دریانیوز// با وجود وعدههاي پياپي براي تأمين برنج پاکستاني مورد نياز مردم هرمزگان، بازار اين روزهاي استان طعم تلخ گراني و کمبود را ميچشد.
مردمي که از ديرباز به عطر و طعم برنج پاکستاني خو گرفتهاند، حالا در سفرههايشان جاي آن را خالي ميبينند و از مسئولاني ميپرسند که چرا جنوب، هميشه آخر صف تأمين است؟
در جنوب، برنج فقط غذا نيست؛ بخشي از هويت و فرهنگ زندگي مردم است. هرمزگان، با ذائقه خاص و ريشهدارش، سالهاست برنج پاکستاني را نه به عنوان يک کالاي لوکس، بلکه جزئي از سفره روزانه خود ميشناسد. اما امروز در بازار هرمزگان، اين برنج کميابتر از هميشه است؛ و اگر پيدا شود، قيمتش در برخي فروشگاه ها از دو ميليون تومان براي هر کيسه هم گذشته است.
دولت وعده داده بود که امسال خبري از ممنوعيت واردات برنج نباشد تا نياز استانهاي جنوبي تأمين شود. اما نتيجه چه شد؟ بازار پر از برنج هندي است؛ برنجي که نه طعم دارد، نه رايحه، نه مقبوليت. بسياري از مردم هرمزگان آن را نميخرند، چون نميخواهند با لقمهاي بيکيفيت، سنت غذاييشان را قرباني بيتوجهي واردکنندگاني کنند که از دور، براي جنوب تصميم ميگيرند.
رئيس اتاق بازرگاني هرمزگان بارها هشدار داده که واردات برنج در انحصار گروههايي از پايتخت است؛ تاجراني که ذائقه مردم جنوب برايشان اهميتي ندارد. اين يعني مرکزگرايي حتي در برنج! در کشوري که بندرعباس دروازه تجارت آن است، چگونه بايد برنج پاکستاني از مسير پايتخت به جنوب برسد؟ اين چه معادلهاي است که بندر دارد، اما برنج ندارد؟
مسئولان جهاد کشاورزي استان ميگويند از ابتداي سال تاکنون ۴۲ هزار تن انواع برنج وارداتي در هرمزگان توزيع شده و ثبت سفارش ۱۵۰ هزار تن برنج پاکستاني نيز در حال انجام است. اما پرسش اينجاست: وقتي سهم واقعي برنج پاکستاني در اين ميان ناچيز است، چگونه ميتوان از «توزيع گسترده» سخن گفت؟
آمارها زيبا هستند، اما سفرههاي خالي مردم، گواهي تلخ واقعيتاند.واقعيت اين است که سياستگذاري در تأمين کالاهاي اساسي، بدون درک از نياز بومي و فرهنگي مردم، هميشه به بنبست ميرسد. مردمي که سالها با کمترين توقع، بيشترين سختيها را تحمل کردهاند، امروز انتظار دارند دستکم در قوت روزانهشان بيعدالتي نبينند.
اگر قرار است وعده تخصيص ارز و واردات برنج پاکستاني باز هم در چرخهي «در حال انجام است» باقي بماند، بهتر است مسئولان صادقانه به مردم بگويند که برنامهاي براي حل بحران ندارند. جنوب ديگر تحمل شعار ندارد؛ مردم هرمزگان نه برنج هندي ميخواهند، نه وعدههاي نپخته. آنها فقط برنج پاکستانيشان را ميخواهند؛ همان برنجي که با آن بزرگ شدهاند.
در اين گرماي طاقتفرساي بندر، سفرهها هم داغند از بيتوجهي و تا زماني که تصميمگيران پايتختي گوششان به صداي جنوب بدهکار نباشد، بايد گفت:جنوب بيبرنج است، چون تصميمها هنوز بيانصافاند






ثبت دیدگاه