دریانیوز// کتاب، آینهای است که انسان در آن خویشتن خویش را میبیند. در جهانی که هر روز با انبوهی از تصویر و صدا احاطه میشویم، کتاب تنها رسانهای است که هنوز به انسان فرصت اندیشیدن میدهد. سیوسومین هفتهی کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «بخوانیم برای ایران» بهانهای است تا بار دیگر از نقش نجاتبخش مطالعه سخن بگوییم؛ از تأثیر ژرف کتاب بر ذهن و جان کودکان، نوجوانان و نسلهایی که قرار است آیندهی این سرزمین را بسازند.
کتاب؛ میراث مکتوب تمدن و جانِ ماندگار فرهنگ
از نخستین لوحهای گِلی بینالنهرین تا دستنوشتههای زرین ایرانی و کتابهای چاپی امروز، کتاب همیشه بیش از یک شیء بوده است؛ کتاب حافظهی جمعی بشر است. هر کتاب، بخشی از تجربهی زیستهی انسانها را در خود نگه میدارد؛ از نخستین پرسشها دربارهی آسمان و زمین تا عمیقترین تأملات دربارهی معنا، عشق و آزادی.
در فرهنگ ایرانی، کتاب فقط منبع دانش نیست ؛ نشانهی ایمان به خرد و گفتوگو است. حافظ ، فردوسی و سعدی و… هر یک با کتابهایشان ستونهای هویت فرهنگی ما را برپا کردهاند. ایرانیان، مردمی کتابمحور بودهاند؛ از مکتبخانههای کوچک تا کتابخانههای باشکوه.
با این همه، در گذر زمان و هجوم ابزارهای دیجیتال، نقش کتاب در زندگی روزمرهمان کمرنگتر شده است. بسیاری از ما کتاب را به گوشهی قفسهها سپردهایم، بیآنکه بدانیم بیکتابی، آرامآرام اندیشه را فرسوده میکند و زبان را فقیر.
کتاب، همانند هوا و نور، از نیازهای بنیادین روح انسان است. اگر نخوانیم، از درون تهی میشویم.
بخوانیم برای ایران؛ شعاری که معنایی عمیق در دل دارد
شعار امسال، «بخوانیم برای ایران»، فراخوانی است فراتر از یک حرکت فرهنگی. این شعار به ما یادآور میشود که مطالعه، عملی فردی نیست، بلکه کنشی اجتماعی و تمدنی است.وقتی میخوانیم، در واقع در بازسازی و تعالی سرزمینمان سهیم میشویم. هر ایرانی که کتاب میخواند، ایران را در ذهن و زبان خود بازآفرینی میکند.
خواندن برای ایران یعنی: ایران را از راه اندیشه زنده نگه داشتن.کتابخوانی حافظ فرهنگ ملی وبلکه پلی است میان گذشته و آینده، میان نسلها، میان سنت و مدرنیته. در زمانی که جهان با بحران سطحینگری، اخبار جعلی و مصرف بیوقفهی اطلاعات دستوپنجه نرم میکند، بازگشت به کتاب، یعنی بازگشت به ژرفا، تأمل و درنگ.
مطالعه در کودکی؛ آغاز ریشه دواندن اندیشه
هر روانشناس و مربی تربیتی میداند که سالهای نخست زندگی، زمان شکلگیری عمیقترین الگوهای فکری و عاطفی است. در این سالها ذهن کودک همچون زمینی است آمادهی کِشت؛ هر واژهای که میشنود، هر تصویری که میبیند و هر قصهای که میخواند، بذری میشود برای آیندهاش.
کتاب در کودکی، تنها ابزار آموزش زبان نیست؛ راهی است برای فهم احساسات، تقویت تخیل و پرورش همدلی.وقتی مادری برای کودک خود کتاب میخواند، فقط واژهها را منتقل نمیکند، بلکه با صدای خود به او احساس امنیت، عشق و تعلق میبخشد. در دل همین تجربههاست که کودک یاد میگیرد گوش دهد، بیندیشد و خیالپردازی کند.
در کشورهایی که فرهنگ کتابخوانی در خانواده از سالهای ابتدایی زندگی نهادینه شده است، کودکان نه تنها موفقترند، بلکه شهروندانی مسئولتر و خلاقتر نیز رشد میکنند. کتابخوانی در کودکی یعنی کاشت درخت دانایی برای سالهای دور آینده.
نوجوانی؛ دورهی انتخاب و معناجویی
نوجوان در آستانهی ورود به دنیای بزرگسالان، با پرسشهای بسیاری روبهرو میشود: من کیستم؟ چه میخواهم؟ جای من در جامعه کجاست؟
در چنین زمانی، کتاب میتواند راهنما و پناهگاه باشد؛ رفیقی صبور و بیادعا که بدون داوری، پاسخ را در درون خودِ نوجوان بیدار میکند.
خواندن زندگینامهها، رمانهای تربیتی، آثار فلسفی سادهشده یا حتی شعر معاصر میتواند نوجوان را به تفکر و خودشناسی سوق دهد. کتاب، در این سن، دریچهای است به تجربهی دیگران؛ به درکی از تنوع، تفاوت و تحمل.
اگر در مدارس، بهجای تکلیفهای خشک و امتحانهای حفظی، فضایی برای گفتوگو دربارهی کتابها فراهم شود، نوجوانان خواهند آموخت که مطالعه، نه وظیفه، بلکه لذت است.
نقش خانواده، مدرسه و رسانه در پرورش نسل کتابخوان
هیچ برنامهی ملی کتابخوانی بدون همکاری خانواده، مدرسه و رسانه به ثمر نمینشیند.
خانواده نخستین کتابخانهی هر کودک است. خانهای که در آن کتاب حضور دارد، کودک را ناخودآگاه به مطالعه عادت میدهد. حتی دیدن پدر یا مادر در حال خواندن کتاب، میتواند کودک را به تقلید از آنان وادارد.در مدرسه، معلمان باید از کتاب بهعنوان ابزاری برای تخیل و گفتوگو استفاده کنند. کتابخانههای مدارس میتوانند به کانونهای کوچک فرهنگی تبدیل شوند؛ جایی که دانشآموزان با شور و کنجکاوی، کتابها را کشف کنند، نه فقط برای نمره گرفتن، بلکه برای فهمیدن.
رسانهها نیز میتوانند نقش تعیینکنندهای ایفا کنند. در روزگاری که فضای مجازی بخش بزرگی از وقت نسل جوان را میگیرد، باید بهجای رقابت با کتاب، رسانهها را به خدمت کتاب گرفت؛ با پویشهای خلاقانه، معرفی آثار خوب در قالبهای جذاب، گفتوگو با نویسندگان و حتی ساخت فیلمهای کوتاه بر اساس کتابها.
چالشهای کتابخوانی
با وجود تلاش نهادهای فرهنگی، واقعیت آن است که کتابخوانی با موانع جدی روبهروست.
گرانی کاغذ و کتاب، کمبود کتابخانههای محلی، کاهش قدرت خرید و جذابیت لحظهای رسانههای دیجیتال، همگی دستبهدست هم دادهاند تا سرانه مطالعه پایین بماند.
از سوی دیگر، سیاستگذاریهای فرهنگی گاه ناپیوسته و کوتاهمدت است. برنامههایی که در حد شعار میمانند، نمیتوانند عادت مطالعه را نهادینه کنند. اما در دل همین دشواریها، نقاط امید هم دیده میشود. پویشهای مردمی چون «هر خانه، یک کتابخانه»، فعالیت کتابداران در مناطق روستایی و برنامههای کتابخوانی جمعی در مدارس و مساجد، نشان میدهد هنوز ریشههای عشق به کتاب در جامعه ما زنده است.
شعار «بخوانیم برای ایران» دقیقاً از همین امید سخن میگوید؛ از اینکه با خواندن، میتوانیم آیندهای روشنتر برای فرزندانمان بسازیم.
کتاب در عصر دیجیتال؛ بازتعریف خواندن در زمانه نو بسیاری نگراناند که در عصر گوشیهای هوشمند، کتاب به حاشیه رانده شود. اما واقعیت این است که کتاب میتواند خود را با دنیای دیجیتال سازگار کند.
کتابهای صوتی و الکترونیکی، پلتفرمهای اشتراک کتاب و باشگاههای مجازی مطالعه، شکل تازهای از کتابخوانی را ممکن کردهاند. در بسیاری از کشورها، نوجوانان از طریق همین فضاها به کتاب علاقهمند میشوند. مهم آن است که روح مطالعه حفظ شود، نه صرفاً شکل آن. مهم این است که انسان همچنان به اندیشه، تخیل و گفتوگو وفادار بماند.کتاب، حتی در قالب دیجیتال، همچنان همان چراغی است که راه را در تاریکی نشان میدهد.
خواندن برای ایران؛ خواندن برای فردا
وقتی کتاب میخوانیم، در حقیقت برای ساختن آیندهای بهتر میخوانیم. هر کتاب، لبخندی است بر لب تاریخ، هر صفحه، پنجرهای است به فهمی تازه.
خواندن برای ایران یعنی احترام به خرد جمعی، یعنی سرمایهگذاری فرهنگی برای نسلی که باید کشور را به دست گیرد.کودکی که امروز با کتاب بزرگ میشود، در آینده شهروندی مسئولتر، منطقیتر و انسانیتر خواهد بود. جامعهای که کتاب میخواند، جامعهای است که گفتگو را جایگزین خشونت میکند و خرد را به جای تعصب مینشاند.
کتاب؛ پیوند میان نسلها
کتاب یکی از معدود چیزهایی است که زمان را درمینورد. پدر و مادری که امروز برای فرزند خود کتاب میخوانند، در واقع خاطرهای مشترک میآفرینند که نسلها را به هم پیوند میزند.هر نسلی میتواند کتابی را به نسل بعدی بسپارد؛ همانگونه که ما هنوز شاهنامه، گلستان و… را از نیاکان خود به ارث میبریم.کتاب، پل ارتباطی انسان با گذشته و آینده است؛ پلی که اگر فرو بریزد، هویت فرهنگی ما در خطر فراموشی خواهد بود.
چراغی برای ایرانِ فردا
هفتهی کتاب یادآور این حقیقت است که آیندهی ایران در ثروتهای مادی نیست، در ذهنها و اندیشههای مردمش ساخته میشود.
در هر خانهای که چراغ مطالعهای روشن باشد، امیدی برای فردایی بهتر زنده است.شعار «بخوانیم برای ایران» ما را به این مسئولیت مشترک فرا میخواند:بخوانیم تا کودکانمان بیندیشند، تا نوجوانانمان رؤیا ببافند، تا بزرگسالانمان آگاهتر تصمیم بگیرندو تا ایران، سرزمین شعر و خرد، همچنان در جهان بدرخشد.
بیایید کتاب را دوباره به زندگی بازگردانیم؛ نه بهعنوان کالایی فرهنگی بهعنوان نفسِ حیات ذهن و وجدانمان.بخوانیم، برای خود، برای دیگری، و برای ایران.
کتاب، حافظ روح و جان سرزمین
دریانیوز// کتاب، آینهای است که انسان در آن خویشتن خویش را میبیند. در جهانی که هر روز با انبوهی از تصویر و صدا احاطه میشویم، کتاب تنها رسانهای است که هنوز به انسان فرصت اندیشیدن میدهد.






ثبت دیدگاه