حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

سه شنبه, ۱۸ آذر , ۱۴۰۴ Tuesday, 9 December , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 6186 تعداد نوشته های امروز : 10 تعداد اعضا : 13 تعداد دیدگاهها : 173×
  • تقویم شمسی

    آذر ۱۴۰۴
    ش ی د س چ پ ج
        فروردین »
     123456789101112131415161718192021222324252627282930  
  • حقوق زنان در اسلام و نقد نگاه سرمایه‌داریِ غرب
    ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۴:۲۳
    شناسه : 36741
    بازدید 115
    0
     دریانیوز//در جهان معاصر، بحث جایگاه و حقوق زن یکی از مناقشه‌برانگیزترین موضوعات اجتماعی و تمدنی است. دو دستگاه فکریِ متفاوت، یعنی منظومه حقوقی اسلام و گفتمان سرمایه‌داری غربی، هرکدام با اصول و مبانی ویژه خود در پی تبیین نقش و منزلت زن هستند.
    ارسال توسط : نویسنده : غلامعلی کاضمی منبع : روزنامه دریا
    پ
    پ

    دریانیوز//در جهان معاصر، بحث جایگاه و حقوق زن یکی از مناقشه‌برانگیزترین موضوعات اجتماعی و تمدنی است. دو دستگاه فکریِ متفاوت، یعنی منظومه حقوقی اسلام و گفتمان سرمایه‌داری غربی، هرکدام با اصول و مبانی ویژه خود در پی تبیین نقش و منزلت زن هستند. مقایسه این دو رویکرد نشان می‌دهد که مسئله زن فراتر از شعارهای سیاسی و تبلیغاتی است و ریشه در نگاه انسان‌شناختی و جهان‌بینی هر تمدن دارد. ازاین‌رو، ضروری است مسئله حقوق زن را نه در سطح احساسات و هیجان، بلکه در مقام تحلیل مبنایی و واقعیت‌محور بررسی کنیم.اسلام، برخلاف بسیاری از تمدن‌های باستانی و حتی قوانین اروپایی تا قرن‌های اخیر، با نگاهی کل‌نگر و کرامت‌محور به زن، جایگاهی تعریف کرده که مبنای آن انسانیت مشترک زن و مرد است. در قرآن، ملاک برتری نه جنسیت، بلکه «تقوا» دانسته شده و زن در این دستگاه یک «شخص اجتماعی» و «انسان برخوردار از حقوق ذاتی» است. در تعالیم نبوی نیز زن به عنوان پایه تربیت انسان صالح و محور استحکام خانواده معرفی می‌شود.این نگاه برخاسته از نظریه‌ای است که زن را در مقام «خلیفه‌الله» می‌بیند؛ موجودی که حق و کرامت او از سوی خداوند تضمین شده و قابل سلب نیست.

    در بعد حقوقی نیز، اسلام ساختاری مبتنی بر عدالتِ متوازن طراحی کرده که در آن زن هم مالکیت مستقل دارد، هم حق مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد و هم از حمایت‌های حقوقی ویژه برخوردار است. در دوران جاهلیت، زن حتی از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محروم بود و در بسیاری از جوامع اروپایی تا قرن نوزدهم، زنان حق مالکیت یا رأی نداشتند. اما در فقه اسلامی، زن از همان آغاز دارای حق مالکیت بر اموال خود، حق مهر، ارث، انتخاب همسر، حق کار، حق آموزش و حق مشارکت در امور عمومی شناخته شده است.این موارد نشان می‌دهد بسیاری از آنچه امروز در جهان غرب با عنوان «حقوق زن» مطرح می‌شود، در اسلام قرن‌ها پیش مورد توجه بوده است.با این حال، غرب سرمایه‌داری، به‌ویژه پس از انقلاب صنعتی، روایتی متفاوت از حقوق زن ارائه کرده است؛ روایتی که اگرچه در ظاهر به آزادی و برابری تأکید دارد، اما در عمل، زن را به یک «نیروی کار ارزان» و سپس به یک «ابزار مصرف و تبلیغ» تبدیل کرده است. نظام سرمایه‌داری مبتنی بر سود، تلاش می‌کند تمامی ابعاد زندگی انسان را به کالا تبدیل کند. زن نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در روندی تاریخی، از جایگاه انسانی خود به جایگاه یک «موضوع اقتصادی» تنزل یافته است. صنعت مد، سرگرمی، تبلیغات و حتی سیاست‌ورزی انتخاباتی، همگی زن را به عنوان کالایی برای جلب توجه و افزایش درآمد می‌بینند.در حالی که گفتمان غربی ظاهراً از آزادسازی زن سخن می‌گوید، در عمل او را در معرض فشارهای متعددی قرار داده است؛ فشار برای زیباییِ بی‌وقفه، فشار برای رقابت تمام‌وقت در بازار کار، فشار برای پذیرش الگوهای فرهنگی یکسان و فشار برای فاصله گرفتن از نقش‌های طبیعی و انتخاب‌های شخصی.

    نتیجه این روند، افزایش بی‌سابقه ناهنجاری‌هایی چون فروپاشی خانواده، استثمار جنسی، افسردگی گسترده میان زنان و احساس عدم امنیت روانی است. در واقع، زن غربی اگرچه از برخی محدودیت‌های تاریخی رها شده، اما امروز در بند ساختارهایی قرار دارد که آزادی‌اش را نه برای تعالی انسانی، بلکه برای سودآوری بازار مصرف تعریف می‌کنند.در مقابل، نگاه اسلامی تلاش دارد بین کرامت زن و نقش‌های اجتماعی او تعادل ایجاد کند. زن در اسلام نه مجبور به خانه‌نشینی است و نه مجبور به حضور بی‌وقفه در چرخه تولید سرمایه‌دارانه؛ او حق انتخاب دارد و هر دو عرصه اعم از خانواده و اجتماع به رسمیت شناخته می‌شود. مهم‌تر اینکه در این نگاه، مسئولیت‌پذیری زن در قالب نقش مادری یا تربیتی نه یک کار کم‌ارزش، بلکه یک مأموریت تمدنی و محور رشد جامعه است. تفاوت بنیادین اسلام با سرمایه‌داری در همین نکته نهفته است: نقش زن در اسلام ارزش‌محور و در غرب سودمحور تعریف می‌شود.نقد نگاه سرمایه‌داری غرب به معنای نفی همه دستاوردهای حقوقی زنان در جوامع غربی نیست؛ بلکه سخن بر سر «مبنای انسانی» این دستاوردهاست. اگر حقوق زن بر پایه انسانیت و کرامت او بنا نشود و صرفاً تابع منطق بازار، رقابت اقتصادی و فرهنگ مصرف باشد، این حقوق در معرض آسیب‌های جدی قرار می‌گیرد.

    تجربه دهه‌های اخیر نشان داده که استفاده ابزاری از زن در رسانه‌ها، صنعت سرگرمی و شبکه‌های تبلیغاتی، خود شکلی جدید از تبعیض و ستم را بازتولید کرده است؛ تبعیضی که در ظاهر آزادی می‌نماید، اما در باطن وابستگی و استثمار است. اسلام می‌کوشد ساختاری ارائه دهد که در آن زن نه قربانی ساختارهای اقتصادی شود و نه از مشارکت اجتماعی محروم بماند. این نگاه، زن را پاسدار حیات انسانی، آموزگار نسل‌ها و شریک ساخت تمدن می‌داند؛ نقشی که نه با اجبار، بلکه با اختیار و با توجه به استعدادهای الهی او تعریف می‌شود. در این مدل، زن صرفاً «بازیگر صحنه اجتماع» نیست، بلکه «معمار فرهنگ» و «پایه‌گذار ساختار تمدنی» است.در نهایت، مقایسه این دو نگرش نشان می‌دهد که مسئله زن، مسئله کرامت است. تمدنی که زن را در بستر معنویت و عدالت ببیند، می‌تواند زمینه رشد حقیقی او را فراهم کند. اما تمدنی که او را به کالایی برای گردش سرمایه و رقابت بازار تقلیل دهد، ولو با هزار شعار آزادی، در نهایت به بی‌هویتی و فرسایش روحی منجر خواهد شد. امروز بیش از هر زمان دیگر، نیاز است که نگاه کرامت‌محور اسلام در برابر الگوی کالایی سرمایه‌داری بازخوانی شود تا زن، نه کالای مصرفی، بلکه فاعل تمدن‌ساز شناخته شود.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.