حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

دوشنبه, ۲۴ آذر , ۱۴۰۴ Monday, 15 December , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 6236 تعداد نوشته های امروز : 7 تعداد اعضا : 13 تعداد دیدگاهها : 173×
  • تقویم شمسی

    آذر ۱۴۰۴
    ش ی د س چ پ ج
        فروردین »
     123456789101112131415161718192021222324252627282930  
  • حاشیه‌نشینی یا رهاشدگی؟
    ۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۴:۲۸
    شناسه : 37002
    بازدید 123
    0
    روایت تلخ محلاتی که سهمی از توسعه ندارند دریانیوز // بندرعباس، شهری که نامش با دریا و تجارت و صنعت گره خورده و قطب اقتصاد و شاهرگ تجارت کشور لقب دارد و از آن طرف بر اساس آمارهای مرکز پژوهش های مجلس و مرکز آمار ایران همواره در فقر وفلاکت و بیکاری ، رکوردار استان های کشور است قطب اقتصاد ایران سال‌هاست در حاشیه‌هایش زخمی عمیق را پنهان کرده؛ زخمی که دیگر پنهان‌کردنی نیست.
    ارسال توسط : نویسنده : علی زارعی منبع : روزنامه دریا
    پ
    پ

    دریانیوز // بندرعباس، شهری که نامش با دریا و تجارت و صنعت گره خورده و قطب اقتصاد و شاهرگ تجارت کشور لقب دارد و از آن طرف بر اساس آمارهای مرکز پژوهش های مجلس و مرکز آمار ایران همواره در فقر وفلاکت و بیکاری ، رکوردار استان های کشور است قطب اقتصاد ایران سال‌هاست در حاشیه‌هایش زخمی عمیق را پنهان کرده؛ زخمی که دیگر پنهان‌کردنی نیست. محلات حاشیه‌نشین و بافت‌های فرسوده این شهر، امروز نه فقط نماد فقر و محرومیت، که آینه‌ای تمام‌قد از بی‌توجهی، وعده‌های فراموش‌شده و مدیریت‌های مقطعی‌اند.


    محلات و فاضلاب های روان
    در بسیاری از این محلات، هنوز فاضلاب در کوچه‌ها روان است؛ کوچه‌هایی که به‌جای محل بازی کودکان، به مأمن پشه‌ها، بوی تعفن و بیماری تبدیل شده‌اند. پشه آئدس، مالاریا، بیماری‌های پوستی و عفونت‌ها، برای ساکنان این مناطق واژه‌های کتابی نیستند؛ بخشی از زندگی روزمره‌اند. این وضعیت، هم سلامت مردم را تهدید می‌کند و هم چهره‌ای نازیبا و تحقیرکننده از محلاتی می‌سازد که شهروندانش سال‌هاست با احساس «فراموش‌شدگی» زندگی می‌کنند.اما بحران فقط به بهداشت ختم نمی‌شود. ناامنی و آسیب‌های اجتماعی، همچون سایه‌ای سنگین بر سر این محلات افتاده است. کوچه‌های تنگ و تاریک که باید مسیر امن رفت‌وآمد باشند، به پاتوق معتادان و محل توزیع آسان مواد مخدر و مشروبات تبدیل شده‌اند و ناامن شده اند و هر روزه کودکان و نوجوانان و جوانان صحنه های استعمال مواد مخدر و تزریق را می بینند ودر برخی کوچه ها سرنگ های آلوده رها می شوند‌ .مواد مخدر صنعتی هم در برخی عطاری ها و خانه ها و…توزیع می شود و در یک کلام مواد مخدر صنعتی و سنتی و مشروبات به راحتی آب خوردن در دسترس قرار دارد و آسیب های اجتماعی در این مناطق مخفی نگه داشته می شود. در محلات سرقت‌ها افزایش یافته و آرامش از خانه‌ها رخت بربسته است. خانواده‌هایی که خود درگیر معیشت روزمره‌اند، هر شب با نگرانی از آینده فرزندان‌شان سر بر بالین می‌گذارند. کوچه ها تاریک هستند و باید با نور تلفن همراه و یا چراغ دستی از کوچه ها گذشت و خفت گیری و سرقت در این کوچه ها بیشتر است. هیچ دستگاهی هم خود را مسئول تامین روشنایی کوچه های محلات نمی داند و سالها نوشته ایم و مسئولی گویا نخوانده است.

    خانه هایی که روایت گر فقرند

    خانه‌ها در محلات خود روایتگر فقرند. بسیاری از املاک در این بافت‌ها فرسوده‌اند؛ سقف‌ها ترک خورده، دیوارها شکاف برداشته و برخی خانه‌ها عملاً در آستانه فروریختن‌اند وبرخی ها هم فروریخته اند. ساکنان، اغلب توان مالی برای بازسازی ندارند و حمایت مؤثری نیز به چشم نمی‌خورد. محرومیت، اینجا فقط کمبود پول نیست؛ ناتوانی در ایمن‌سازی جان خانواده است. آیا می‌توان از مردمی که زیر سقف‌های ناایمن زندگی می‌کنند، انتظار آرامش و امید داشت؟ این چرخه محرومیت، مستقیماً به آموزش فرزندان گره خورده است. بسیاری از خانواده‌ها برای تأمین هزینه‌های تحصیل با مشکل مواجه‌اند. ترک تحصیل، زنگ خطری است که سال‌هاست در این محلات به صدا درآمده، اما شنونده‌ای ندارد. دانش‌آموزانی که با شکم گرسنه به مدرسه می‌روند، چگونه می‌توانند روی درس تمرکز کنند؟ سوءتغذیه، بیماری و فقر آموزشی، آینده نسل بعد را نشانه گرفته است. خانواده‌های چندفرزندی، که بیش از دیگران نیازمند حمایت‌اند، عملاً در حاشیه سیاست‌های حمایتی رها شده‌اند.


    انتخابات و وعده های رنگارنگ
    هر بار که موسم انتخابات می‌رسد، این محلات پر از وعده می‌شوند؛ وعده‌هایی رنگارنگ برای رفع مشکلات، بازگشایی معابر، بهبود خدمات و ارتقای امنیت. اما با پایان تبلیغات، بسیاری از این وعده‌ها نیز به بایگانی فراموشی سپرده می‌شوند. بازگشایی معابر با سرعتی لاک‌پشتی پیش می‌رود و سهم مشارکت دستگاه‌هایی مانند راه و شهرسازی، آن‌گونه که باید، محقق نمی‌شود. نتیجه روشن است: بن‌بست‌های فیزیکی و اجتماعی، همچنان پابرجا می‌مانند.بارها گفته‌ایم و باز هم باید گفت: حل بحران حاشیه‌نشینی فقط وظیفه شهرداری یا یک دستگاه خاص نیست. صنایع بزرگ و بنگاه‌های اقتصادی مستقر در هرمزگان، در قبال این شهر مسئولیت اجتماعی دارند؛ مسئولیتی فراتر از گزارش‌های کاغذی. مشارکت در عمران و آبادانی این محلات، بازسازی املاک محرومان، بازگشایی معابر، احداث فضاهای آموزشی، فرهنگی و تفریحی، حمایت از درمان، معیشت و مسکن محرومان و کمک به کاهش آسیب‌های اجتماعی، می‌تواند بخشی از این مسئولیت باشد.مدیران صنایع اگر یک‌بار بی‌واسطه به این محلات بروند، اگر از نزدیک کوچه‌های پر از فاضلاب، خانه‌های ترک‌خورده و چهره‌های خسته کودکان را ببینند، شاید تصمیم‌ها رنگ دیگری بگیرد. شاید آن‌وقت، مسئولیت اجتماعی از شعار به عمل تبدیل شود.حاشیه‌های بندرعباس، امروز به متن بحران رسیده‌اند. نادیده‌گرفتن این واقعیت، نه‌تنها ظلم به ساکنان این محلات، که تهدیدی برای آینده کل شهر است. شهری که حاشیه‌هایش بیمار و ناامن باشد، هرگز به توسعه پایدار نخواهد رسید. وقت آن است که وعده‌ها به اقدام بدل شوند؛ پیش از آن‌که این زخم کهنه، عمیق‌تر و درمان‌ناپذیرتر شود.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.