دریانیوز// علی سبزیپور رحیمی، داور پیشکسوت و محبوب فوتبال هرمزگان، در واپسین روزهای زندگیاش نیز منش پهلوانی را به تصویر کشید؛ با اهدای اعضای بدن خود پس از مرگ مغزی، زندگی تازهای به سه هموطن هدیه داد و نشان داد که پهلوانی، تنها در میدان ورزش رقم نمیخورد.
در جهانی که هر روز هزاران بیمار در انتظار نجاتاند، اهدای عضو نه فقط یک تصمیم پزشکی، که اوج تجلی انسانیت و ایثار است. جایی که مرگ، پایان تلقی میشود، این تصمیم شجاعانه معنایی تازه به آن میبخشد: آغاز زندگیای دیگر. تپش دوباره برای قلبهایی خاموش و شعلهای تازه در جانهایی که رو به خاموشیاند.
اما اهدای عضو، فراتر از یک اقدام درمانیست؛ این تصمیم، نمادی از بلوغ فرهنگی، شجاعت درونی و روحیهای انسانی است که خانوادههای داغدار، در تلخترین لحظات ممکن، از خود نشان میدهند. زمانی که پیکر عزیزی بیجان روی تخت بیمارستان آرمیده، تصمیم به بخشیدن اعضای او، خود نشانهای از بزرگمنشی و نوعدوستی عمیق است؛ فداکاریای که بدون شناخت از گیرنده، تنها بر پایه انساندوستی صورت میگیرد.
در فرهنگ غنی ایرانی، همواره کرامت انسان و روح بخشش، جایگاه والایی داشته؛ اما اهدای عضو تجلی نادر این ارزشها در عمل است. اینکه یک انسان، در واپسین لحظات حضورش در دنیا، به آغاز زندگی دیگران بدل شود، ارزشیست که هیچ واژهای از توصیفش برنمیآید.
هر عضوی که اهدا میشود، نه فقط ادامه یک زندگی است، بلکه میتواند رویاهای متوقفشده را از سر بگیرد؛ لبخندی را به کودکی بازگرداند یا آرامش را به مادری سوگوار هدیه میدهند. در این میان، خانوادههایی که با وجود اندوهی سنگین، به اهدای اعضای عزیز از دسترفتهشان رضایت میدهند، بهدرستی شایسته عنوان «قهرمانان خاموش» هستند؛ چراکه در اوج داغ و اندوه، چراغ زندگی دیگری را روشن میکنند.
داستان داور پیشکسوت هرمزگانی، علی سبزیپور رحیمی، نمونهای درخشان از این انسانیت والا بود. او که سالها در زمین سبز فوتبال، نماد عدالت و سلامت ورزشی بود، در واپسین صحنه از زندگیاش، داوری دیگری کرد؛ داوری میان ماندن یاد خود و بازگرداندن زندگی به دیگران. علی سبزیپور در ۲۴ تیرماه بر اثر سکته مغزی در بیمارستان خلیج فارس بندرعباس بستری شد.
تلاشها برای بهبود او بینتیجه ماند و در ۴ مرداد، مرگ مغزیاش تأیید شد.در میان سنگینی این غم، خانواده او با تصمیمی بزرگ، رضایت خود را برای اهدای اعضای بدن این چهره مردمی اعلام کردند؛ اقدامی که سبب شد سه بیمار نیازمند به کبد و کلیه، فرصت دوبارهای برای ادامه زندگی پیدا کنند. بامداد ۵ مرداد، با هماهنگی واحد اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، دو کلیه و کبد آن مرحوم توسط تیم جراحی از بندرعباس به شیراز منتقل شد و در بیمارستان بوعلی در اختیار بیماران نیازمند قرار گرفت.
دکتر آرش رحیمی، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، در واکنش به این اقدام گفت: «اهدای عضو، پلی است میان غم و امید؛ میان داغ جدایی و لبخند پیوند. خانواده سبزیپور با این تصمیم بزرگ، نهفقط عزیزشان را جاودانه ساختند، بلکه جان تازهای به بیماران منتظر بخشیدند.» دکتر محمود حسینپور، رئیس واحد اهدای عضو استان نیز ضمن قدردانی از این اقدام شجاعانه افزود: «نام علی سبزیپور در کنار دیگر اهداکنندگان عضو، بهعنوان پیامآوران زندگی و امید ثبت خواهد شد. اینگونه اتفاقات، یادآور همدلی عمیق فرهنگی در جامعه ماست.»
بیگمان اهدای عضو، تنها یک فرآیند پزشکی نیست؛ بلکه انتخابی انسانی است که بزرگی روح، سطح درک اجتماعی و ارزشمداری خانوادهها را نشان میدهد. فرهنگ اهدای عضو، بیش از آنکه نیازمند بنر و تبلیغ باشد، نیازمند داستانهای واقعی از دل مردم است؛ داستانهایی چون علی سبزیپور، که در اوج خاموشی، صدای تپش زندگی دیگران شد.
در جهان امروز که سرعت زندگی گاه ما را از معناهای انسانی دور میکند، روایتهایی از این دست میتوانند راه را به سمت بازآفرینی ارزشهای اخلاقی باز کنند. در روزگاری که صفحات رسانهها از خبرهای تلخ انباشته شده، شنیدن داستانی از یک داور هرمزگانی که با مرگ خود، زندگی بخشید، به قلب جامعه جانی دوباره میدهد.
در مراسمی که به همین مناسبت در بیمارستان خلیج فارس برگزار شد، از خانواده بزرگوار سبزیپور، کادر درمان بیمارستان، تیم پیوند و کارشناسان واحد اهدای عضو تقدیر به عمل آمد. همراهی تیم درمان و صداقت روحیه خانواده، جلوهای بیبدیل از همافزایی انسانی بود. اکنون، نام علی سبزیپور رحیمی، نهتنها در تاریخ ورزش استان هرمزگان، بلکه در دفتر بلند ایثار این سرزمین نیز ثبت شده است.
او که در زندگی، عدالت را داوری کرد، در مرگ نیز امید را قضاوت نمود. قهرمانی که میدان را ترک نکرد، بلکه سوت پایان زندگیاش، آغاز تپش دوباره در جانهای دیگر شد.داستان اهدای عضو داور هرمزگانی نهفقط روایت یک پایان پرمعنا برای زندگی انسانی شریف، بلکه نشانی از عمق فرهنگ ایثار و نوعدوستی در جامعه ماست.
خانوادهای که در میان غم و اندوهِ سنگینِ فقدان عزیزشان، تصمیمی بزرگ و انسانی گرفتند تا جانهایی دوباره متولد شوند و امید در سینههایی تازه بتپد.چنین تصمیمهایی یادآور این حقیقتاند که مرزهای حیات، محدود به جسم نیستند. گاه، پایان راه یک نفر، آغاز زندگی برای چندین انسان دیگر است.
اقدامی که در سکوت اتفاق میافتد، اما صدای آن تا دوردستهای انسانیت طنینانداز میشود.اکنون وظیفه رسانهها، نهادهای فرهنگی و مسئولان حوزه سلامت است که با الگوسازی از چنین الگوهای واقعی، فرهنگ اهدای عضو را بیش از پیش در جامعه گسترش دهند؛ تا روزی برسد که هیچ بیماری در انتظار پیوند، با چشمان نگران از دنیا نرود و هر رفتنی، بتواند نجاتبخش بماند.
ثبت دیدگاه