرد. هرمزگان، شایسته این همه فقر در دل ثروت نیست. تا زمانی که پاسخگویی جای فرافکنی را نگیرد و مدیریت قوی جای مدیریت نمایشی ننشیند، این تناقض تلخ ادامه خواهد داشت؛ شاهرگ اقتصادی کشور با نبضی ضعیف از رنج مردم.






ثبت دیدگاه