دریانیوز//این روزها اگر کمی با دقتتر به زندگی مردم نگاه کنیم، میبینیم سفرههایشان روزبهروز کوچکتر میشود. تورم، گرانی مواد غذایی و پایین بودن درآمد باعث شده خیلی از خانوادهها نتوانند نیازهای اولیه غذایی خود را تأمین کنند. در بسیاری از محلههای کمبرخوردار، سوءتغذیه دیگر یک واژه علمی نیست؛ واقعیتی تلخ است که هر روز در چهرهی کودکان دیده میشود.
سوءتغذیه یعنی بدن آنچه را لازم دارد، بهقدر کافی دریافت نکند. برای یک کودک، یعنی رشدش کند شود، تمرکزش در مدرسه پایین بیاید، زود بیمار شود و از همسالانش عقب بماند. اما پشت این وضعیت، داستانهای غمانگیز بسیاری از خانوادهها پنهان است؛ پدرانی که کارشان را از دست دادهاند، مادرانی که با دستفروشی یا کار خانگی تلاش میکنند چیزی برای خانه ببرند و کودکانی که شب را با شکم گرسنه سر بر بالش میگذارند.در محلههای حاشیهای شهر، کافی است سری به مدارس یا خانههای کوچکشان بزنیم تا بفهمیم واقعیت چقدر با آمار و ارقام فاصله دارد.
بچههایی که صبحها بدون صبحانه به مدرسه میروند، ناهارشان فقط نان و چای است و در خانه خبری از میوه، گوشت یا لبنیات نیست. مادران میگویند: «قیمت شیر و مرغ را ببینید، دیگر نمیشود مثل قبل خرید.» این جمله کوتاه، خلاصهی رنجی است که بسیاری از خانوادهها هر روز تجربه میکنند.گرانی و فقر غذایی فقط شکم خالی نمیگذارد؛ ذهنها و آیندهها را هم خالی میکند. کودکی که غذای کافی ندارد، نمیتواند درست یاد بگیرد، انرژی ندارد و در آینده با مشکلات جسمی و ذهنی روبهرو میشود.
یعنی امروز سوءتغذیه، فردای جامعه را هدف گرفته است.در کنار فقر، ناآگاهی غذایی هم یکی از دلایل مهم سوءتغذیه است. خیلی از خانوادهها حتی اگر پولی داشته باشند، نمیدانند چطور با همان مقدار کم، غذای سالمتری درست کنند. آموزش تغذیهی درست و استفاده از مواد ساده و بومی میتواند کمک بزرگی باشد. مثلاً بسیاری از سبزیها و حبوبات ارزان و مقوی هستند، اما بهدلیل نبود آگاهی کمتر در برنامه غذایی خانوادهها قرار میگیرند.نقش نهادهای حمایتی در این میان بسیار پررنگ است.
کمیته امداد، بهزیستی، هلالاحمر، خیریهها و حتی شوراهای محلی میتوانند با اجرای طرحهای تغذیهای، بستههای غذایی سالم و برنامههای آموزشی برای خانوادهها، از گسترش این بحران جلوگیری کنند. تغذیه سالم فقط در مدرسه و کلاس درس معنا ندارد؛ باید از خانه شروع شود.ایجاد «آشپزخانههای خیریه محلی» یا «سفرههای مهربانی» میتواند راهحلی ساده اما مؤثر باشد. این مراکز میتوانند با کمک خیران و داوطلبان، وعدههای غذایی گرم و سالم را در اختیار کودکان محروم قرار دهند. در بسیاری از شهرها، چنین طرحهایی اجرا شده و نتیجهاش کاهش محسوس سوءتغذیه در میان دانشآموزان بوده است.از سوی دیگر، مسئولان باید به فکر کنترل قیمت مواد غذایی باشند.
وقتی شیر، تخممرغ، برنج یا گوشت به کالاهای لوکس تبدیل میشوند، طبیعی است که خانوادهها نتوانند تغذیه سالمی داشته باشند. سیاستهای حمایتی دولت در زمینه یارانههای غذایی، بستههای معیشتی هدفمند و نظارت بر قیمتها میتواند نقش مؤثری در کاهش این مشکل داشته باشد.در نهایت، سوءتغذیه فقط یک مسئله اقتصادی نیست؛ مسئلهای انسانی و اخلاقی است. هیچ جامعهای حق ندارد نسبت به گرسنگی کودکان خود بیتفاوت باشد. کودکی که امروز گرسنه است، فردا امیدش به زندگی را از دست میدهد.
در کوچههای شهر، هنوز میشود بچههایی را دید که با لبخند بازی میکنند، اما درونشان پر از گرسنگی پنهان است. آنها چیزی نمیخواهند جز یک وعده غذای سالم و نگاهی مهربان از سوی جامعه. وقت آن رسیده که هم دولت و هم مردم دست به کار شوند؛ چون هیچ چیز تلختر از شنیدن این جمله از زبان یک کودک نیست: «مامان، امروز چیزی برای خوردن نداریم؟»






ثبت دیدگاه