دریانیوز// تفويض اختيار يکي از ابزارهاي مديريتي مهم است که به موجب آن مسئوليتها، اختيارات و وظايف از يک مقام بالاتر مديران به يک فرد يا گروه در سطوح پايينتر سازمان منتقل ميشود.
اين فرآيند به مديران اين امکان را ميدهد تا تمرکز خود را بر مسائل کليدي و استراتژيک معطوف نموده و بهطور همزمان کارکنان را توانمند سازند تا بهطور مستقل و با مسئوليت بيشتري فعاليت نمايند.
به عبارت ديگر تفويض اختيار بهعنوان يک استراتژي مديريتي با واگذاري اختيارات به سطوح مختلف سازمان موجب تسهيل تصميمگيريها در سطح مياني و پايينتر ميشود و مديران را از بار مسئوليتهاي اجرايي رها مي نمايد. اين فرآيند علاوه بر اينکه موجب افزايش کارايي و بهرهوري سازماني بر توسعه مهارتهاي فردي کارکنان نيز نقشي اساسي داشته و زمينهساز پيشرفت و رشد شغلي آنها ميگردد.
اصولاً تفويض اختيار بر اساس اعتماد به کارکنان و توانمنديهاي آنها انجام و به آنها اين فرصت را ميدهد که در زمينههاي مختلف مسئوليتپذير و مهارتهاي جديدي مانند تصميمگيري، مديريت زمان و حل مسائل را توسعه دهند. اين فرآيند همچنين به کارکنان کمک ميکند که با توجه به آگاهي عميق تري که از مسائل روزمره و کاري تصميمات سريع و دقيقتري اتخاذ نمايند.
تفويض اختيار ميتواند موجب تقويت انگيزه و اعتماد به نفس کارکنان مبني بر اعطاي مسئوليت جديد مي باشد و اين امر معمولاً انگيزه و تعهد بيشتر کارکنان را مضاعف مي نمايد. تفويض اختيار به صورت اساسي ميتواند به تقويت فرهنگ همکاري، مسئوليت پذيري و اعتماد در سازمان منجر شود که به بهبود عملکرد و بهرهوري سازمان مي انجامد.
فلسفه ذاتي تفويض اختيار تسهيل فرآيندهاي اجرايي و کاهش زمان مورد نياز براي تصميمگيريها است و زماني که مسئوليتها به افراد نزديک به حوزه کاري واگذار ميشود آنها ميتوانند با آگاهي کامل از جزئيات، سريعتر و مؤثرتر تصميمگيري نمايند. از فوايد اين فرآيند مديريتي مي توان به تقسيم مؤثر کار، بهبود عملکرد و ارتقاي سرعت در انجام وظايف اشاره نمود که مديران ميتوانند با آسايش بيشتري به مسائل استراتژيک و بلندمدت سازماني بپردازند.
به همين دليل تفويض اختيار به مديران کمک ميکند که بتوانند بر توسعه و رشد کلي سازمان با بخشي از اختيارات و مسئوليتهاي اجرايي به کارکنان تمرکز بيشتري داشته باشند.مزاياي تفويض اختيار تنها به افزايش کارايي و بهبود فرآيندهاي سازماني ، بلکه در ارتقاي سطح مهارتهاي فردي کارکنان نيز تأثيرگذار است.
هنگامي که افراد فرصت مييابند تا مسئوليتهايي بيشتر را بر عهده گيرند علاوه بر تقويت اعتماد به نفس، مهارتهاي مديريتي خود را نيز تقويت نموده و اين تجربيات به آنها اين امکان را ميدهد که در مواجهه با چالشها و تصميمات پيچيده بهطور مؤثرتري عمل نمايند.از سوي ديگر تفويض اختيار به کارکنان اين فرصت را ميدهد که در دنياي کاري خود رشد و در موقعيتهاي مشابه در آينده عملکرد بهتري داشته باشند.
پس مي توان نتيجه گرفت که تفويض اختيار علاوه بر کمک به پيشرفت فردي کارکنان مي تواند زمينهساز شناسايي و پرورش مديران آينده سازمان نيز شود.با اين حال چنانچه فرآيند تفويض اختيار بهدرستي طراحي و اجرا نشود نتايج معکوس بهدنبال خواهد داشت.
در صورتي که مسئوليتها و اختيارات به وضوح مشخص نباشد يا فرد تفويضگيرنده صلاحيتهاي لازم را براي انجام وظايف نداشته باشد ميتواند منجر به ابهام، اشتباهات و کاهش بهرهوري شود.از سوي ديگر تفويض اختيار مي تواند منجر به فشار کاري زياد بر کارکنان شود خصوصا زماني که مسئوليتها بدون آموزش و منابع کافي به آنها واگذار شود. به طبع موجب خستگي، کاهش انگيزه و فرسودگي شغلي خواهد شد.
در چنين شرايطي نيز ميزان رضايت شغلي آنها کاهش مي يابد. علاوه بر چالشهاي فردي، در سطح سازماني مديران به دلايل مختلفي از جمله ترس از اشتباهات يا عدم اعتماد به توانمنديهاي کارکنان ممکن است نتوانند اختيارات را بهطور کامل واگذار کنند. اين امر ميتواند به ايجاد فضاي کاري با کنترلهاي اضافي شود و يقينا به کاهش انگيزه و عملکرد کارکنان بيانجامد. تفويض اختيار ميتواند به نابرابريهاي اجتماعي براي کارکناني که از عدالت سازماني يا تبعيض شکايت دارند شود که در آن صورت کاهش اعتماد به مديران و سيستمهاي مديريتي حاکم خواهد شد .
مهم است که مديران پيش از تفويض اختيار صلاحيت مورد نياز براي انجام وظايف محوله را به کارکنان شناسايي و اطمينان حاصل نمايند که فرد دريافتکننده اختيارات توانايي و مهارتهاي لازم براي انجام کارها را دارد. اين صلاحيتها ميتواند شامل مهارتهاي فني، دانش عملياتي، توانايي تصميمگيري، مهارتهاي ارتباطي و مديريتي، و توانايي حل مسائل پيچيده باشد.
نهايتا اينکه تفويض اختيار به عنوان يک استراتژي مديريتي کارآمد ميتواند باعث بهبود عملکرد فردي و سازماني، تقويت حس مسئوليتپذيري و ارتقاي انگيزه کارکنان شود. اين فرآيند با توجه به صلاحيتهاي افراد و بر اساس اعتماد متقابل ميتواند به مديران کمک کند تا بر مسائل استراتژيک سازماني تمرکز و سازمان را به سمت موفقيت و رشد پايدار هدايت نمايند.






ثبت دیدگاه